معجون برای کبد چرب


معجون خانگی برای درمان کبد چرب

              
نقش کبد در سلامت کل بدن حیاتی است، اما تمام مواد سمی و غذاهای فرآوری شده‌ای که دفع می‌کند، بر سلامت خود کبد اثر منفی می‌گذارد. بنابراین زمانی که کبد به درستی فعالیت خود را انجام نمی‌دهد، سلامت کل بدن تهدید می‌شود.
از این رو، باید به سلامت کبد اهمیت دهید تا سلامت کل بدن را تضمین کرده باشید. برای این کار کافی است گاهی اوقات سموم کبد را از بین ببرید که به این منظور، ما نوشیدنی مفیدی را به شما معرفی می‌کنیم که به راحتی قابل تهیه و مصرف است.
مواد مورد نیاز و طرز تهیه و مصرف
۱۲۵ گرم کلم پیچ تازه
یک تکه زنجبیل – دو سانتی متر
۲۵ گرم کرفس
۱۰ گرم نعناع
۲۵۰ گرم گلابی تازه
یک عدد لیمو ترش
۵۰۰ میلی لیتر آب
 
در ابتدا باید گلابی، کلم پیچ، کرفس و زنجبیل را خرد کنید. سپس آن‌ها را درون یک مخلوط کن ریخته و با یک لیوان آب مخلوط کنید تا خوب ترکیب شوند.
 
در مرحله بعد، بقیه آب، نعناع و آب لیمو را به ترکیب اضافه کرده و دوباره هم بزنید. سپس آن را درون یک لیوان ریخته و میل نمایید. بهتر است این نوشیدنی را دو نوبت در روز – صبح و عصر – مصرف کنید.

مشاعره 171


مشاعره 


وصل او خواب خوشی بود که می دیدم دوش

مرغ شب لال شوی ! بانک تو بیدارم کرد

کمال اجتماعی ( گلبانگ )

=

دلم ز کف  سرزلف تو رارها نکند

دل ازکمند تو وارستگی , خدا نکند

عارف قزوینی

=

دلم ز مهر تو صدپار ه بادوهر پاره

هزرذ ره وهر ذره درهوای تو باد

هلالی جغتائی

=

دلم شکستی ورفتی  یاد خلاف شر ط  مودت

به احتیاط  رو اکنون که آبگینه شکستی

سعدی

=

یاد بهشت روی توا ی آرزوی دل

ازهرچه هست ونیست فراموشی آورد

محمدعلی صغیر

=

دلم زپرده برون شدکچائی ای مطرب

بنال هان که ازین پرده کارما به نواست

حافظ

=

تادل نمی برم به کسی دل نمی دهم

صیبادئمن نخست گرفتار من شود

صئب تبریزی

=

دلم  ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب

چه سود دید ندانم  که این تجارت کرد

حافظ

=

دلم صدپاره و نقش تو برهرپاره ای دارد

زچاک سینه برهرپاره ای نظاره ای دارد

فغانی شیرازی

=

دلم جزمهرمهرویان طریقی برنمی گیرد

زهردرمی دهم پندش ولیکن درنمی گیرد

حافظ

=

گردآوری : م .الف ز ائر




خوابنامه شیخ بهائی



خوابنامه (تعبیر خواب منظوم شیخ بهائی) - طبق نسخه معتبر و بدون تحریف تاجیکستان

داور کردگار بی مانند

خوابنامه (تعبیر خواب منظوم شیخ بهائی)

تذهیب یا طلاکاری نسخه کتاب خطی شعر

این مثنوی خوابنامه، در تعبیر خوابهاست بنحوی مُجمَل و صادقانه:



***دیباچه:


ابتدا می کنم به نام خدا


خالق و صانع زمین و سما


که بُوَد فارغ از زن و فرزند


بعد از آن، مدح احمد مُرسَل


باز گویم مفصّل و مجمل


بعد از آن مدح حیدر صفدر


گویم از روی صدق، شام و سحر


سَروَر مؤمنان، علیّ ولی


منبع لطف حق، خفیّ و جلی


بَعدِ اوصاف حیدر و اولاد


یاد دارم چنین من از استاد:



***در اینکه خواب را بچند کس نباید گفت:


داد یُوسُف آن وجیه أنام «1»


علم تعبیر خواب را چو نظام


گفت آن برگزیده ی دوران


اینچنین ازبرای خلق جهان:


ابله و کودک و منافق و جفت


خواب بر چند کس نباید گفت


یا به مجنون که هست لایَعقِل


خواب گفتن بد است ای عاقل


خواب، به اهل علم، اول بار


گر بگوئی، نکو شود اطوار


گفت یُوسُف که بود پیغمبر-


از برای

_____________


 (1)- اَنام: خلایق، مردم


***در اوقات خواب دیدن:

جمیع نوع بشر:


که دروغست خواب اول شب


که نیابد ظهور و نیست عجب


نصف شب هرکسی که بیند خواب


دیر یابد ظهور او ز حجاب


خواب هنگام صبح، معتبرش -


در همان روز می دهد اثرش


خواب در ظهر معتبر باشد


بری از هر بد و ضرر باشد



***در اقسام خواب از حیث تعبیر، و روزها و شبهای آن:


خواب مهجور«1» سست و بی معنیست


اکثرش را ازو ظهوری نیست


شب شنبه اگر ببینی خواب


دور باشد ظهور او ز حجاب


شب یکشنبه گر تو دیدی خواب


زود یابد ظهور و هست صواب «2»


در دوشنبه شبی، که خواب بدید


زود یابد اثر، وَ هست سعید


در سه شنبه چو خواب دید کسی


زود بیند جفا و جور بسی «3»


چارشنبه، چو خواب او نیکوست


زود گردد ز غیر دشمن و دوست «4»


شب پنجشنبه اَر بُوَد خوابت


زود گردد زیاده اسبابت «5»


شب جمعه ز دور و از نزدیک


اثر خواب را ببینی نیک


____________


 (1)- مهجور: شخص پریشانگو، تبدار و مبتلا به هَذَیان گوئی.


 (2)- صواب: صحیح و درست.


 (3)- یعنی در فرض داشتن تعبیر بد، زود رخ میدهد.


 (4)- یعنی در غیر خوابی که تعبیر آن دشمنی یا دوستی است، زود تعبیر میشود.


 (5) یعنی اسباب تعبیر آن برای تو زود مهیّا میشود. (م)


***سرآغاز - دیدن قرآن کریم و مُصحَف عظیم بخواب:


خواب دیدن ز جمله اهل بشر


خیر تعبیر دارد اُو ، یا شر


هرکه مُصحَف بخواب دید بکف


یابد از لطف حق، مقام وشرف


مُصحَف و مدح و مَنقَبَت نیکوست


گر کتابت کنی بخواب، ای دوست!


***آسمان و ستارگان و ملائکه (فرشتگان):


آفِتاب، کز غرب شد طالع


هرکه این خواب دید در واقع


صاحِبُ الأمر(عج) را ببیند زود


یابد از خواب خویشتن مقصود


هرکه در خواب دید جبرائیل


روشنی یابد از خدای جلیل


آنکه بیند ستارگان ومَلـَک«1»


اثر خواب او ندارد شک


مال و نعمت فزایدش بسیار


مَکرُمَت«2» یابد از صِغار و کِبار


گر ببیند به خواب اوج سما


یابد از لطف دوست نفع و نما «3»


گر زحل را به خواب بیند کس


یابد از مالکان عنایت بس «4»


مشتری گر به خواب کس آید


مشکلاتش تمام، بگشاید


هرکه آید بخواب او بهرام «5»


یابد آزار از خواص و عوام


هرکه آید بخواب او خورشید


می شود پادشاه چون جمشید


زهره عیشست وعشرت اندرخواب


دولت و خرّمیست در همه باب


گر عُطارِد بخواب کس آید


علم و جاه و جلالش افزاید


گر ببیند به خواب، قرص قمر


هست اسباب فضل و نعمت و زر


____________


 (1)-  نخ: فلک.


 (2)- مَکرُمَت: بزرگی و نوازش، تکریم.


 (3)- نخ: «برگ و نوا»: ساز و برگ زندگی، لوازم معاش.


 (4)- نخ: «یابد از اهل هند، عزّت، بس»


 (5)- بهرام: مریخ. (م)


***ایمان و کفر:


گر مسلمان بخواب کافِر شد


از تباه و گناه، وافِر«1»شد


گر مسلمان کند کسی، کافِر


شود ایمن ز حضرت غافِر


______________


 (1)- وافِر: لبریز، آکنده، پر، بسیار.


***سبزه و آب و کوه و باغ و مزرعه و منظره:


کوه اعظم اگر به خواب آید


علم و حلم و کمالت افزاید


سبزه و مَرغزار«1» را در خواب -


گر ببینی، ترقـّیَ است و شَباب «2»


آب صاف اَر ببینی اندر خواب


علم افزاید و فَعالِ صَواب«3»


آب، گر تیره و گلی باشد


قرض سنگین و غافلی باشد


هرکه پایش بخواب شد در گِل


بشود گـُم ، بسوزد او را دل


هرکه درخواب چَه کـَنـَد ایدوست!


گر رسد چَه به آب، بس نیکوست


باغ  اشجار و میوه اندر خواب


دولت است و زیادی اسباب


لیک ، بالعکس ، کثرت اشجار


حاکی از خوف و محنت و آزار


تخم کِشتن بخواب، فرزند است


کثرت مال و زرّ و دلبند است


گر ببینی به خواب، غـَلّه‌«4» سبز


آیدت مال و جاه و حُلَّۀ «5» سبز


___________________


 (1)- مَرغزار: چمنزار


 (2)- شَباب: جوانی، شادابی و سرزندگی


 (3)- فـَعال (بدون تشدید عین): فعل و کار و عمل نیک. صَواب: درست.


 (4)- غلّه (جمع آن: غلاّت): دانۀ حاصل از زراعت گیاهان تیرۀ گندمیان، مانندِ جو، گندم، ارزن، برنج، و امثال آن...


 (5)- حُلَّة: جامه فاخر، لباس نو، جامه بلند که بدن را بپوشاند.


***مرکبات (میوه ها) و بقولات (سبزیجات) و حبوبات و غلاّت و ادویه جات:


میوه هائی که آفریده خدا


هست تعبیر او جدا و جدا


سیب، مطلوب و نفع، یا تحفه


وصل جانان و غائب و حرفه


نار«1»رنجست وناروَن«2»زحمت


متغیر شود به هر ساعت


هست انگور ریزش باران


شاد گردد ز صحبت یاران


هرکه بیند که می خورَد خرما


هست تعبیر خواب، سود و نما«3»


گر ببینی تُرَنج «4» یا نارَنج


رهی از محنت و مصیبت و رنج


آلوبالو و سنجد و عَنّاب «5»


عیش وعشرت ترا دهد ازخواب


به وَ انجیر و زردآلو و زیتون


هست تعبیر آن بسی مَیمون


خربزه، هندوانه، رزق حلال


میرسد با عَناء و رنج و ملال


شلغم و زردک«6» وچغندر وسیر


هست در خواب، حیله و تزویر


کلم و اسفناج و تُرُب وَ پیاز


هست بخت ضعیف و عمر دراز


کنجد و ماش و لوبیا و نخود


مال و ثروت زیاده خواهد شد


گندم، آلودگیّ و محنت دان


جو بُوَد غم بقول اهل بیان


ارزن و ذرّت است اندر خواب


هر دو تنگیّ و قحط و خوف عذاب


عدس است و برنج، کثرت مال


می فزاید ترقی و اقبال


جوز، با دار ِچینی«7» و فلفل


بگشاید ز کار تو مشکل


مگس نَحْل«8»دیدنش شاهیست


داند آنکس که مردِ آگاهیست


گر ببیند کسی عسل میخورْد


فیض از عمر و زندگانی بُرد


زیره و رازیانه و گشنیز


مال وقفست، نزد اهل تمیز


_____________


 (1)- یعنی انار


 (2)- ناروَن: درختی است بزرگ و پرشاخ و برگ، بدون میوه و با برگهایی بیضی شکل و دندانه دار. (معین)


 (3)- نخ: «برگ و نوا»: ساز و برگ زندگی، لوازم معاش.


 (4)- تُرَنج: بالنگ، تُرَنگ


 (5)- عَنّاب / عُنّاب: سنجد گیلانی.


 (6)- زردک: هویج


 (7)- دار چینی: دارچین


 (8)- مگس نحل: زنبور عسل


***اَطعِمَه و اَشرِبَه (خوردنیها و آشامیدنیها):


هرکه در خواب پخته دید طعام


یابد از عمر و زندگانی کام


لحم پخته چو بیند اندر خواب


منفعت بیند اوچه سهل وچه ناب!


گوشت درخواب هرچه خام بُوَد


روزی صعب و گــَه حرام بُوَد


هرکه بیند بخواب تـُنگ و شراب


از بزرگان بُوَد به رنج و عِتاب«1»


لبن وشیر وماست درخوابت


منفعت هست و ثروت نابَت!


نان و حلوا بُوَد بسی اِکرام


که ترا آید ازخواص وعوام


گر دهانت بخواب شیرین شد


لذت عمر و قوّت دین شد






شور اگر شد دهانت ای دانا


سرد گردی ز خلق این دنیا


لقمه اندر دهان نرفت فرو


اجلت گیرد از حساب، گلو

_______________


 (1)- نخ: عِقاب



***حشرات و حَیَوانات:


مور در خواب، گوسفندان است


که تورا کسبِ منفعت زان است


قـَمْل و ضَفدَع«1» اگر بخواب آید


صاحِب خواب را عذاب آید


_________________


 (1)- قـَمْل و ضَفدَع: شپش و قورباغه یا وزغ

***فلزّات و مَعدِنیّات:


گر ببینی زر ِسپید«1» بخواب


با کسی افتدت عِتاب و خطاب


پول در خواب، اَندُه است و ملال


سُرب و هم قلع، مِحنتست و وبال

مس و آهن به خواب، غم باشد


گر یکی، وَر چو صد دِرَم باشد«2»


نقره ی خالص و طلا زان بعد


هست بی شک، هر دو دائم سعد


زَیبَق«3» و زر، چو نعمت کافی


کثرت مال و شوکت شافی «4»

_________________


 (1)- زر سفید: سیم و روپیه (غیاث اللّغات).


 (2)- یعنی: خواه یک درهم، و خواه (و اگرچه) صد درهم باشد. (م)


 (3)- زَیبَق: جیوه


 (4)- شافی: قاطع و بسنده، روشن و کفایت کننده، قانع کننده. (م)


















***احجار (سنگها) و جواهرات:

هرکه بیند بخواب سنگستان


یا بیابان گرم و ریگ روان


افتد او در مصیبت و محنت


زود از دست او روَد نعمت


لعل«1»درخواب قرب پادشهست


داند آنرا هر آن که مرد ره است


گر ببینی بخواب فیروزه


رسدت مال و جاه هر روزه


شاخ مرجان وعِقد«2» مروارید


همسر است و عِیال و مال و امید


یَمَنی«3» هم سعادتست بخواب


مال و عمر دراز و کار صواب«4»


________________


 (1)- لعل (گارنیت): نوعی سنگ زیبا و قیمتی که در رنگهای مختلف قرمز، سبز و زرد یافت میشود. البته، غالباً در اصطلاح عامّه، به رنگ قرمز آن لعل گفته میشود، که بسیار شبیه یاقوت است.


 (2)- عِقد: گردنبند


 (3)- یعنی: عقیق یمنی


 (4)- صواب: درست


***حَوادِث و کَوارِث (پیشامدها و بلاهای سخت):


گر ببینی که شهر شد آتش


ز حسودی، عَدُو شود سَرکَش

آتشی گر بزرگ شد پیدا


حاکم ظالمی رسد آنجا

گر رسد شهر و مُلک را سیلاب

گردد از خصم، مُلکِ شهر خراب

لشکر خصم کار زار کند


گِرد آن شهر در حِصار کند

هرکه در خواب دید طوفان شد


هرطرف موج بس خروشان شد«1»


پادشه گردشش فـُـتــَد در دهر


انقلاب آیدش به اُلکَه«2» شهر

گر ببیند کسی کسوف«3» بخواب


پادشه را رسد ز خصم عِقاب

گر بخوابت خسوف«4» و زلزله شد


شهر، پر شور و خوف و ولوله شد

روز جنگ و صدای توپ و تفنگ«5»

گر بخواب بینی، ای سرهنگ!

رعد و برق از سما شود ظاهر


فتنه و ترس بی حد و وافر

_______________

 (1)- نخ1: «عالـَم از موج آب، عُمّان شد». نخ2: «همه جا سیل و موج و طغیان شد». (م)


 (2)- اُلکـَه: لفظ ترکی بمعنی کشور. (غیاث اللّغات)


 (3)- کسوف: خورشید گرفتگی


 (4)- خسوف: ماه گرفتگی


 (5)- برخی نا آگاهان، یکی از دلائل عدم صحّت انتساب منظومه خوابنامه به شیخ بهائی(ره) را آمدن لفظ تفنگ در آن میدانند؛ غافل از آنکه: پیش از زمان شیخ و حتی قبل از سال 905ق از باروت و سلاح آتشین استفاده می شده است... (رک: دانشنامه جهان اسلام، ذیل مدخل «باروت»، به نقل از: «تفنگِ رَعدْ آهنگ»، گلاسن Glassen، ص183). (م)

***مشاغل و حِرَف (کارها، شغل ها و حرفه ها):


هرکه او داشت تاج اندر سر


روز محنت نبیند او دیگر!


هرکه درخواب، مال و زر یابد


مال یابد ، ولی ضرر یابد!


گر کتابت کند کسی در خواب


هست تعبیر او فـَعال صواب«1»


هرکه در خواب میکشد تصویر


عشق در پای او شود زنجیر


مبتلا شود به عشق کسی


در خیالش بُوَد هوایْ، بسی


هرکه در خواب شَعرباف بُوَد


همۀ عمر در مَصافّ«2» بُوَد


هرکه درخواب گازُری«3»میکرد


پاک گردد ز رنج و محنت و درد


هرکه درخواب مینواخت نفیر«4»


کرد بیهوده، از پی تشهیر «5»


_____________


 (1)- یعنی: کِردار نیکو و عملکِرد درست.


 (2)- مَصافّ: صف بندی برای پیکار و کشمکش


 (3)- گازُری: رخت شویی


























































 (4)- نفیر: آواز نی


 (5)- یعنی: کار بیهوده برای شهرت طلبی انجام میدهد و نتیجه ای نمی گیرد.

***خانه و دیگر اَمکِنـَة (مکانها):

هرکه تعمیر خانه کرد به خواب


مُتراغِب شود به کار صواب«1»

گر بخوابت طواف شد ظاهر

روزیَت می شود بسی وافر

هرکه در خواب، دیده راه سفر


می کند بس کتاب ها از بر

هرکه در مکّه دیده شد سفرش

مردِ اهلی«2» کند براو نظرش


هرکه در خواب، حشر و نشر بدید


از مُفاجات«3» بایدش ترسید!

هرکه درخواب دید باغ و بهشت

تخم عِشرت به باغ دولت کِشت

هرکه درخواب، باز«4»دوزخ دید


باید از قهر پادشه ترسید!

هرکه بیند که اوفتد در بند


عاشق کس شود بصوت بلند

______________

 (1)- صواب: درست و نیکو.

 (2)- یعنی: مردی از اهل الله یا از اولیاء الله... و یا اهل مقام بالا و جاه بلند.

 (3)- مُفاجاة: مرگ ناگهانی.


 (4)- یعنی: جهنم غیر پوشیده و سر باز.

***لباس و جامه و استحمام و گرمابه و موها:


جامه چرک هست رنج و ملال

همچو رخت کبود، همّ و وبال


هرکه درخواب شد تنش عریان


شودش آشکار سِرّ نهان


هرکه او غسل کرد در حمام

پاک گردد ز ناپسند و حرام

نوره بر موی زائد اندر خواب


راحت و ترک ذنب و کسب ثواب


سر تراشی وَ کیسه مالیدن


دفع قرضش شود بنحو حَسَن

هرکه موی سیاه کرد سپید

ترک عِصیان، رهِ دیانت دید

***اعضاء و جوارح بدن:


هر که بیند دو چشم او کندند


از حَدَق«1»پس بدور افکندند


هست موت و مصیبت اِخوان


مرگ فرزند خود، زچَشمْ بَدان

گوشها گر بریده گشت، بدان:

عمه و خاله میرود ز میان

اَنف«2» فرزند و لب نتیجه آن


این چنین گفته اند اهل بیان

گردن کس اگر به خواب زنند

بـِرُویَش مُهر«فتح باب»زنند

ور کنندش بخواب، پاره شکم

راز او بـرمــلا فــُـتــَد در دم

شد مصیبت، شکستن دندان

بدی حال و دین و هم اِخوان

پدر و مادر و اَخ و فرزند


یا زَوال ِ مَقام ِ عِزَّتمند«3»


هر که دندان خود ز بالا کـَنـْد


مرگ آبا«4» بُوَد و یا فرزند


هست دندان زیر از مادر


با همه قوم و خویش او یکسر


زوجه وعمّ وخالها«5»اَنیاب«6»


بُوَد افتادَنش هلاک و تـَباب«7»


آنکه چیند بخواب، ناخن دست


از همه محنت و مصیبت رَست


_____________


 (1)- حَدَق: جمع حَدَقة (سیاهی چشم؛ و در اینجا: مَجازاً گودی اطراف آن).

 (2)- اَنف: بینی.


 (3)- نخ: «یا نزول از مقام عزّتمند».


 (4)- آباء: پدران (و در اینجا، اعمّ از پدران و خویشاوندان پدری).


 (5)- یعنی: عموها، عمّه ها، دائیها (خالها) و خاله ها.


 (6)- اَنیاب: دندانهای نیش، جمع ناب.


 (7)- تَباب: هلاکت و نابودی. (م)

***جنگ و جدال و نزاع و سلاح:


هرکه در خواب خورْد چوب وکتک


می رسد قوّتی و ِرا بی شک

هرکه در خواب، پوشدش جوشن


شود ایمن ز فتنه ی دشمن


تیغ پولادِ تیز و جوهردار«1»


هست درخواب، قوّت ومقدار


دستۀ تیغ و چاقو، اندر خواب

باشد اندرز جان به روز حساب


هرکه دارد بدست تیر و کمان


از قضای خدا بُوَد به امان


تیر در خواب، قوّت سخن است

شهرت افزای قدر مُؤتمَن«2»است

جوهر از آن، چنان بهم رسدت

که شناسی به قلب، نیک و بدت

جمله آلات جنگ، اندر خواب


گر بُوَد با تو، میرَهی ز عذاب

_____________


 (1)- جوهر شمشیر: نگار و برق شمشیر.

 (2)- مُؤتمَن: شخص امین و درستکار.

***نکاح (ازدواج) و جماع و فسق و زنا:

فسق درخواب، آفت و ضرر است

بد به تأثیر و حاکی از خطر است

لیکن اندر جِماع با زن خویش


نعمت و مال و دولت آید بیش

***پیری و جوانی و کودکی:

هرکه شد طفل بعدِ عمر دراز


دَر ِ دولت بر او بگردد باز


گر جوانی به خواب گردد پیر

میکشد زاری از صغیر و کبیر

پیرمردی که شد جوان در خواب


مشکلاتش، تمام، شد اَسیاب «1»

_______________


 (1)- بجهت حفظ وزن شعر، الف آسیاب، بدون مدّ و به فتح خوانده میشود (اَسیاب). نخ: اسباب. (م)







***بخواب دیدن مردگان:

هرکه بیند که مُرد ورفت بخاک


ذات او گردد از مَذَلَّت پاک


دَر ِ دولت برُوش گردد باز

کامرانی کند به عمر دراز

هرکه او مرده بیند اندر خواب

غائب آید به ناگه، از احباب

بوسه از مرده، تحفه میآید

تا از آن بس فرح بیافزاید


مرده گر زن بُوَد، بُوَد دنیا

بر مراد دلت شوی بینا

گوشت ازمرده اَر خوری درخواب


مال و میراث یابی از هر باب

بر «بهائی» بسی دعا بنما

تا رسد خوابنامه اش بسما




مشاعره 170


مشاعره 170

نسیم صبح  عطرآگین به باغ این مژده می ارد

که ای گل ها به رقص آیید ازشادی که یارآمد

بانوافسربنی خانی ( افسر)

=

دلم رادرغمت کردم زهر ویرانه ویران تر

چودیدم دوست می دارد دلت دلهای ویران را

خرم اصفهانی

=

آنچنان درتو گرفتارشــــــــــــــــــــــدم

کز پریشانی من د ام گریســــــــت

منیرطه

=

تادرنطرآمد قدوبالای تو ای د وست

چون خاک فتاد م به قدم های تو ای دوست

فروغی بسطامی

=

تادل به  دام حلقه زلف تو بسته ام

دانسته ام که حاصل عمر دراز چیست ؟

بابافغانی شیرازی

=

تادل خونین بدان زلف پریشان بسته ام

یک جهان امید رابررشته جان بسته ام

مشفق کاشانی

=

مرغ هردل که زبند غمت آزاد شود

سالها یادکند عهد گرفتاری را

عمادفقیه کرمانی

=

آنچنان  دور حقیقت شده ازگفته ما

که دگر کس ندهد گوش به گفتارکسی

رسا

=

یاد باد آن که سرکوی توام منزل بود

دیده راروشنی ازخاک درت حاصل بود

حافظ

=

دلم زدمدمه ی حرص  جانگزای گرفت

خوش آـن که مُلک قناعت بود مسلّم او

 دکتر ذبیح الله صفا

=

گردآوری : م » .الف  زائر





مولاعلی 350......478


مولاعلی (ع)- 478

 

اَلفِکرُرَشدُ, اَلغَفلَهُ فَقدُ.

 

اندیشه سبب راهبردن وغفلت مایه گم کردن است .

 

By thinking you can find the way

 

and by negligence you lose it.

 

 

زان صید که درکمند تو سربنهد

 

غافل چو شوی  زبندت آخر بجهد

 

اندیشه چه راه هاکه روشن سازد

 

غفلت چه امیدها که برباد دهد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

    گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 477

 

اَلفَقرُیُنسی .

 

بی چیزی فراموشی می آورد.

 

 

Poverty brings forgetfulness.

 

بامرد تهیدست دمادم مستیز

 

کاوبهر چه ازبدی ندارد پرهیز

 

مسکین زبد وخوب نمی آرد یاد

 

چون بی چیزی بردزخاطرهمه چیز

 

==

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

==

 

 گردآوری : م .الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 476

 

اَلعِلمُ بِالفَهمِ ,اَلفَهمُ بِالفِطنَهِ , اَلفِطنَهُ بِالبَصیرَهِ .

 

تحصیل دانائی بسته به فهم ,فهم نتیجه هوشیاری

 

وهوشیاری حاصل بینائی است .

 

 

Acquiring knowledge depends on

 

 

understanding, understanding is the result

 

 

of intelligence and intelligence is

 

 

produced by percetabilty.

 

تحصیل کمال وهنر ودانائی

 

بسته است به فیض  فهم وروشن رائی

 

وان فهم بود  نتیجه هشیاری

 

وان هشیاری است حاصل بینائی

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 475

 

اَلعَقلُ قُربَهُ , اَلحُمقُ غُربَهُ .

 

خرد آدمی رابه مقصد نزدیک و بی خردی دور می کند.

 

Wisdom helps  you to reach your goal but

 

foolishness keeps you away from it .

 

گرجاهل وخشک مغزومغرور افتی

 

محروم زهرمرادومنظورافتی

 

ازراه خرد, شوی به مقصد نزدیک

 

وزبی خردی زمقصدت دور افتی

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 474

 

اَلطّاعَهُ تُنجی , اَلمَعصِیَهُ تُردی .

 

فرمان خدابردن مایه نجات ونافرمانی اوباعث هلاکت است .

 

Obedience to God  is the way of salvation

 

and disobedience

 

leads to destruction.

 

آن مرد که ازقهر خداداردباک

 

بایددل خویش ازگنه سازد پاک

 

فرمانبری اوست بهین راه نجات

 

نافرمانی است بدترین دام هلاک

 

==

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 473

 

اَلشّهَواتُ آفاتُ , اَللّذاتُ مُفسدِاتُ .

 

شهوترانی گزندها ولذت طلبی تباهی ازپی می آورد.

 

 

sensuality is harmful and pleasure - seeking

 

leads to corruptions.

 

آنکاو ره شهوت وهوس بسپارد

 

زین ره تن وخویش می آزارد

 

شهوت رانی گزند درپی دارد

 

لذت طلبی نیز تباهی آرد

 

 

=

 

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 472

 

اَلرّزقُ مَقسوم ,اَلحَریصُ مَحروم .

 

روزی قسمت شده وحریص محروم است .

 

Livelihood is allotted ; and the greedy man

 

 

who tries to get more than his

 

lot will be disappointed.

 

زانجای که رزق هرکسی مقسوم است

 

ازسفره رزق قسمتش معلوم است

 

وانکس که حریص است وفزونتر خواهد

 

هرچند به خودرنج دهد محروم است

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 471

 

اَلدّینُ رِقُّ , اَلقضاءُعِتقُ .

 

قرض داری بندگی وادای قرض آزادگی است .

 

Indebtedness is slavery and repaying it is freedom.

 

ویرانه اگر خانه زبنیاد شود

 

به زانکه به قرض کردن آبادشود

 

چون بنده بود کسی که قرضی دارد

 

کزبعد ادای قرض آزاد شود

 

 

==

 

ترجمه شعر ی وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 ==

مولاعلی (ع) - 470

 

اَلدّنیاتُغوی , اَلشَّهوَهُ تُغری .

 

دنیاطلبی گمراهی وشهوترانی آزمندی است .

 

Mammonism misleads ; and

 

sensuality causes avidity.

 

 

مگذارکه شیطان لعین ره زندت

 

بادست هوس زجای خود برکندت

 

دنیا طلبی به گمرهی انجامد

 

شهوترانی به حرص وآز افکندت

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 469

 

اَلحَسَدُیُضنی , اَلحِقدُ یُدوی .

 

رشک مایه لاغری وکینه باعث بیماری است

.

Jealousy weakens the body and hatred sickens it.

 

ازکینه ورشک برحذرباش ای یار

 

وزاین دوهمیشه جسم وجان عاری دار

 

کزآتش رشک جسم گردد لاغر

 

وزآفت کینه روح گردد بیمار

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر


 ==


مولاعلی (ع)- 468

 

اَلحِرمانُ خِذلانُ , اَلقَنیّهُ اَحزانُ , اَلاَمَلُ خُوانُ .

 

درمحرومیت خواری ودرجمع مال غم وغصه است , آرزونیز

 

 

خیانتکارمی باشد.

 

 

Deprivation of wealth debates

 

you; and , also , accumulation of it

 

distresses . Desire is treacherous.

 

 

درفقراگر کسی به گیتی خواراست

 

درجستن مال هم غم بسیاراست

 

زنهارفریب آرزو رانخوری

 

زان روی که آرزو خیانتکاراست

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 467

 

التدبیر بالرای , الرای بالفکر.

 

تدبیرنکوبسته به رای نکوورای نکوبسته به اندیشه درست است .

 

Good planning depends on good judgement ; good

 

 

judgement , on good thinking.

 

رهروکه مدد زعقل وتدبیرنجست

 

گردید دچارلغزش  ازگام نخست

 

تدبیرنکوبسته به آراءنکوست

 

آراءنکو بسته به افکاردرست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==
مولاعلی (ع) - 466

 

اَلاِحسانُ مَحَبّهُ , اَلشُحّ مَسَبّهُ .

 

بخشش مایه دوستی وبخل باعث دشمنی است .

 

Generosity  leads to friendship,  avarice causes enmity.

 

احسان درشادی به رخت بگشاید

 

خست به ملال و محنتت افز اید

 

ازبخشش وبذل , دوستی می آید

 

وزخست وبخل دشمنی می زاید

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 ==

 

مولاعلی (ع) - 465

 

اَکیَسُ الکَیسِِ اَلتَقوی , اَهلَکُ شَئیِِ اَلهوی .

 

پرهیز بهترین زیرکی وهوسرانی کشنده ترین چیزاست .

 

Chastity is the  best form  of smartness and

 

 

sensuality the most harmful thing.

 

چون آزوهوس مایه هر تقصیراست

 

پزهیز ازآن نکوترین تدبیراست

 

شمشیرهوس کشنده ترازتیراست

 

بس کشته که افتاده این شمشیراست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

 ==


مولاعلی (ع) - 464

 

اَکرِم وُدّکَ , وَاَحفِظ عَهدَکَ .

 

دوست خودراگرامی شما وعهد خودرانگاه دار.

 

Respect your friends and deep your promise.

 

چون یاربدست تونیاید بسیار

 

مگذارکه ازدست رود  دامن یار

 

هردوست که یافتی عزیزش بشمار

 

هرعهدکه بسته ای نگاهش میدار

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 463

 

اَکذِبوا آمالَکُم وَاغتَنِموا اجالَکُم بِاَحسَنِ اَعمالِکُم .

 

آرزوهای خودراتکذیب کنید وفرصت هارابرای نیکوکاری غنیمت شمارید.

 

Deny your desires and, by  doing good, take

 

 

the best advantage of your opportunity.

 

سررشته حرص وآزرا کوته د ار

 

برنقش ونگارآرزو دل مسپار

 

این فرصت ده روزه غنیمت بشمار

 

باکارصواب خود ثوابی به کف آر

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 462

 

اَکذَبُ شَئیِ اَلاَمَل .

 

دروغ ترین چیزها آرزوست .

 

Nothing is more fallacious than desires.

 

عاقل زفریب آرزو برحذراست

 

کز هرچیزی دروغ آن بیشتر است

 

چو تا نرسیده ای بدان , یک چیزاست

 

دستت چو بدان رسید چیزی دگراست

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر


 ==


مولاعلی (ع) - 461

 

اُقصُرهَمّکَ عَلی ما یَلزِمُکَ وَلاتَخضُ فیما لایُعینُکَ .

 

درپی کاری رو که بایسته تست وارکاری که سودت نبخشد حذرکن  .

 

Try to do whatever is necessary and

 

 

do not do what does not benefit you.

 

هرجابکنارآتشی خواهد بود

 

می کوش که گرمی شودت بهره , نه دود

 

رودرپی  آن کارکه بایسته تست

 

زان کارحذرکن که نبخشد به توسود

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولا علی (ع) - 460

 

اَقبَحِ القَبائِحِ اَلکِذبُ , اَشرَفُ المَحاسِنِ الوَفاءُ .

 

دروغ ازهربدی بدتر ووفا ازهر خوبی خوبتر است .

 

 

Falsehood is worst of all bad deeds ; and

 

loyalty , best of all good ones

 

دوری کن ازآنچه  ناکسی رااثراست

 

رودرپی آنچه مرمی راثمر است

 

ازهرچه بدی بود دروغ است بتر

 

وزهرچه که خوبی است وفا خوبتر است  .

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 مولاعلی (ع) - 459

 

اَفکِر تَستَنصِر.

 

اندیشه کن تاپیروز شوی.

 

Be thoughtful if you want to be triumphant.

 

بافکر درست باش وباعزم قوی

 

تاآن که به هرراه کنی پیشروی

 

اندیشه کنی درست گردرهمه کار

 

اندرهمه کار نیز پیروز شوی

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر

 ==

 

مولاعلی (ع) - 458

 

اِفعَلواالخَیرَمَااستَطعتُم فَخیرُمِن الخَیرِ فاعِلُهُ  , اِجتَنبوا

 

الشّرّفَاِنّ شَراََمِنَ الشّرِّفاعِلُهُ .

 

تامی توانید نیکی کنید زیرابهترازنیکوئی خود

 

نیکوکاراست وازبدی حذرکنیدزیرا

 

بدترازبدی خود بد کرداراست .

 

 

Do good as much  as you can, for  better than a

 

good deed  is the man who  performs it ; avoid all

 

 

evils , for worse than a bad deed is the

 

man who commits it .

 

درنیکی کوش تاکه بختت یاراست

 

چون به زنکوئی , خود نیکوکاراست

 

وز طی ره بدی حذرکن زیرا

 

بدتر زبدی هم خود بدکرداراست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 ==

 

مولاعلی(ع)- 457

 

اَغناکُم اَقنَعُکُم , اَشقاکُم اَحرَصُکُم .

 

خوشبخت ترین شما قانع ترین و بدبخت ترین شما

 

حریص ترین شماست

The richest  man is the one who is 

the most  content ; and  he most

unfortunate, the

one  who is the most greedy.

 

درکنج قناعت زفراغت اثراست

دردامگه حرص بسی دردسراست

خوشبخت تراست هرکه قانع ترشد

بدبخت تراست هرکه طماع تراست

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
مولاعلی (ع)- 456

 

اِغلَبواالجَزَعَ بِالصّبرِ فَاِنّ الجَزَعَ یُحبِطُ الاَجرَ وَیُعظِمُ الفَجیعَهَ .

 

بربی تابی غلبه کنید چون بیتابی پاداش رابرباد

 

می دهد ودشواری رابزرگتر می سازد.

 

Overcome your impatience for it spoils the result

 

of your effort and intensifies your difficulty.

 

کن صبر به روز سختی وناچاری

 

بی تاب مباش  وزار, چون اززاری

 

برباد رود حاصل هرکوشش وسعی

 

آید به نظر بزرگ هردشواری

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع)- 455

 

اِغتَنِموا الشُّکر فَاَدنی نَفعُهُ الزّیادَه .

 

شکرخدای را بجای آرید چونکمترین حاصل آن افزونی نعمت است .

 

Be thankful to God, for it, at least , results

 

 

in the increase of affluence.

 

برآنچه خدای قسمتت کرده کنون

 

شوراضی وبگذرازچراوچه وچون

 

کن شکر خداکه کمترین حاصل شکر

 

آنست که نعمت توسازد افزون

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری: م.الف زائر

 

 


==


مولاغلی (ع) -  454

 

اَعقَلُکُم اَطوَعُکُم .

 

خردمندترین شما کسی است که بیش

 

ازهمه شما فرمان خدارامی برد.

 

 

The wisest among you is he one who is 

 

the most obedient to God.

 

آن کس که بهرحال خدارانگرد

 

ان جنس که ابلیس فروشد نخرد

 

آن پیشتر است ازهمه درعقل وخرد

 

کاوازهمه فرمان  خدابیش برد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==

مولاعلی (ع) - 453

 

اَعقَلَ النّاس مَن اَطاعَ العُقَلاءَ .

