مولاعلی (ع) .ترجمه انگلیسی وشعری. ابوالقاسم حالت

 

 مَن اَبصَرَ زَلَّتَهُ صَغُرَت عِندَهُ زَلَهَ غَیرُه

 

He   who   is   able   to   see   his   own    

 

 defect  can easily    overlook    the     

 

defect   of   others.

 

کسی که برلغزش خود بینا گردد لغزش دیگران  

 

راکوچک شمارد.

 

نادان که حساب عیب مردم را داشت

 

 خودرامگرازعیوب عاری پنداشـــت

 

 هرکس که به عیب خویش بینا گردد

 

 عیب دگران به هیچ خواهد انگاشت   

 

مولاعلی (ع) .ترجمه انگلیسی وشعری. ابوالقاسم حالت

 

 

مَن حَفَرَبِئرَا لاَخیهِ  . وَقَعَ فیهِ.

 

He who digs a well for his brother  

 

falls in it himself.

 

کسی که  درراه برادرش  چاه کند. خود در آن افتد.

 

گمراه که خواهد ره کس  رابزند

 

این دام چوعنکبوت  برخویش زند

 

خودپیشتر ازاو فتد اندرته چاه

 

    هرکس به ره برادرش چاه کند.   

 

ازقران بیاموزیم . ترجمه شعری . قران نامه مجد

                     

                      

                    مائده : وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِن

أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ

     إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ    ﴿ 27 ﴾     جزء 6

 

و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ایشان بخوان ، هنگامى که[ هر یک از آن دو، ]

قربانیى پیش داشتند .پس ، از یکى از آن دو پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد

[ .قابیل ]گفت> :حتما تو را خواهم کشت[ <.هابیل ]گفت> :خدا فقط از

 تقواپیشگان مى پذیرد. 

 

But recite unto them with truth the tale of the

two sons of Adam, how they offered each a sacrifice,

 and it was accepted from the one of them and it

 was not accepted from the other. (The one) said:

I will surely kill thee. (The other) answered:

Allah accepteth only from those who ward off (evil). 

 

·  مائده : لَئِن بَسَطتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی مَا أَنَاْ بِبَاسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لَأَقْتُلَکَ

 

إِنِّی أَخَافُ اللّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ    ﴿ 28 ﴾     جزء 6

اگر دست خود را به سوى من دراز کنى تا مرا بکشى ، من دستم

 را به سوى تو دراز نمى کنم تا تو را بکشم ، چرا که من از خداوند،

پروردگار جهانیان مى ترسم. 

Even if thou stretch out thy hand against me to kill me,

 I shall not stretch out my hand against thee to kill thee,

 lo! I fear Allah, the Lord of the Worlds. 

 

·  مائده : إِنِّی أُرِیدُ أَن تَبُوءَ بِإِثْمِی وَإِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ

   وَذَلِکَ جَزَاء الظَّالِمِینَ    ﴿ 29 ﴾     جزء 6

من مى خواهم تو با گناه من و گناه خودت[ به سوى خدا ]بازگردى ،

 و در نتیجه از اهل آتش باشى ، و این است سزاى ستمگران. 

Lo! I would rather thou shouldst bear the punishment

of the sin against me and thine own sin and become

one of the owners of the Fire. That is the

reward of evil doers. 

 

·  مائده : فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ

       مِنَ الْخَاسِرِینَ    ﴿ 30 ﴾     جزء 6

 

پس نفس[ اماره]اش او را به قتل برادرش ترغیب کرد، و وى را کشت

و از زیانکاران شد. 

But (the other's) mind imposed on him the killing

 of his brother, so he slew him and became one

of the losers.


بخوان ماجرای دوفرزند را

کن آویزه گوش این پندرا

که بهرتقرب به وجهی نکوی

به قربان نمودن نهادند روی

زهابیل حاجت پذیرفته گشت

به قابیل نامد چنین سرگذشت

به هابیل گفتا هماناکه من

سرت راجدامی نمایم زتن

بگفتاگنهکارهرگزنیم

پذیرد خداوند قربانیم

که قربانی متقین راخدا

به رغبت پذیرد به شوق ورضا (۲۷)

اگردست اری سوی کشتنم

نه برقتل تو هیچ دستی زنم

که می ترسم ازکردگارجهان

کنم آشکارا. نسازم نهان (۲۸)

بخواهم که گردی ازاصحاب نار

گناهان توراافتد اندرشمار

گناه تخلف زامر خدا

دوم هم گناهی که کشتی مرا

بلی ظالمان راببایست سوز

درآن شعله آتش پرفروز(۲۹)

سپس نفس اماره اش خوارکرد

به قتل برادرش وادارکرد

به قتلش رسانید وخونش بریخت

کجااززیانش تواند گریخت (۳۰) 

 

شاهکارجدید دکترشفیعی کدکنی. خبرآن لاین

 

                                            

                                           جدیدترین شاهکار استاد شفیعی کدکنی

 
 
اندیشه  - جدیدترین شاهکار استاد شفیعی کدکنی به نام
"جای خالی تو" که رویکردهای عمیق اندیشمندانه در آن
 موج می زند تقدیم به علاقه مندان حوزه اندیشه شده است.

دوره دوری از وطن و یادآوری چرایی هجرت به دلیل

طاق شدن طاقت و آه از فراق و فراق و فراق، این اثر

 را به یکی از فخیم‌ترین  توصیف‌ها تبدیل کرده است:

شفیعی کدکنی

 

در میان این همه بهارها و باغ‌های بارور
چون برم ز یاد
قرن‌ها و قرن‌ها و قرن‌ها
خشک‌سالی ترا؟

***

ای کویر وحشتی که ریشه‌های من
زین سوی زمین بدان سوی زمین
از عروق صخره‌ها و
شعلۀ مذاب‌ها و عمق آب‌ها
می‌کشد مرا به سوی تو
با که در میان نهم
بهت لالی و سکوت بی‌سوالی ترا؟

***

ای عقاب قرن‌ها، در اوج!
روی آسمان آبی ری و هوای "ابر شهر"
چون توان در آن عفونت لجن
ایستاد و دید
لحظه‌های خسته‌حالی و شکسته‌بالی ترا؟

***

می‌روم به پیش و می‌روم ز خویش
هر کجا که بنگرم
در میان ویترین موزه‌ها
نقش قالی ترا و کاسۀ سفالی ترا.

***

این همیشه‌ها و بیشه‌ها
این همه بهار و این همه بهشت
این همه بلوغ باغ و بذر و کشت
در نگاه من
پر نمی‌کنند

جای خالی ترا. 

 

خلعتبری ..

 

 

 بیوگرافی محمدرضا خلعتبری بازیکن رامسری تیم ملی ایران  
 

 

در 23 شهریورماه سال 1362 در رامسر به دنیا آمدم. یک خواهر و یک 

برادر دارم، مدرک تحصیلیام دیپلم است و مجرد هستم. فعلا قصد ازدواج ندارم. 

چرا که میگویند زود است. دوست دارم ابتدا به سر و سامان برسم 

بعد ازدواج کنم.

 

آغاز فوتبال

 

فوتبال را از تیم جوانان شموشک نوشهر شروع کردم. سپس به 

تیم بزرگسالان شموشک رفتم. از آنجا برای خدمت مقدس سربازی

 راهی ابومسلم شدم و دو فصل در این باشگاه توپ زدم و سه سال 

هم است که در ذوب آ هن اصفهان مشغول بازی هستم .

 

خانواده
 

بدون هیچ تردیدی خانواده‌ها نقش موثری در پیشرفت افراد دارند.

 اگر خانوادهای چتر حمایت خود را از روی سر فرزندانش بردارد 

فکر می‌کنم او به جایی نرسد. خوشبختانه من جزو کسانی هستم 

که همواره پشتیبانی خانواده را همراه داشتهام. پدر و مادرم نه تنها 

مخالفتی با فوتبالیست شدن من نداشتند بلکه در این راه، مرا حمایت 

هم میکردند.

 

زندگی مجردی

 

الان در اصفهان با برادرم زندگی می‌کنم. زندگی مجردی کمی سخت 

است، اما ناچاریم که با آن بسازیم. آشپزی زیاد بلد نیستم و بیشتر 

برادرم وظیفه پخت و پز را برعهده دارد. البته خیلی از اوقات هم مادرم

 پیش ما میآید و از بابت غذا مشکلی پیدا نمی‌کنیم. در غیر این صورت

 مشتری ثابت رستورانها هستیم.

 

ذوب آ هن

 

 

ذوب آهن یکی از بهترین تیمهای ایران است که از امکانات و مدیریت 

قدرتمندی سود میبرد. شاید یکی از دلایلی که باعث شده سه سال

 در این تیم حضور داشته باشم همین امر بوده است. خودم نه 

پرسپولیسی ام، نه استقلالی و این دو تیم فرقی برایم ندارند، اما 

خواهرم پرسپولیسی است و برادرم استقلالی. پدر و مادرم هم 

طرفدار تیمی هستند که من در آن بازی می‌کنم.

 

تیم ملی

 

تیم ملی در مقابل عربستان بدشانسی آورد. ما میتوانستیم برنده 

این دیدار باشیم. در هر صورت بازی با عربستان تمام شده و حالا 

باید همه فکر و ذکرمان به سه بازی آینده باشد، فکر می‌کنم توانایی

 موفقیت در سه بازی باقیمانده را داریم. آن وقت میتوانیم به صعود

 به جام جهانی امیدوار باشیم.

 

پنالتی نمیگیرم

 

یک مدتی میگفتند خصوصیت برجسته فوتبال من پنالتی گرفتن است. 

میگفتند خلعتبری خوب تمارض می‌کند و پنالتی میگیرد به همین دلیل 

داوران در چند بازی از پنالتیهای صددرصد که روی من صورت گرفت، به 

سادگی میگذشتند.

 

خصیصه اخلاقی

 

خیلیها میگویند زود عصبانی میشوم روی همین اصل این زود عصبی

 شدن را بدترین خصیصه اخلاقی خودم میدانم. اینکه در زمین همبازیانم 

را تشویق می‌کنم هم بهترین خصوصیت اخلاقی من است.

 


 

اوقات فراغت

 

خیلی اهل مطالعه نیستم. یعنی وقت مطالعه ندارم، درست مثل سینما

 رفتن، آخرین بار فیلم «اخراجیهای 1» را در سینما دیدم. حالا که لیگ 

تعطیل شده اگر فرصت پیدا کنم «اخراجیهای 2» را هم دوست دارم ببینم.

 

بازیگری

 

تا حالا به حضور در سینما فکر نکردم، فکر نمی‌کنم جثه و تیپم به 

سینما بخورد، اگر دنبال یک بازیگر خوب میگردید فرشید طالبی 

(کاپیتان ذوبآهن) را به شما معرفی می‌کنم. او خوب از پس نقشها بر میآید

 

زندگی

 

الان در اصفهان زندگی می‌کنم اما هیچ شهری را بیشتر از رامسر 

دوست ندارم. رامسر بهترین جا برای زندگی کردن است. رامسر

 سرسبز عشق من است.

 

عاشق رامسر

 

من به جز رامسر، عاشق فوتبالم و الان فوتبال حرفه من شده است 

روی همین حساب، اگر دوباره به دنیا بیایم باز هم فوتبالیست خواهم شد

 

درآمد

 

خدا را شکر درآمد فوتبالیستها بد نیست. من هم از درآمدی که دارم 

راضی ام.  اما این دلیل نمی‌شود که آدم ولخرجی باشم. خسیس

 هم نیستم،  آخرین قبض موبایلم 9 هزار تومان آمده است!!

 

شهرت

 

هم مشهور بودن خوب است هم محبوب بودن. اما من به محبوبیت فکر 

می‌کنم. آدمهای محبوب ماندگار میشوند. همین که در کوچه و بازار 

مردم با من به نیکی رفتار می‌کنند برای من کافی است.

 

سال 88

 

فوتبال هم روی خوب دارد هم روی بد. درست است که در سال 88 

تا اینجا فعلا شرایط فوتبال ملی ما خوب نبوده اما مطمئن باشید روی 

خوب فوتبال هم سراغ ما میآید.

آخرین بازی

 

اصلا نفهمیدم که در آخرین بازی در اهواز چه اتفاقی برای ذوب آهن، 

افتاد، حالا که چند روز از آن بازی میگذرد، به خود دائما میگویم، 

 چه بر سرمان آمد. اما خب اولین فصلی بود که قهرمان لیگ 

برتر با تفاضل  گل مشخص شد و ما هم امتیاز استقلال بودیم...

 

خانواده سبز

 

مرجع :سایت مجله خانواده سبز


http://www.ksabz.net