مولاعلی (ع) - 561
اِنّ ذِهابَ الذّاهِبین لَعِبرَهُُ لِلقَومِ المَتَخَلّفین .
رفتن روندگان عبرتی است برای بازماندگان .
Departure of those who pass away is the best
warning for those who are left yet
بایدچوگذشت زین جهان گذران
بازسبک است بهتر ازبارگران
خود رفتن انکسان که رفتند این راه
آیینه عبرتی است بهردگران
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 560
اِنّ النّفس اَبعَدُشَئیِِ مُنزَعاََ وَاِنّها لاتَزالُ تَنزِعُ اِلی مَعصیَهِ فی هَوی.
نفس بسوی خدا ازهمه کندترمی رود وهمیشه بسوی گناه روان است .
Man's nature is slowest in going to God
and fastest in committing sins .
نفس است چو ابلیس که سازدهمه جا
دست همه رازدامن خیرجدا
نفس تو که بس کُند رود سوی خدا
آوخ که عجب تند رود سوی خطا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 559
اِنّ الامورَ اِذاتَشابَهَت اُعتبُرِاخِرُها بِاوّلِها .
وقتی که کارهاشبیه یکدیگرند ازروی اولین آنها میتوان
به وضع آخرین انها پی برد.
When the affairs are similar to one another
you can judge the state of the last of them
by considering the state of the first.
آنجای که کارهاست بریک منوال
هریک به حقیقت دگری راست مثال
چون نیک به اولین آنهانگرند
دانندکه باد آخرینش به چه حال
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 558
اِن اسَتَتمتَ عَلی وَدوِِ فَاحرِز مَعَهُ مِن اَمرِکَ وَاستَبِق
لَهُ مِن سِرّکَ مالَعلّکَ َان تَندَمَ عَلَیهِ وَقتَاََما.
اگرخواستی دوستی رابه حداعلارسانی همه کارهای خودرا
بادوست درمیان مگذار وهمه اسرارخودرابااومگوکه اگر
زمانی ازاوبازگشتی پشیمان نشوی .
When you want to be most intimate with your
friend , do not tell him all of your affairs ; nor your
secrets ; or else , you will be sorry for it one day when
you have turned away from him.
بادوست اگرزیادگشتی یکرو
هررازکه داشتی باوبازمگو
کزدشمنی اش ترا نباشدباکی
روزی که دلت خواسب ببّری ازاو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 557
اِن اَرَدتَ قَطیعَهَ اَخیکَ فَاستَبِق لَهُ مِن نَفسِکَ بَقِیّهَ
یَرجِعَ اِلَیها اِن بَدالَهُ ذلِکَ یَومُ ما .
اگرخواستی ازبرادرت بگسلی چیزی ازمهر خوددر
قلب اوباقی بگذارکه اگرروزی لازم شدبه آن رجوع کند.
If you want to break with your brother , do it in
such a way that some affection towards you
may be left in his heart and he may refer
to it one day if necessary.
افتاد ترا چو بابرادر پیکار
جائی زبرای صلح باقی بگذار
تاخواست اگرسوی تو آید روزی
این کاربرای او نباشد دشوار
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م . الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 556
اَناداعیکُم عَلی طاعَهِ رَبّکُم وَمُرشِدُکُم اِلی فَرائِضِ
دینِکُم وَدَلیلُکُم اِلی مایُنجیکُم .
من شمارابه پرستش خدا می خوانم وشمارابسوی
واجبات دین ازشادمی کنم وبسوی آنچه شمارارستگار
می سازد رهبری می نمایم .
I call you to worship God, guide you
to perform religious duties and lead you to the
path of salvation.
من اهل جهان راسوی حق می خوانم
من مرشدمردم به ره ایمانم
من رهبر خلقم وسخن می رانم
زان راه که راه رستگاری دانم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی( ع) -555
اَلنّاسُ اَبناءُ الدّنیاوَلایَلامُ الرّجُل عَلی حُبِّ اُمِهِ .
مردم فرزندان گیتی هستند وکسی رانمی توان
بخاطردوستی مادرسرزنش کرد.
People are in fact the children of the world; and
no one can be blamed for love of one's mother.
نبود عجب ازخلق چه خواروچه عزیز
باشد دلشان زمهر دنیا لبریز
فرندانند مادرگیتی را
نتوان بکسی گفت زمادر بگریز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآور ی: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 554
اَلحاسِد یَظهَرَودِهُ فی اَقوالِهِ وَیَخفی بُغضَهُ فی اَفعالِهِ
فَلَهُ اسمُ الصّدیق وَصِفَه ُالعَدوِّ .
حسودمهربانی خودرادرگفتارظاهرمی کند وکین توزی
خودرادرکردارخود پنهان می دارد. او
اسم دوست وصفت دشمن رادارد.
A jealous man shows kindness in his words
and conceals hatred in his deeds. He is
nominally a friend and actually an enemy.