 

خردمندترین مردم کسی است که ازخردمندان پیروی کند.

 

The wisest person is the one who follows the wise.

 

آن راه که عقل برحذرازآن است

 

هرکس که رود  گمره وسرگردان است

 

ازجمله خردمندتروزیرک تر

 


آنست که پیرو خردمندان است

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م. الف زائر

 

                                           

==
 

مولاعلی (ع) -  452

 

اَعظُمِ المَصائِب اَلجَهل .

 

بدترین مصیبت جهل است .

 

The worst calamity is ignorance.

 

آن مرد که هم باخرد وهم اهل است

 

بگشودن هرگره برایش سهل است

 

جاهل نرهد زسختی ودشواری

 

زانروی که بدترین مصیبت جهل است

 

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

==

مولاعلی (ع) -  451

 

اِعدِل تَحکُمُ ,اِسمَع تُکرَم .

 

درعدل بکوش تافرمان بدهی وبخشش کن تاگرامی باشی

 

Do justice and command , be

 

generous and dignified.

 

 

گرچاره گرعارف وعامی باشی

 

پیش همه سرفرازونامی باشی

 

درعدل بکوش تاکه فرمان بدهی

 

دربخشش کوش تاگرامی باشی

 

=

 

ترجمه شعری وانگیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

مولاعلی (ع)- 450

 

اَطِع اَخاکَ وَاِن عَصاکَ وَصِلهُ وَاِن جَفاکَ .

 

فرمان برادرت راببراگرچه نافرمانی تو کند وبااو

 

بپیونداگرچه باتوجور ورزد.

 

 

Be obedient to yur brother even if he disobeys

 

 

you; and contact with him even

 

if he is unkind to you.

 

 

فرمان برادر خود ایدوست ببر

 

هرچند زفرمان تو او پیچدسر

 

گراوزتو بگسلد توازاو مگسل

 

وراوتوبگذرد تو ازاو مگذر

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 449

 

اَصلِحِ المُسیی بِحُسنِ فِعالِکَ وَ دُلّ عَلیَ الخَیرِبِجَمیلِ مَقالِکَ .

 

بانیکی ر فتارخود بدکاررابه نیکی واداروبانیکی گفتارخود

 

مردم رابه راه نیکی رهبری کن .

 

Teach the malfeasants to be good

 

 

by  example of your behavior and lead

 

people to the paths of virtue by good words.

 

 

پاکیزه سرشت  باش و نیکورفتار

 

تاپیرونیکی تو گردد بدکار

 

بانیکی گفتار خودوگرمی خوی

 

مردم همه رابه راه نیکی بازَآر

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع)- 448

 

اَصدَقُ شَئیِِِِ اَلاَجل.

 

راست ترین چیزها مرگ است .

 

The truest thing is death.

 

آن راکه زمان مرگ اندرنظراست

 

درزندگی ازستمگری بر حذراست

 

ازیادمبر روز اجل راهرگز

 

چون مرگ زهر واقعه ای راست تراست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع)-  447

 

 

اِشغَلوا اَنفُسَکُم بِالطاعَهِ وَاَلسِنَتُکُم بِالذّکرِ

 

 

وَقلوبِکُم بِالرّضا فیما اَحبَبتُم وَکَرِهتُم .

 

خودرابه عبادت خدا وزبان های خودرابه ذکر خدا

 

 

مشغول دارید ودلهای خودرا به آنچه پیشتان مقبول

 

یامکروه است راضی سازید.

 

 

Occupy  yourself with  worshiping  God

and your tongue in praying Him  ;  and content

your hear to  agree with whatever is given ,  be it

pleasant  or not .

 

میدار عبادت خدارا معمول

 

پیوسته زبان بذکر اوکن مشغول

 

باداده او بسازو دل راضی کن

 

برهرچه که مکروه بود یامقبول

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 446

 

اَسهِرواعُیونَکُم وَضَمِرّوا بُطونَکِم وَخُذوااَجسادَکُم تَجودوابِها عَلی اَنفُسِکُم .

 

چشمهایتان رابیدار دارید, شکمهایتان رالاغرکنید , ازتن های

 

خود بگیریدوبه روان های خود بیفزائید.

 

 

Keep awake your eyes , tighten your belt

 

and waken your body in order

 

to  strengthen your soul .

 

بگشای دو دیده ازسربیداری

 

کن معده خویش لاغرازکمخواری

 

سرمایه جسم راسبکتر گردان

 

تامایه روح راگرانتر داری

 

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

 گردآوری : م.الف زائر

 

 


 

==
 

مولاعلی (ع) - 445

 

اَسمِعوادَعوَهَ المَوتِ اذانَکُم قَبلَ اَن یُدعی بِِکُم .

 

پیش ازانکه شمارامرگ بسوی خود فراخواند

 

دعوت مرگ رابه گوش خودبخوانید.

 

Whisper  the death's message  in your own

 

ears before  the death itself calls you.

 

آنکاوروش جهان فانی داند

 

کوشد پی کارنیک تابتواند

 

خوانید به گوش خویشتن دعوت مرگ

 

زان پیش که مرگ , خود شماراخواند

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

=
 

مولاعلی (ع) - 444

 

اَسمَحُکُم اَربَحکُم ؛ اَخسَرُکُم اَظلَمُکُم .

 

سخی ترین شماپرسودترین شما وستمگرترین

 

شما زیانکارترین شماست .

 

The most beneficial man is he one who

 

 

is most liberal and the most detrimental

 

 

one is he who is most cruel.

آن کزهمه درجود وکرم پیش تراست

 

پرسود ترومنفعت اندیش تراست

 

وان کزهمه خلق ستم کیش تراست

 

ازجمله زیانکاری او بیشتر است

 

 

=

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

=
مولا علی (ع) - 443

 

اِستَدیمواالذِّکرَ فَاِنّهُ یُنیرُالقَلبَ وَهُوَاَفضَلُ العِبادَهِ .

 

پیوسته خدای رابه یاد داشته باشیدکه روشنی

 

دل آرد وبهترین عبادت است .

 

Always remember God whose remembrance

 

 

illuminates your heart  ; this is the best

 

 

way to worship Him.

 

تسبیح خدای رابیادآرمدام

 

کاین روشنی دل آرد وشادی کام

 

وزجمله بهترین عبادات بود

 

کاندردوجهان کند ترانیک انجام

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 =

مولاعلی (ع) - 442

 

اُرفُضوا هذهِ الدّنیا اَلذَمیمَهَ فَقد رَفَضَهُ مَن کانَ اَشعَفُ بِها مِنکُم .

 

ازاین دنیای پلید دست بکشید زیراآن کسی که بدین دنیا

 

بیش ازشما خوش بود عاقبیت ازآن دست کشید.

 

 

Leave this filthy world; for it is left by those who

 

 

have been pleased with

 

 

it more than you are.

 

گردست کشی پاک زدنیای پلید

 

یکسر برهی ازهوس و آزوامید

 

آنهم  که دراین جهان زتو خوشتر بود

 

دیدیم که عاقبت ازآن دست کشید

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

=
مولاعلی (ع) - 441

 

اِرغَبوا فی ما وَعدَاللهُ المُتَّقین فَاِنّ اَصدَقَ الوَعدُمیعادُهُ .

 

برآنچه به پارسایان وعده داده شده دل ببندید زیرا وعده

 

خداوند راست ترین وعده است .

 

Rely  on whatever God has promised His  pious

 

men ;  for God 's promise

 

is the truest one.

 

 

چیزی که خدای وعده برپاکان داد

 

بایدکه بدان دل ازسرایمان داد

 

زیراکه بود  ر است تر ازهروعده

 

آن وعده که برپاکدلان یزدان داد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 440

 

اَربَعُ یَشینُ الرّجُلَ : اَلبُخلُ وَالکِذبُ وَالشّرَهُ وَسوءالخُلقِ .

 

چهارصفت عیب مرد است : بخل ودروغ , پرخوری وبدخوئی .

 

There are four vices  which blemish a

 

 

man : avarice.  mendacity, gluttony

 

 

and ill temper.

 

گرعزت وابروی یخود می جوئی

خوب ا ست که ترک چارخصلت گوئی

 

این چهارصفت که عیب مردان باشد

 

بخل است ودروغ  , پرخوری , بدخوئی

 

-

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 439

 

اَزبَعُ مَن اَعطیهَنُ فَقَد اُعمِلی خَیرَ الدّنیا وَالاخِرَه : صِدقُ

 

حَدیثِ وَ اَداءُالاَمانَهِ  وَعِفَهُ بَطنِ وَحُسنُ خُلقِ .

 

چهارصفت به هرکس داده شد خیر دوجهان داه شد: راستی

 

گفتار, ادای یامانت , دوری ازحرام خواری ونیکی خوی .

 

 

There are four virtues which bring felicity

 

in the  two world: honesty  , avoiding illicites

 

and good  - temper.

 

هرمردکه این چارصفت بهره اوست

 

اندردوجهان حالش ازاین چهارنکوست

 

آن راستی قول ودرستی عمل

 

دوری زحرامخواری ونیکی خوست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
 

 

مولاعلی (ع)- 438

 

اُخزُن لِسانَکَ کَماتَخزُنُ ذَهَبَکَ وَوَرِقَکَ .

 

زبان خودرانگاه دارچنانکه سیم وزورخودرادرخزانه نگاه می داری.

 

 

Keep your tongue as you treasure

 

your gold and  silver.

 

زان پیش که برلب سخنی می آری

 

بنگرکه زعیب ونقص باشد عاری

 

پیوسته زبان خودنگهداربه کام

 

چون سیم وزرخود که نگه می داری

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری: م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 437

 

اَخرجواالدّنیامِن قُلوبِکُم  قَبلَ اَن تَخرُجَ مِنها اَجسادُکُم 

 

فَفیهااَختَبِرتُم وَلِغَیرِها خُلِقتُم .

 

پیش ازآن که جسم شما ازجهان بدررود  مهرجهان

 

ازدل بدرکنید زیادراین دنیا آزموده شده وبرای

 

دنیای دیگری خلق شده اید.

 

Before passing away from this world clear

 

 

your heart from worldly desires  for you are

 

 

experienced in this world but created for the other.

 

تاجسم تو زین جهان نرفته است بدر

 

خو د بیرون کن مهرجهان را ازسر

 

هرچند که کرده ای دراین دنیا زیست

 

توخلق شدی برای دنیای دگر

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

=

مولاعلی (ع) - 436

 

اَجَلُّ شَئیِِ اَلصّدق .

 

راستی ازهرچیزی بالاتراست .

 

 

Truthfulness is on the top of all things .

 

گررتبه تست ازهمه والاتر

 

ورنیست زغصه تورنج افزاتر

 

درهرحالی زراستی روی متاب

 

کزهرچیزی است راستی بالاتر

 

 

==

 

 

 

 تر جمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

 

=

 

   گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 435

 

اِیّاکَ وَمُعاشَرَهَ مُتَتَبِعی عُیوبَ النّاسِ فَاِنّهُ لَن یَسلِم مُصاحِبُهُم مِنهُم .

 

ازمعاشرت باکسانی که عیوب مردم راشمارند

 

دوری گزین چون هرکه بااین گروه دوست شود

 

ازبدگوئی آنان درامان نماند .

 

 

Avoid association with those who find

 

 

fault with  people; for anyone who makes friend

 

with such people will not be safe from

 

their slandering himself.

 

آن کس که مدام عیب مردم گوید

 

عاقل بایدکه دست ازاو شوید

 

چون باهرکس که عیبجودوست شود

 

پشت سراو نیز بدش می گوید

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) -  434

 

اِیّاکَ وَمُعاشَرَهَ الاَشرارِفَاِنّهُم کَالنّارِ مُباشَرَتُهُم تُحرِقُ .

 

ازآمیزش بابدگوهران برحذرباش زیرااینان حکم آنش

 

رادارند که نزدیکی به آن می سوزاند.

 

 

Do not associate with villains

 

for they are like fire which burns

 

anything near it.

 

ازمردم بدکارنمی آموزی

 

جزناکسی وپلیدی وکین توزی

 

دوری زبدان کن که چو آتش باشد

 

نزدیک به آتش چو شوی می سوزی

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری: م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولا علی (ع) - 433

 

اِیّاکَ وَمُصادَقَهُ الاَحمَقِ فََاِنّهُ یُریدُاَن یَنفَعَکَ  فَیَضُرّکَ .

 

پرهیز کن ازدوستی بااحمق که میخواهد

 

 

به تو سود رساند وزیان می رساند.

 

 

Beware of befriending with

 

 

a fool man, for he brings  harm even

 

if he chooses  to be beneficent.

 

 

احمق چو نهال دوستی می کارد

 

آخرهمه دشمنی  ثمر می آرد

 

زحمت دهد ومرحمتش پندارد

 

وانگه زتوامید تشکر دارد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآور ی: م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 432

 

اِیّاکَ وَمُصاحَبَهَ اَهلِ الفُسوقِ فَاِنّ الراضیَ بِفِعلِ قَومِِ کَالواحِدِمِنهُم .

 

ازهمنشنیی باگناهکاران پرهیزکن چون کسی که

 

به کردار گروهی رضا دهد مانند یکی ازآنان است .

Avoid to associate with the sinners for one who consent to the 

deeds of a group is like one of them.

 

پرهیزکن ازبدعمل وکجرفتار

زنهارمشو گناهکاران رایار

چون هرکه به کردار گروهی راضیست

خودیکتن ازآن گروه آید به شمار

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآور ی: م.الف زائر

 

 

 

=
 

مولاعلی (ع) - 431

 

اِیّاکَ وَمُستَهجَنَ الکَلام فَاِنّهُ یُوَغِرَالقُلوبَ .

 

هرگزسخن زشت به زبان میاورکه دلهارابرسرکینه می آورد.

Avoid to talk in abusing words for it may 

 

fill the hearts with hatred.

 

ازحد ادب منه فراتر پارا

چون بی ادبی زشت کند زیبارا

هرگز سخن زشت میاور به زبان

کاین برسرکینه آورد دلهارا

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 430

 

اِیّاکَ وَکَثرَهَ الوَلَه بِالنِّساءِوَالاِغراءَبِاللّذاتِ فَاِنّ الوالِهَ مُمتَحَنُ

 

 

وَالمُغری بِاللّذاتِ مُمتَهَنُ .

 

ازدلبستگی زیاد به زنان وحرص به لذات برحذرباش

 

زیرا شیفته زنان به محنت افتد و فریفته لذات خواروزبون گردد.

 

Do not be fascinated bye women and

 

 

pleasures ; for a lascivious man encounters

 

 

trouble , and a reveller humiliation.

 

دنبال زنان مرو زاندازه فزون

پابندمشو به شهوت ازحد بیرون

 

کان راه , تراکند به محنت مقرون

 

وین رسم  , تراکند گرفتاروزبون

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
مولاعلی (ع) - 429

 

اِیّاکَ وَکَثرَهَ الکَلام فَاِنّها یَکثِرُ الزّلَلَ وَیورِثُ المَلَلَ .

 

ازپرگوئی برحذرباش زیرااگر بنده رابه لغزش

 

بسپاردچارسازد وشونده را آزاردهد.

 

 

Avoid talkativeness which causes too much

 

 

error and annoys the listener.

 

ازپرگوئی حذ رکن اندرگفتار

 

کز پرگوئی  سخن شود بی مقدار

 

گوینده شود دچار لغزش بسیار

 

جان شنونده نیز بیند آزار

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 428

 

 

اِیّاکَ وَظُلمَ مَن لایَجِدُ عَلَیکَ اِلّا الله .

 

ازطلم درحق کسی که جزخدا فریاد رسی ندارد پرهیزکن .

 

Beware of being cruel to one who has no defender except God.

 

آزارمکن به خلق وهشدار بسی

 

کزدست تو هیچ کس نرنجد نفسی

 

ازطلم بترس  , خاصه درحق کسی

 

 

کش نیست بجز خدای فریاد رسی

 

=

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 427

 

اِیّاکَ اَن تَذکُرَمِن الکَلامِ مُضحِکاََوَاِن حَکَیتَهُ عَن غَیرِکَ .

 

هرگزسخنی راکه برتو بخندند مگوی اگرچه اززبان دیگری باشد.

 

Avoid speaking of something which makes

 

people laugh at you even if you are quoting it

 

 

from someone else.

 

 

حرفی که بودنشانه بی بصری

 

جادارد اگر زگفتنش درگذری

 

هرگز سخنی که برتو خندند مگوی

 

هرچند که باشد اززبان دگری

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

َ

َََ

==

مولاعلی (ع) - 426

 

اِیّاکَ وَالنّمیمَهَ فَاِنّها تَزرَعُ الضَّغینَهَ وَتُبعَدُعَنِ الله وَالنّاس .

 

پرهیزکن ازسخن چینی که تخم کینه می فشاند

 

وازخدا وخلق خدا دورت می کند .

 

 

avoid slanderous tale -bearing ; for it fosters hatred

 

and separates you from God and men.

 

ازنمامی بجان ودل باش جدا

 

کس رابه عبث مکن دراین راه فدا

 

این کارکه تخم کینه می افشاند

 

دورت کند ازخدا وازخلق خدا

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآور ی: م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 425

 

اِیّاکَ وَالنّفاقَ فَاِنّ ذوالوَجَهینِ لایَکونُ وَجیهاََ عِندَالله .

 

اِیّاکَ وَمُصادَقَهِ الکَذّابِ فَاِنَّهُ یُقرِبُ عَلیکَ البَعیدَ وَیُبِعدُ عَنکَ القَریب .

 

زنهارازدوروئی دورباش که دورو نزد خدا آبرو ندارد, ازدوستی دروغگو

 

 

برحذرباش که نزدیک کند به تو دوررا ودورکند ازتونزدیک را.

 

 

Avoid hypocrisy . for a hypocrite is disrespectful before

God.

 

If you associate with a liar , he will bring near what

 

ought to be away , and takes away from you

 

what ought to be near.

 

بگذرزدوروئی ودورویان که نکوست

 

زیراکه ندارا آبرو هرکه دوروست

 

ازیاردروغگو حذرکن که ترا

 

نزدیک به دشمن کند ودوربه دوست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 424

 

اِیّاکَ وَالمَلَقَ فَاِنّ المَلَقَ لَیسَ مِن خَلائِقِ الایمانِ .

 

ازچاپلوسی بپرهیز زیراچاپلوسی ازشرایط ایمان دوراست .

 

 

Avoid flattery ; for it is not the

 

trait of faithful man.

 

نزدهمه چاپلوس باشد منفور

 

چون غیرفریب نیست اورامنظور

زانجاکه تملق است یکنوع دروغ

باشد زره راستی وایمان دور

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآور ی: م.الف زائر




مولا علی (ع) - 423

 

اِیّاکَ وَالمُجاهَرَهَ بِالفُجورفَاِنّهُ مِن اَشَدِّ المَئاثِم .

 

ازفسق علنی پرهیرکن که ازبدترین گناهان شمرده می شود.

 

 

Avoid committing debauchery  openly ; for

 

 

it is the most hideous sin.

 

آن مرد که اهل عفت ودین باشد

 

شرمنده زکارهای ننگین باشد

 

ازفسق بترس خاصه فسق علنی

 

زانروی که بدترین گنه این باشد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==


مولاعلی (ع) - 422

 

اِیّاکَ وَالکَلامَ فی مالاتَعرفُ طَریقَتَهَ وَلاتَعلَمُ حَقیقَتَهُ فَاِنّ قَولَکَ

 

یَدُلّ عَلی عَقلِکَ وَعِبارَتَکَ  یُنبِیُُ عَن مَعرِفَتِکَ .

 

 

ازگفتگو درباره چیزی که راه ورسم آن رانمی شناسی

 

وحقیقتش رانمی دانی پرهیزکنزیرا گفتارتونماینده عقل

 

تو وسخن توحالی ازمعرف است .

 

 

Beware of speaking about  something of whose

 

 

nature you do not know much; for your

 

word reveals your mind.

 

راهی که نمودنش ندانی ,منمای

 

رنگی که زدودنش ندانی , مزدای

 

 

گفتارتوچون نشانه دانش تست

 

درهرچه که جاهلی بدان لب مگشای

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) -  421

 

اِیّاکَ وَالغَضَبِ فَاِنّ اَوّلُهُ جُنونُ وَ آخِرَهُ نَدَمُ .

 

پرهیز باد توراازغضب که آغازش سفاهت و آخرش ندامت است .

 

Avoid anger ; for it begins with madness

 

and ends with remorse.

 

خشم است چو توسینی که ازآلامش

 

ایمن نشوی , اگرنسازی رامش

 

وحشیگری وسفاهت است آغازش

 

شرمندگی وندامت است انجامش

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 


 گردآوری : م.الف زائر


 ==

مولاعلی (ع) - 420

 

اِیّاکَ وَالظّلمَ فَاِنّهُ یَزولُ عَن مَن تَظلِمُهُ وَیَبقی عَلَیکَ .

 

ازطلم بپرهیز زیراستم ازستمکش می گذرد

 

وگناه آن برتو باقی می ماند.

 

 

Avoid  oppression for it does not remain with the

 

 

 

oppressed but the sin remains with you.

 

 

بایدکه زظلم وجور رو گرداندن
 

زنهارکه ظلمی که توخواهی راندن

 

برگردن مظلوم نماند اما

 

بهر توگناه ظلم خواهد ماندن

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولا علی (ع) - 419

 

اِیّاکَ وَالجَورَ فَاِنّ الجائِر لایَشَمّ رائِحَهَ الجَنّهِ .

 

ازستمکاری پرهیز کن زیراستمکار بوی بهشت نشنود.

 

Avoid cruelty  for a cruel  man does not

 

smell the  fragrance of paradise.

 

 

ازظلم حذرکن ومرواین ره زشت

 

محنت دروید هرکه این دانه بکشت

 

بیدادمکن  که حال ظالم زاراست

 

چون نشود این جهنمی بوی بهشت

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) -  418

 

اِیّاکَ وَالبطنَهَ فَمَن لَزِمَها کَثُُرَت اَسقامُهُ وَفَسَدَت اَحلامُهُ .

 

ازشکم خواری پرهیز کن که هرکه شکم پرست شود 

بیماری اوفراوان وخواب او پریشان گردد. .

 

Avoid gluttony for it increases diseases

 

and disturbs the sleep.

 

آنکس که شکمخوارچوحیوان گردد

 

پرخواری او رنج تن وجان گردد

 

بیماری ودرد او فراوان گردد

 

خوب شب او نیز پریشان گردد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 417

 

اِیّاکَ اَن تُخدِعَ عَن صَدیقِکَ اَوتُغلَبَ عَن عَدّوّک .

 

مگذارکه ازدوستت فریب یااردشمنت شکست خوری .

 

 

Beware of being deceived by your friend or

 

 

overcome by your enemy.

 

بردوست مشو فرون ترازحدپایست

 

بادشمن خودمنه ره حُرم ازدست

 

مگذارکه تاترا دهد دوست فریب

 

یاآنکه خوری زدشمن خویش شکست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری :  م. الف زائر

 

 

 

 

==

مولاعلی (ع) -  416

 

اِیّاکَ اَن تُثنیِ عَلی اَحَدِِ بِمالَیسَ فیهِ فَاِن فِعلُهُ یُصدّقُ عَن وَصفِهِ وَیُکذِّبُکَ .

 

مباداکسی رابه آنچه دراونیست ستایش کنی

 

 

زیراعمل ازوحقیقتاورانشان می دهد ودروغ

 

ترا عیان می سازد.

 

 

Avoid  praising a man for a virtue that

 

 

he lacks ; because his acts show his true self and

 

reveals your lie.

 

هرگزبه دروغ ازکسی پیش کسان

 

توصیف مکن به آنچه عاری است ازآن

 

زیراعملش کند حقیقت رافاش

 

وانگاه شود نیز دروغ تو عیان

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==

مولاعلی (ع) -  415

اِهنَالعَیشِ اِطراحُ الکُلَفِ .

گواراترین زندگی ازدورریختن تکلفات حاصل می گردد.

 

To discard the formalities leads  to the sweetest life.

 

تادستخوش تکلفات است بشر

 

زین راه بسی شود گرفتار ضرر

 

هرچند تکلفات کمترگردد

 

آسایش زندگی شودافزون تر

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردـآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 414

 

اَهلُ الدّنیا کَرَکبِ یَسارُبِهِم وَهُم نِیامُ .

 

مردم دنیا مانند سوارانی هستندکه آنهارامی برند وآنهادرخوابند.

 

People of he world are like riders who are


carried away in torpidity.

 

امروز به کارخیر اگر نشتابی

 

فرصت چو گذشت کی دگر دریابی

 

عمر تو چواسب است وتومانند سوار

 

اومی بردت تندوتواندرخوابی

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

 

مولاعلی (ع) - 413

اِنّکُم اِلی اکتِسابِ الاَدَبِ اَحوَجُ مِنکُم اِلی اکتِسابِ الفِضّهِ وَالذّهَب .

 

شما به کسب فرهنگ محتاج ترید تابه تحصیل سیم وزر.

 

 

You need  education more than you need

 

silver and  gold.

 

آن مرد براستی است گنجور ونعیم

 

کاموخته دانش که چو گنجی است عظیم

 

ای دوست ترابه کسب فرهنگ وهنر

 

بیش است نیازتابه کسب زروسیم

 

 

=

 

ترجمه شعری  وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 =

مولاعلی (ع) - 412

 

 

اِنّ َکَلامُ الحُکَماءِاِذاکانَ صَواباََکانَ دَواءُوَاِذاکانَ خَطاءُ کانَ داءُ .

 

سخن حکیمان وقتی که درست باشد ماننددارو

 

وهنگامی که نادرست باشد مانند درداست .

