مشاعره عاشورانی 12


مشاعره عاشورائی 12

نم در جگر نهشت زبس تشنگی , ولی

ازخونشان رساند درآن دشت نم به هم

عاشق اصفهانی

=

ماه محرم است ویاروز رستخیز

کاین سان خروش وولوله درماسوا بود

طوطی همدانی

=

درخارو غنجه قامت گلبن به چشم عقل

تیروسنان به پیکر سبط پیامبراست

وصال شیرا زی

=

تاتو ازجای نخیزی ونگیری دستم

زین سراای گل افسرده ی پژمان نروم

حسان

=

مبین اکنون که من محمل نشین آیم گه رفتن

مکان براشتران بی عماری کردم ورفتم

موید

=

مجروح خیره گشته , ایام تیره گشته

بدخواه چیره گشته , بی رحم وبی محابا

کسائی

=

آه از حسین و داغ فزون ازشماره اش

وان دردها که کس نتوانست چاره اش

ادیب الملک فراهانی

=

شدکشته آن که حجت حق بد به روزگار

کاوضاع روزگار پریشان ودرهم است

صبا

=

تاعمودقامتش بر خون تپید

برافق خورشید خط خون کشید

حسین اسرافیلی

=

درداکه بود شط فراتت به پیش چشم

توزارخشک لب شدی ازتشنگی هلاک

وقارشیرازی

=

گردآور ی: م.الف ز ائر



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد