مشاعره 272
یک لحظه به رویش فکنی گرنظرای دل
عمری کند ازخویش تورابی خبرای دل
علی دفتری (رفان )
=
لب لعلت به تقاضای بسی سوخته دل
عرضه کرد آ ب بقا جانب باز ارامشب
حسین دانشبدی - (حکیم)
-
بادامن بلندش کوتاه دستیم بین
آ خرنشد میسرتادامنش بگیرم
ادیب طاهری قمی
=
مگوکافرندار دراه درجنت بیابنگر
برآ ن روی بهشتی , زلف کافر , خال هندورا
یغمای جندقی
=
آ ن که رخسارتورارنگ گل نسرین داد
صبروآرام تواند به من مسکین داد
حافظ
=
در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز
در آفتاب سایه ی شاه وگدا یکیست
صائب تبر یزی
=
توراچه غم که سری پایمال عشق توگرد د
که بر عز ای عزیزان سمند شوق برانی
هوشنگ ابتهاج
=
یک وجوداست درافلاک که نادانش دودید
خویش راطفل در آیینه برادر د اند
مایل دهلوی
=
درچشم کلیم از اثر گر یه گل افتاد
دیگرهوس دیدن گلز ارندار د
کلیم کاشانی
=
د رچمن باچشم گریان وصف بالای تورا
آن قدرکردم که قمری پرزد از بالای سرو
دستغیب شیر ازی
=
گر د آوری : م.الف ز ائر