 

 

learned man's word is a cure if it is true, and

 

a curse if is is false.

 

زانجاکه حکیم هرچه می فرماید

 

ازآن کم وبیش  پیروی می باید

 

گرگفته او درست باشد داروست

 

ورنیست درست , خود به درد افزاید

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 411

 

اَوهَنُ الاَعداءِ کَیداََمَن اَظهَرَعَداوَتُهُ .

 

کم حیله ترین دشمن کسی است که دشمنی خودراآشکارکند.

 

The  least cunning foe is the  one who reveals  his enmity.

 

دشمن که به دوستی زبان وابکند

 

خودرازپی حمله مهیا بکند

 

 

کم حیله ترین خصم بود آنکه د رست

 

کین توزی خویش آشکارابکند.

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 410

 

اَولِی النّاسِ بِالاِنعام مَن کَثُرَت نِعَمُ اللهِ عَلَیهِ .

 

شایسته ترین مردم برای بذل وبخشش کسی است

 

که خداوند نعمت بسیار به او بخشیده است .

 

The first man who has to donate much is a

 

person whom God has granted much.

 

آن مرد که خود آب گوارانوشد

 

چشم ازرخ تشنگان چرامی پوشد

 

آنکس که خدابسی بدو بخشیده است

 

بایدکه بسی نیز به بخشش کوشد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

 

==
 

مولا علی (ع) - 409

 

اَوّلُ الشَّهوهِ طَرَبُ وَ آخِرُها عَطَبُُ .

 

شهوترانی آغازش لدت وفرجامش رنج والم است .

 

 

Sensuality has pleasure in the beginning

 

and pain in the end.

 

امشب زشراب هرکه پرشد جامش

 

فردا زخمارتلخ گردد کامش

 

شوت رانی که لذت است آغازش

 

رنج والم ودرد بود فرجامش

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 408

 

اِنّی لااَحکُم عَلی طاعهِ اللهِ الّاوَاَسبِقُکُم اِلیَهاوَلااَنهیکُم

 

 

عَن مَعصیَهِ الله اِلّاوَاَنتهَی قَبلُکُم عَنها.

 

شمارابه بردن فرمان خدا ترغیب نمی کنم  مگر اینکه

 

خودراقبلا به طاعت خدا واداشته باشم وشمارازمعصییت

 

بازنمی دارم مگر این که قبلا خودرامنع  کرده باشم .

 

I do not urge you to obey God before having

 

 

obeyed him  myself , and I do not prohibit

 

 

you from disobedience to Him before having

 

 

prohibited my own self.

 

 

زان پیش که خود روی کنم سوی خدا

 

کس رانشوم سوی خدا راهنما

 

زان پیش که خودزهرخطاشویم دست

 

هرگز نکنم منع کسی رازخطا

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

=
 

مولاعلی (ع) - 407

 

اِن وَقَعَت بِینَکَ وَبَین عَدوّکَ قَضیّهُ عَقَدتَ بِها صُلحاََوَ اَلبَستَهُ

 

بِها ذِمّهُُ فَحُط عَهدَکَ بِالوَفاءِ وَارعِ ذِمّتَکَ بالاَمانَهِ .

 

هرگاه بین توودشمنت قضیه ای رخ دادکه منجربه

 

 

پیمان صلح شدوفای عهدبجای آور وبه درستی

 

پیمان خودرانگاه دار.

 

When something happens  between  you

 

and your enemy which leads you to making

 

peace with him, be sincere in your words

 

and keep your promise honestly.

 

 

افتاد توراچو آشتی بادشمن

 

وانگاه چراغ دوستی شد روشن

 

هرعهدکه بهرصلح کردی مشکن

 

وزراه صفاوصدق سر, بازمزن

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) -  406

 

اِنّمایَعرِفُ الفَضلَ لِاَهلِ الفَضلِ اولواالفَضلِ .

 

فقط دانشمندان فضیلت اهل دانش رامی شناسند.

 

 

Only the learned man know the superiority

 

 

of the wise people.

 

 

جزآن که گهرشناس وصاحب نظراست

 

ازقدردروگهر چه کس باخبراست

 

جزآنکه خودازفضل وهنربهره وراست

 

اگه چه کسی زفضل اهل هنراست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

 

 ==

مولا علی (ع) - 405

 

اِنّ ماضِیَ یُومِکَ مَنتَقَلُُ وَباقِیَهُ مُتّهَمُُ فَاغنَتِمُ وَقتَکَ بِالعَمَلِ .

 

هماناروز گذشته درگذشته وآینده آشکارنیست پس حال را

 

دریاب وبرای کاروقت راغنیمت دان .

 

 

The past is dead and the future is unknown; so ,  make

 

 

use of the present by your good deeds .

 

بگذشته گذشته درپی آن مشتاب

 

آینده نیامده  , مشوزو درتاب

 

اندروسط گذشته وآینده

 

حالی است گر اهل حالی آنرا دریاب

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 404

 

اِنّماحُضّ عَلی المُشاوَرَهِ لِانّ رَایَ المُشیرِصِرفُُ وَرَایَ المُستَشیرِمَشوب .

 

دستور به مشورت دادهشده است زیرارای کسی که

 

ازاومشورت میکنند خالی ازغرض ولی رای مشورت کننده

 

بی غرض نیست .

 

 

It is advised to consult; for the opinion of one

 

who is consulted is imprejudiced but that of

 

 

one who consults is not.

 

هرجای که احتمال نفع وضرراست

 

کوشیم اگر به مشورت خوبتراست

 

چون شورکننده رااگر منظوری است

 

آنکس که بدو رای دهد بی نظراست

 

=

 

ترجمه شعری  وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 403

 

اِنّما اَهلُ الدّنیا کلابُ عاویَهُ وَسِباعُُ ضارِیَهُُ یَهَرّبَعضُها عَلی بَعضِ

 

وَیَاکُلُ عَزیزُها ذَلیلَها وَیَقهُرُ کَبیرُها صَغیرَها.

 

ابناء جهان مانند سگان فریاد کش ودرندگان زیانبخش اند , برخی

 

ازآنان  ببرخی دیگر بانگ  می زنند , عزیزشان خون ذلیل

 

رامی خورد وبزرگشان جان گوچک را می آزارد.

 

People are like barking dogs  and wild beasts ; some

 

of them roar at the others, the strong ones eat the weak

 

ones and the big ones hurt the small ones.

 

ابناء جهان چه خرد وبرنا و چه پیر

 

هارند ویادرنده همچون سگ وشیر

 

پیوسته عزیز می خورد خون ذلیل

 

همواره کبیر آزرد چان صغیر

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولا علی (ع) - 402

 

اِنّمَاالوَرَعُ التّجرّی فی المَکاسِب وَالکَفّ عَنِ المَطالِب .

 

پارسائی درپی کاروکسب شتافتن وروی ازخواهش و تمنابرتافتن است .

 

 

Abstinence is to pursue a profession and

 

to resent asking.

 

آن است به زهد وپارسائی ممتاز

 

کاوجزبدرحق ننهد روی نیاز

 

دست ازپی کاروکسب بگشاید باز

 

وندربرمردم نکند دست دراز

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر


 

مولاعلی (ع) - 401

 

اِنّماالشَرَفُ  بِالعَقل وَالاَدَبِ لابِِالمالِ وَالحَسَبِ .

 

بزرگی به خردوفرهنگ است نه به  دارائی و دودمان .

 

 

Nobility lies  in wisdom and  culture not in wealth or birth.

 

سودش چه اگر تراست سیمی وزری؟

 

یاازپدرتومانده برجااثری

 

گرنیست ترادانش وفضل وهنری

 

دارائی ودودمان ندارد اثری

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

 

مولاعلی (ع) -  400

 

اِنّ لَیلَکَ وَنَهارَکَ لایَستَوعِبانِ حاجاتَکَ فَاقسِمُهُما بَینَ عَمَلِکَ وَراحَتِکَ .

 

چون روز وشب تو کفاف حاجات تورانمی دهدآنهارابین

 

 

کاروآسایش خود تقسیم کن .

 

 

Divide your time between your work hours and

 

 

your leisure if you want to take full

 

 

advantage of it .

 

دربین زمان راحت وساعت کار

 

فرقی بنه ای عزیز وحدی بگذار

 

تقسیم میان این دوکن وقتت را

 

تاآنکه زعمر خود شوی برخوردار

 

=

 

 ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

 

گردآوری: م .الف زائر

 

 

 

--
 

مولاعلی (ع) - 399

 

 

اِن لَم تَکُن حَلیماََفَتَحَلّمُ فَاِنّهُ قُل مَن تَشَبَّه بِقَومِِ اِلّااوشَکَ اَن تَصبِرمِنهُم .

 

اگر صبور وحلیم نیستی  ظاهراخودراحلیم نشان بده

 

زیراکم است این که کسی خودراهمانند گروهی سازد

 

وازآن گروه بشمارنیاید.

 

 

If you are not a patient man by nature ,  pretend

 

to  be one ; because seldom might a man become

 

 

like a group  and not  one of them.

 

 

گربهر تو صبروحلم باشد دشوار

 

بنمای به ظاهرکه حلیمی بسیار

 

چون هرکه همانندگروهی گردد

 

 

کم کم خود ازآن  گروه آید به شمار

 



=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م. الف زائر

 

 

 

=

 

مولاعلی (ع) - 398

 

اِنّ لله مَلَکاََیُنادی فی کُلّ یَومِِ یااَهلَ الدُنیالِدوالِلمَوت

 

وَابنُوالِلخرابِ وَاجمَعوا لِلذّهابِ .

 

خداوندراملکی یاست  که هرروز ندامی کند: ای اهل

 

دنیااولادبیاوریدبرای مرگ وبسازید برای خراب شدن

 

 

واجتماع کنید برای رفتن .

 

God has an angel who everyday cries : O people

 

 

of heworld ; produce offspring for death ; build

 

for destruction and gather for departure.

 

باشدملکی که باتوگوید زنهار

الابهوای مرگ فرزند  میار

 

جزدرپی رخت بستن آماده مشو

 

جزبهرخراب کردن آبادمدار

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
مولاعلی (ع) - 397

 

اِنّ لِلمِحَنِ نَهایاتُ فَاصبروالَها حَتّی تَبلُغُ نَهایاتُها .

 

چون بدبختی راپایانی است  صبور باشید تابه پایان برسد.

 

As misfortune has its end ,  be patient 

 

 

until it comes to the end.

 

این دردتو یک روز به درمان برسد

 

کارت که خراب است به پایان برسد

 

چون دوره دردورنج راپایانی است

 

کن صبرکه رنج تو به پایان بر سد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 396

 

اِن کُنتُم تُحِبّونَ اللهَ فَاخرِجواحُبُّ الدّنیا مِن فُلوبِکُم .

 

اگرخدارادوست دارید دوستی این جهان راازدلهای خود بیرون کنید.

 

If you love God clear from your heart

 

 

the love of the world.

 

گرزانکه بیادحق زدی پیمانه

 

بایدکه زغیر حق شوی بیگانه

 

یادل به جهانداربده یا به جهان

 

یاخانه بخواه یاکه صاحبخانه

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآور ی: م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی - 395

 

اِنّکُم طُرَداءُالمَوت الّذی اِن اَقَمتّم اَخَذَکُم وَاِن فَرَرتُم مِنهُ اَدرَکَکُم .

 

شماصیدصیاداجل هستیدکه اگربایستید شمارا

 

می گیرد واگرپابه فرارگذاریدبه شما دست می یابد.

 

 

Your are like  a prey in the hand of death ; if you

 

stop it catches you and if you

 

 

run away , it reaches you.

 

آن صیدزبونی که ترا آخر کار

 

صیاداجل کند دراین دشت شکار

 

گیرد زتو جان اگربمانی برجای

 

یابد به تودست اگرنهی پابه فرار

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 394

 

اِنّکُم  اِلی اِنفاقِ ماکَسَبتُم اَحوَجُ مِنکُم اِلی اِکتِسابِ ما تَجمَعَه .

 

بخشیدن آنچه که اندوخته اید برای شما بهتراست

 

ازاندوختن آنچه که بدست اورده اید.

 

 

Giving what you have saved is better than

 

 

saving what are earning.

 

ازهرصفتی درستکاری بهتر

 

وزهرعملی به خلق یاری بهتر

 

بخشیدن ازآن مال که اندوخته ای

 

زاندوختن انچه که داری بهتر

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==


مولاعلی (ع) -  393

 

اِنّ کَرَمَ الله تَعالی لایَنقُضُ حِکمَتَهُ فَلِذلِکَ لاتَقَعُ الاِجابَه فی کُلِّ دَعوَ هِ .

 

بخشش خداوند حکمت اورانقص نمی کند بدین جهه

 

تمام دعاها به اجابت نمی رسد.

 

 

God's generosity  does not contradict His

 

wisdom; and so ,  not every prayer my be granted.

 

هرچند شوندازکرم ولطف خدا

 

یکسان همه بندگان اوکامروا

 

هرجاکه نکرده  اقتضاحکمت او

 

هرگز به اجابت نرسیده است دعا

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م .الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 392

 

اِنّ عُمرِکَ وَقتُکَ الّذی اَنتَ فیهِ .

 

عمرتووقتی است که می گذرانی .

 

Your life  is the time which you pass.

 

کوتاهی عمر راچو عاقل نگرد

 

کوشد که زهر دقیقه اش بهره برد

 

عمر تو جزاین وقت شب وروز تونیست

 

مگذارکه وقت تو به باطل گذرد

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 ==


مولاعلی (ع) - 391

 

اَنفَعُ الکُنوزِمَحَبّهُ القُلوبِ .

 

دوستی دلها سودمند ترین گنج است .

 

Friendship s the most profitable treasure.

 

لوح دل خویش پاک دارازکینه

 

پرکن زمحبت خلایق سینه

 

زیراکه بود دوستی دیرینه

 

ازبهرتو پرسود ترین گنجینه

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==



مولاعلی (ع) - 390

 

اَنفَعُ العِلمِ  ماعُمِلَ بِه .

 

سودمندترین علم آنست که به آن عمل شود.

 

 

The best useful knowledge is that

 

which one  puts into practice.

 

پیوسته خوش است رو به علم آوردن

 

درسایه علم روح راپروردن

 

دانی که چه علم بیشتر داردسود

 

عملی که بدان عمل توانی کردن

 

=

 

ترجمه شعری  وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 389

 

اُنظُراِلیَ الدّنیا نَظَرَالزّاهِدِالمُفارِقِ وَلاتَنظُرِاَلیماََنَظَرَالعاشِق اَلوامِق .

 

بدنیا باچشم کسی که آنرا ترک گفته نگاه کن نه

 

بانظرکسی که دلداده آنست .

 

 

Look at  the world by the eyes of one who has

 

left it not one who is enamored by it .

 

برصورت گیتی که به ظاهر دلجوست

 

باید نظرانداخت  ولیکن ای دوست

 

باچشم کسی که ترک گفته ست اورا

 

نه بانظر کسی که دلداده اوست

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر


 ==

مولاعلی (ع) - 388

 

اِنّ سَخاءَالنّفسِ عَمّا فی اَیدیِ النّاسِ لَاَفضَلَ مِن سَخاءِ البذُلِ .

 

گذشت شخص ازمالی که دست مردم است بهترازگذشت

 

مال برای بذل وبخشش است .

 

To overlook what is in people's  hand is even

 

better than to donate what is in your own  hand .

 

گرچشم طمع زمال مردم پوشی

 

وزساغر حرص باده کمتر نوشی

 

زان به که زمال خویشتن درگذری

 

وندرپی بخشش وسخاوت کوشی

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری: م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 387

 

اِنّ دُنیاکُم هذِهِ لَاهوَنُ فی عَینی مِن عُراقِ خِنزیرِفی یَدِ

 

مَجذومِ وَاَحقَرُمِن وَرَقَهِ فی فَمِ جَرادَهِِ .

 

دنیای شما درنظرمن کمتر ازاستخوان خوکی است

 

دردست جذامی وبرگی دردهان ملخی .

 

Your world in my eyes is more  contemptible

 

than a pig bone in the hand of a leprous person and

 

 

than a flake in the mouth of a locust.

 

 

دنیای شما گرچه درآن باید زیست

دردیده من به قدر, افزونتر نیست

 

ازدنده خوکی به کف مجذومی

 

یاخاروخسی که دردهان ملخی است

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

=

مولاعلی (ع) - 386

 

اِنتَقِم مِن حِرصِکَ بِالقُنوع کَما تَنتَقِمُ مِن عَدوّکَ بِالقِصاصِ .

 

ازحرص  خود باقناعت انتقام بیگر همچنان که

 

ازدشمن خود به قصاص انتقام می گیری .

 

Revenge your avidity by contentment as you

 

revenge your enemy by retaliation.

 

ازباغ وجود ریشه حرص بکن

 

دردام هوی وآزخودرامفکن

 

آنگونه که می دهی به دشمن کیفر

 

سرپنجه حرص  باقناعت بشکن

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
مولاعلی (ع) - 385

 

 

اِنتَظَرَواالفَرَجَ وَلاتَیئسوامِن َروحِ اللهِ .

 

 

منتظرگشایش باشیدوازرحمت کردگارنومید نشوید.

 

 

Wait for  a break and do not be 

 

hopeless of God's relief.

 

هرچندکه سخت است تراکارمعاش

 

سودی نرسانده است تراجهد وتلاش

 

ازیاری بخت خویش مایوس مشو

 

وزرحمت کردگار نومید مباش

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 384

 

اِنّ بَطنَ الارضِ مَیتهُ وَظَهَّرماسَقیمُ .

 

شکم زمین خانه مردگان وپشت آن جای بیماران است .

 

 

The earth's  belly  is filled with the dead

 

 

and its back loaded with the diseased. 

 

 

گیتی است سرای مردمی بدرفتار

 

ازعقل بدور وازمروت بیزار

 

درزیرزمین خانه جمعی مرده است

 

درروی زمین جای گروهی بیمار

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 383

 

اِنّ اَهنَاالنّاسِ عَیشاََمَن کانَ بِما قَسَم اللهُ لَهُ راضیاََ.

 

زندگی کسی براستی ازهمه خوشترست که

 

به آنچه خدانصیبش کرده راضی  باشد.

 

 

The happiest life is that of a man who is

 

 


content  with what God has given him.

 

 

گرپیشه کنی قناعت وصبروشکیب

 

کمترشوی آزرده دل ازهر آسیب

 

آن زندگی ای ازهمه خوشتر باشد

 

کاوداده رضا به آنچه گردیده نصیب

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر


 ==

مولاعلی (ع) - 382

اِنّ الیَومَ عَمَلُُ وَلاحِسابَ وَغَدَاََحِسابُ وَلاعَمَل .

امروز زمان عمل است  وحسابی دربین نیست  , فردا

هنگام عمل نیست  وروزحساب است .

 

Today  is the day of action not

 

judgement ; tomorrow . will

 

be  the day of judgement not actoin.

 

 

امروز زمان عمل است ازهرباب

اینجانه حساب اسیت بکارون کتاب

فرداکه روند جمله زین دارخراب

هنگام عمل نیست بود روز حساب

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

=

مولاعلی (ع) -  381

 

اَلوِجدانُ سِلوان ؛ اَلفِقدانُ اَحزانُ .

 

پیداکردن مال مایه آسایش و گم کردن آن مایه اندوه است .

 

Possessions brings  convenience when acquired , and

 

grief when lost.

 

مال اربه حرام یافتی یابه حلال

 

چون گشت تلف تراکند غرق ملال

 

گرکام دل است مال پیداکردن

 

اندوه وکدورت است  گم کردن مال

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 ==

مولاعلی (ع) - 380

 

اَلنّاسُ کَصُوَرِ فی صحیفَهِِ کُلَّما طَوی بَعضُها نُشِرَبَعضُ .

 

مردم مانند چهره هائی هستند که دردفتری

نگاشته باشند هرگاه ورق برگردد

یکی می رود ودیگری می آید.

 

People are like portraits  drawn in a

book ; whenever a page is turned

over,  some of them go and some others appear.

 

دانی که چه باشد مثل نوع بشر

صورت هائی منقش اندردفتر

ازبادحوادث چوورق برگردد

آین آید وآ ن یکی درافتد زنظر

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م .الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 379

النّاس اَبناهُ ما یُحسِنون .

مردم فرزندان نیکوکاری خود می باشند

 

People are like children of their own good deeds.

 

نوع بشرند  درعمل یاور هم

 

نوشند می مراد ازساغرهم

 

فرزند نکوکاری خویشند همه

 

زیراهمه گشته اندخدمتگر هم

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) -  378

 

اَلمومِنُ مَن وَفی دینَهُ بِدنیاهُ وَالفاجِرُمَن وَقی دُنیاهُ بِدینِه .

دیندارکسی است که ازمال دنیاچشم پوشد

 

تادین خودرانگاه دارد وبدکارکسی است که

 

 

ازدین میگسلد تادنیا راازدست ندهد .

 

A believer is one who loses his world

to keep his faith  but a debauchee is one who

loses his faith to win the  wordly things.

دیندارچو دربندگی حق بنشست

اندرره دین چشم زدنیا بربست

بدکارزدین رشته الفت بگسست

تادنیارانداده باشد ازدست

=

ترجمه شعری و.انگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی ( ع) - 377

 

اَلمُنافِقُ لِسانُهُ یَسُرّوَقَلبُهُ یَطرّ.

دورو زبانش  دل تراخوش کندودلش به غارت تو پردازد.

 

Hypocrite's tongue  pleases you whereas

 

his heart robs you.

 

آن کس که دوروست درتو گردل بازد

 

همصحبتی اش ترا به رنج اندازد

 

باچرب زبانی دل تو  خوش سازد

 

باتیره دلی به غارتت پردازد

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری: م.الف زائر

                    

 

==
 

مولاعلی (ع) - 376

اَلمَکارِم بِالمَکارِه؛الثّوابُ بِالمَشَقَهِ .

بزرگی بادیدن رنج و پاداش باتحمل سختی به دست می آید.

 

Greatness can be acquired by facing 

 

troubles  ; and  rewards can be obtained 

 

by bearing  difficulties .

 

کس تاکه نکر د کاروزحمت نکشید

 

مزدی نگرفت آخر وپاداش ندید

 

تارنج نبردکس نگردید بز رگ

 

تاراه نرفت کس به مقصد نرسید

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

مولاعلی (ع) - 375

المَغلوبُ بِالحَقِّ غالِبُ .

مغلوب اگر حق داشته باشد غالب محسوب می شود.

 

A rightful man is  victorious even if 

 

he is defeated.

 

خورشیدحقیقت نکند هیچ غروب

هرگز نرود حق زمیان باآشوب

حقداراگر شود به ظاهر مغلوب

درباطن امر غالب آید محسوب

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی( ع) - 374

 

المَعروفُ سیادَهُ .

نیکی مایه سروری است .

Benevolence leads to superiority.

 

گرپیشه کنی خوبی وخوشرفتاری

 

باخودهمه کس رابه سرمهر آری

 

نیکی همه رابنده مهر تو کند

 

خودمایه سروری ست نیکوکاری

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

 

==


مولاعلی (ع) - 373

 

اِذاوَعدتَ فَانجَز .

 

چون وعده  دادی به انجام رسان .

 

 

When you promise fulfill it.

 

هرگز عملی مکن که در چشم کسان

 

باشی یکی ازدروغگویان وخسان

 

یاآنکه زآغاز به کس وعده مده

 

یاوعده چومی دهی به انجام رسان

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
مولاعلی (ع) - 372

 

اِذامَلکتَ فَارفُق .

 

وقتی که زبردست شدی بازیردست نرمی کن .

 

When you are superior be mold to your subordinates.

 

درحق کسی که پای بست تو بود

 

تندی تومایه شکت تو بود

 

آنگه که زبردست شدی نرمی کن

 

درحق کسی که زیردست تو بود

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 371

 

اِذامَدَحتَ فَاختَصِر؛ اِذاذَمَمتَ فَاقتَصِر.

 

هنگامی که کسی رامدح گوئی اندک گوی  ووقتی

 

که ذم کنی کوتاه گوی .

 

Avoid exaggeration both  in praising

 

and in blaming someone.

 

چون مدح کسی   کنی سخن کوته دار

 

تاآنکه نیائی متملق به شمار

 

چون ذم کسی کنی  سخن اندک گوی

 

تاازتوبه یکباره نگردد بیزار

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 ==

مولاعلی (ع) - 370

 

اِذارَایَتَ اللهَ سُبحانَهُ یونسُگَ بِذِکرِهِ فَقَداَحَبّکَ ؛ اِذارَایتَ اللهُ

 

 

یُونسُکَ بِخَلقِهِ وَیوحشِکَ مِن ذِکرِهِ فَقَداَبغَضَکَ .

 

هنگامی که دیدی خدوندتراباذکرخویش انس داده بدان 

 

که دوستت دارد  و هنگامی که دیدی بامردم مایل وازخدا

 

رمیده ای  بدان که خدا ازتوروی گردانده .

 

 

When you frell like  to pray God , it means that

 

 

He likes you ; and when you feel like to be with

 

people and neglect God it means that

 

 

He has turned from you.

 

 

 

گریادخداوند به دل مانده ترا

 

زانست که سوی خود خداخوانده ترا

 

ورمایل مردمی وغافل زخدا

 

زانست که حق زپیش خود رانده ترا

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 


 

==

مولاعلی (ع) - 369

 

اِذااَحبَبتَ فَلاتَکثِر؛اِذااَبغضتَ فَلاتَهجُر.

 

چون باکسی مهرورزیدی  دردوستی زیاده روی مکن

 

وهنگامی که ازکسی رنجیدی  یکباره اوراترک مگوی .

 

 

Do not be extremist in love and be

 

moderate in hatred.

 

بامهرکسی چوخوش کنی خاطرخویش

 

دردوستی افراط مکن ازحدبیش

 

وزدست کسی اگر دل آزده شدی

 

یکباره مکن ترک  ومرانش ازپیش

 

 

 

=

 

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 368

 

اِحذَرواهَویََ هَوی بِالانفُس هَویاََ وَاَبعدَها عَن قَرارهِ الفَوزِقَصیّا.

بپرهیزیدازهوسرانی که ارواح راازمقام خود فرود آورد

 

وازقرارگاه نجات دور سازد.

 

 

Avoid sensuality which  abases the spirit

 

and keeps the man away  from salvation.

 

عفریت هوس  روح تومی آزارد

 

مگذارکه درراه تو پابگذارد

 

کزپایه مردمی فرودت آرد

 

وزطی ره صواب دورت دارد

 

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآور ی: م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 367

 

اِحذَروا مَنافِحَ اَلکِبر وَغَلَبَهِ الحمیّه وَتَعَصّبَ الجاهِلیّه .

 

ازبادغرور وچیرگی گرمخوئی وتعصب نادانی بپرهیزید.

 

Beware  of arrogance , fervency  and

 

fanaticism which is  caused  by ignorance.

 

می کوش که خویش رانگهداری دور

 

ازهرچه که چشم عقل راسازد کور

پرهیزکن  ازتعصب نادانی

وزآتش گرمخوئی و بادغرور

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآور ی: م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 366

 

اِحذَروا عَدوّاََنَفَذَفِی الصّدورِ خَفیاََ وَنَفَثَ فِی الاذانِ نَجیّا.

 

بپرهیزید ازدشمنی که پنهانی درسینه هارخنه می کند

 

وآهسته درگوشها می خواند.

 

 

Beware of an enemy who penetrates in

 

 

the hearts  surreptitiously

 

and whispers in the ears.

 

پرهیز کنید درجهان پیوسته

 

زان خصم که هستید بدو دلبسته

 

درهرقلبی راه برد پنهانی

 

درهرگوشی سخن کند آهسته

 

 

=

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوی : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 365

 

اِخذَرواضِیاعَ الاَغمارِفیما لایَتبغی  لکُم فَقایتِها لایَعودُ.

 

بپرهیز ازاین که عمرت درآنچه شایسته نیست سپری

 

 

گردد زیراازعمرت آنچه ازدست رفته دیگر بدست نمی آید.

 

 

Avoid to pass your time in doing unworthy

 

things ; for  that much of  your  time

 

which passes will never  come back .

 

مگذارکه عمرت ای خداوند خرد

 

درآنچه که شایسته نباشد گذرد

 

زیراکه بدست تونمی آید باز

 

آن عمرکه ایام زدستت  ببرد.

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 ==



مولاعلی (ع) - 364

 

اِحذَروالشّحَ  فَاِنّهُ یَکسِبِ المَقتَ وَیَشینُ المَحاسِن وَیُشیعُ العُیوبَ .

 

ازبخل بپرهیزید زیرانفرت ببارمی آورد  , خوبی ها

 

رابدجلوه دهد وزشتی هاراگسترش دهد.

 

 

Avoid avarice ; for  it brings disgust , blemishes

 

 

the virtues and spreads the vices .

 

ازبخل حذرکن که تراخوارکند

مخلوق جهان رازتو بیزارکند

هرخوبی راچنان بدی جلوه دهد

هرزشی رانیز نمودارکند

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 363

 

اِحذَرواسُوءَاالاَعمالِ وَغُرورَالامالِ وَنَفاذَالمَهل وَهُجومَ الاَجَل .

ازبدی کرداروفریب آرزو وبپایان رسیدن فرصت

 

وفرارسیدن مرگبرحذرباشید.

 

 

Beware of doing  evil, being  deceived by

 

desires, expiration of the opportunity , and

 

arrival of the death.

 

دوری کن ازاین که آرزومندی وآز

 

دست تو به کارهای بدسازد باز

 

فرصت رود ازدست ورسد مرگ فراز

 

سودی نشده نصیبت ازعمر دراز

 

 

=

 

ترجمه شعر ی وانگلییسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 362

 

اِحذَرواسَطوَهَ الکَریمِ  اِذاوُضِعَ وَسَورَهَ اللّئیم اِذارُفِعَ .

 

بپرهیزید ازصلابت جوانمرد چون پست شود

 

وتندی پست نهادی که به بلندی رسد.

 

Beware of a generous man's  hardness when he is

 

  demoted  and a mean man,s arroganse when he is

 

promoted.

 

پرهیز کنید ازدوتن تاناگاه

 

احوال شما سخت نسازند تباه

 

زان مرد بلند طبع کاو پست شدست

 

وان پست نهادی که رسیدست به جاه

 

=

 

ترجمه شعر ی وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 361

 

اِحذَروااَهلَ النّفاقِ فَاِنّهُم الضّالونَ المُضِلّون وَالزّالّونَ المُزِلّونَ

 

قُلوبُهُم دُویِهّ وَصفاحُهُم نَقیّه .

 

 

 

بپرهیزید ازدورویان که گمراه وگمراه کننده اند , لغزش کارند

 

ودیگران رانیز به لغزش اندازند , دلهایشان خراب

 

وچهره هایشان پاک است .

 

 

Avoid association with the hypocrites  who are misled

 

and mislead you,  who are blunderer and make you

 

blunder ;  their faces  are clean

 

but their hearts  impure.

 

پرهیزکن ازیاردورکاین خودخواه

رخسارسپید دارد وقلب سیاه

بدخوبود وکند تراهم بدخوی

گمره بود وکند تراهم گمراه

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 360

 

اِحذَرمُصاحَبَهَ کُلّ مَن یُقبَلُ رَایُهُ وَیَنکَرُعَمَلُهُ فَاِنَّ الصاحِبَ مُعتَبَرُُ بِصاحِبِهِ .

 

بپرهیز ازهمنشینی کسیکه رایش مقبول  وکردار

 

اوناپسنداست زیرا قدرهرکسی رااز

 

همنشین اومعلوم کنند.

 

 

Avoid association with a man who says  right  and acts

 

wrong ; because the value of  a man can be judged by

 

that of his  friends .

 

 

فریاد ازآنکس که بود رایش راست

 

اما ره اوکج است وکارش بخطاست

 

پرهیز زهمنشینی اش کن زیرا

 

قدرهمه کس زهمنشینش پیداست

 

=

 

ترجمه شعر ی وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==
مولاعلی (ع) - 359

 

اِحذَرمُصاحَبَهَ الفُسّاقِ وَالفُجّارِوَ المُجاهِرِین  بِمَعاصِیَ اللهِ .

 

ازهمنشینی فاسق وفاجروکسانی که آشکارابه گناه

 

 

می پزدازند بپرهیز.

 

Beware of  those who are libertines , debauchees

 

and  commit sins openly.

 

بگریز زصحبت گروهی گمراه

 

بدکاروفجور پیشه و نامه سیاه

 

آنقوم که اندر همه جاوهمه گاه

 

پرداخته اند آشکارابه گناه

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف  زائر

 

 

==
 

مولاعلی (ع) - 358

 

اِحذَرمُجالَسَهَ قَرینِ السّوءِ فَانّهُ یُهلِکُ مُقارِنَهُ وَیُردی مُصاحِبَهُ .

پرهیزکن ازدوست بدکردارکه یارنزدیک خودراهلاک

می سازد  وهمنشین خودرامی کشد.

 

Beware  of a wicked friend for  may destroy 

his  close companions..

پرهیز کن ازکسی که بد کرداراست

زیراکه چنین مصاحبی چون ماراست

نیشی زند آنراکه بدونزدیک است

جان گیرد ازآن کسی که بااویاراست.

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع ) - 357

 

 

اِحذَرمُجالِسَهَ الجاهِلِ کَماتَامَنُ مُصاحَبَهَ العاقِل .

 

ازهمنشینی نادان بیمناک باش چنانکه ازدوستی

 

خردمند درامان هستی.

 

Be afraid  of association with a food as much

 

as you feel safe in friendship with a wise man.

 

تاهمدم هربی خردونادانی

 

درمعرض  هربلاوهرخسرانی

 

ازدوستی بی خردان خائف باش

 

آنگونه که ایمن ازخردمندانی

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

 ==

مولاعلی (ع) - 356

 

 

اِحذَرکُلّ قَولِِ وَفِعلِِ یُودّی اِلی فَسادِ الاخِرَهِ وَالدّینِ .

 

بپرهیز ازهرسخن وهرکاری که به تباهی آخرت ودین تو انجامد.

 

 

Beware of all words and deeds  which may

 

damage your religion and your next world.

 

 

بندد چو هوس چشم خدابین ترا

 

دزدد زتو گنج دین و آئین ترا

 

پرهیزکن ازهرسخن وهرکاری

 

کز دست برد  آخرت ودین ترا

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر

 

==
 

مولاعلی (ع) - 355

 

اِحذَرکُلَّ عَمَلِِ یَعمَلُ فِی السّرِوَیُستَحی مِنهُ فِی العَلانیّهَ .

 

بپرهیزازهرکاری که پنهانی انجام می شودواگر آشکارگردد شرم ببارآرد.

 

Avoid anything which is to be done privately and

 

if done openly disgraces the one who performs it.

 

 

گربهره وری  زخصلت انسانی

 

پرهیز کن  ای رفیق تابتوانی

 

ازآنچه که انجام شود پنهائی

 

شرم آرد اگر که طاهرش گردانی

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

 

==

مولاعلی (ع) - 354

 

اِحذَرکُلّ عَمَلِِ یَرضاهُ عامِلُهُ لِنَفسِهِ وَیَکرَهُهُ لِعامّهُ المُسلِمین .

 

بپرهیز ازهرکاری که کسی اگرخودش انجا م دهد

آنرا بپسندد واگر دیگری انجام دهد آن راننگین شمارد.

 

Avoid any action which seems pleasant to

you when  you  perform it and seems

shameful when done by others.

 

پرهیز کن ازچشم تو باطن بین است

زان کارکه برخلاف هرآئین است

کاری که اگر توخودکنی شیرین است

اما دگری اگر کند ننگین است

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

 ==


مولاعلی (ع) - 353

 

اِحذَرکُلّ اَمرِِ یُفسِدُ الاجِلَه وَیَصِلحُ الدّانِیَه .

 

پرهیزکن ازهرکاری که آخرت ترا ویران ودنیای ترا آبادمی سازد.

 

Avoid any action  which makes  you  prosperous

 

 

in this world , and helpless in the other.

 

ای آنکه  نبرده ای خداراازیاد

 

زنهاربدان که دل نباید درداد

 

برآنچه دهد آخرت رابرباد

 

هرچندکه دنیای تو سازد آباد

 

=

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

 

 

==

مولاعلی (ع) - 352

 

اِحذَرفُحشَ اَلقَولِ  وَالکِذبِ فَانّهُما یَزریان بِالقائِل .

 

ازدروغ وسخن زشت بپرهیز چون بگوینده آنهازیان میرسد.

 

Beware of telling lies  and abusing

 

language both of  which are determined

 

to the one who tells  them.

 

ازگفته ناسزاحذرکن که سزاست

 

میکوش که هم درست گوئی هم راست

 

پرهیزکن ازهرزه درائی ودروغ

 

چون قدرترا این دوصفت خواهدکاست

 

 

=

 

ترجمه شعر ی وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

گردآوری : م.الف زائر

 

==

مولاعلی (ع) - 351

 

اِحذَرِالهَزلَ والّلعَبَ وَکَثرهَ المَزاحِ وَالضّحَکَ وَالتّرهاتِ .

 

ازشوخی و بازیگوشی وبسیاری خنده ویاوه گوئی ومزاح بپرهیز.

 

Beware of too much joking, playfulness, laughter

 

and absurdity.

 

چون کودکی ات گذشته ای مردتونیز

 

 ازشیوه کودکانه می کن پرهیز

 

بسیارپی خنده وبازی مشتاب

 

دائم زمراح و یاوه گوئی بگـــــــــریز

 

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر

==
 

مولاعلی (ع) - 350

 

اِحذَرِالکَریمِ اِذااَهَنتَه وَالحَلیمَ اِذااَحرَجتَه وَالشّجاعَ اِذااَوجَعتَه .

 

بپرهیز ازقهر جوانمرد  هنگامی که اوراخوارکردی  وخشم

 

بردبار چون براو سخت گرفتی  وکینه دلیرچون اورابیازردی .

 

 

Beware of a generous man's anger when you

 

 

debase him, a tolerant,s fury when  you put him into

 

 

trouble and a brave man's attack when you hurt him.

 

گراهل بصیرتی حذرکن بسیار

 

ازقهرکریم چون کنی اوراخوار

 

وزخشم حلیم چون براوگیری سخت

 

وزکین دلیرچون کنی کارش زار

 

=

 

ترجمه شعری وانگلیسی

 

ابوالقاسم حالت

 

=

 

گردآوری : م.الف زائر