مهری که حسود راست درگفتاراست
کین توزی او نهفته درکرداراست
منگرکه به اسم دوست باشد باتو
زیرابه صفت چو دشمنی خونخواراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 553
اِنّ مِنّ النّعمَهِ تَعَذّرُالمَعاصی .
عاجزبودن ازارتکاب گناه ازجمله نعمت هاست .
It is one of blessings not to be able to commit it .
گردسترست نیست به کاری که خطاست
این نیز نشانه ای زالطاف خداست
گرعاجزی ازاین که گناهی بکنی
کن شکر که این عجز هم ازنعمت هاست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف ز ائر
==
مولاعلی (ع) - 552
اِنّ لِسانَکَ یَقتَضیکَ ماعَوّدتَهُ .
زبان تو همان رااقتضا می کند که بدان عادتش داده ای.
Your tongue demands whatever it is accustomed to.
آن حرف که ناپسند باشد ای مرد
هرگزبه زبان خودنباید آورد
زیراتو بهر سخن که عادت دادی
آن نیززبانت اقتضا خواهد کرد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م الف زائر
==
اِنّ کُفرَالنِّعمَهِ لَومُ .
کفران نعمت سرزنش وندامت آورد.
Ingratitude deserves blame and
brings repentance.
هرکس که به خوان نعمتی ره دارد
زان دور شود چو شکر آن نگذارد
کفران نکنید نعمت یزدان را
چون سرزنش و ندامت ازپی دارد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 550
اِنّ فِی الخُمولِ لَراحَهُ .
درگمنامی آسایش است .
In obscurity you can find tranquility.
آن کزپی نام وشهرت وخودکامی است
این شوق وهوس د رسراو ازخامی است
شهرت زبرای آدمی دردسراست
آسایش اگرکه هست درگمنامی است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 549
اِنّ طباغَکَ تَدعوکَ مااَلِفتَهُ .
طبع تو ترابسوی چیزی می خواند که به آن الفتش داده ای.
Your nature attracts you to whatever
it is acquainted with.
گرطبع به بند عادتی درماند
شایدکه دگر نجات ازآن نتواند
چون طبع به هرچه عادتش دادی تو
پیوسته ترا به سوی آن می خواند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 548
اِنّ النّفوسُ اِذاتَناسَیَت ایتلَفَت .
آنان که میانشان هماهنگی است زودبیکدیگر خو می گیرند.
Those who have concordance will soon
become intimate to one another.
بس خلق که باهمند وازهم سیرند
چون ناسازند مهرهم نپذیرند
آنان که میانشان هماهنگی نیست
بس زود به مهریکدگر خوگیرند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 547
اِنّ اِمساکَ الحافظِ َاجمَلُ مِن بَذلِ المُضیَّعِ .
امساک بجا ازبخشش بیجائی که اثر
بد داشته باشد بهتراست .
A timely parsimony is better than an untimely
generosity which has bad result.
گه صلح نکوتروگهی دعوا به
گه قهر زمهروزرشت اززیبابه
بخشش هم اگربجانباشد خوش نیست
امساک بجا زبخشش بیجا به
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی(ع) - 546
اِنّ الّنِساءَ هَمّهِنّ زینَهُ الحَیوهِ الدّنیا وَالفِسادُ فیها .
همت زنان مصروف آراستن زندگی دنیائی وفسادکردن درآن است .
Women endeavor to make up the worldly
life and lead the world to corruption.
ای آن که به مهرزن نهادی گردن
دانی به چه مصروف شود همت زن
آراستن زندگی دنیائی
وندرهمه فساد برپاکردن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 545
اِنّ اَفضَلَ اَخلاقِ الرِّجالِ الحِلم .
بردباری بهترین صفت مردان است .
Patience is man's best character.
پرهیز زخشم وبیقراری بهتر
آرامش وصبرو پایداری بهتر
ایدوست به حلم وبردباری خوکن
کزهرصفتی است بردباری بهتر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 544
اِنّ اَعجَلَ العُقوبَهِ , عُقوبَهُ البَغی .
کیفربیدادگری ازهرکیفری زودتر می رسد.
The quickest punishment is that of cruelty.
آن کزره بیدادگری رهسپراست
هم خصم خداوهم عدوی بشراست
بدبخت هرانکسی که بیدادگراست
چون ازهمه کس کیفراو زودتراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 543
اِنّ اَسرَع َالخَیرِثَواباََاَلبِرَّ.
پاداش نکوکاری ازهراجری زودترمی رسد.
The quickest reward is that of beneficence.
آن مرد که نیکخوی وخوشرفتاراست
ازلطف خداوخلق برخورداراست
آن اجر که زودتر زهر اجر رسد
پاداش نکوکاری نیکوکاراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 542
اِنَّ اَحمَدَ الامورِعاقَبهَ الصّبر.
پایان شکیبائی خوش ترین پایان است .
Patience has the happiest ending.
از رنج ترااگر چه برلب جان است
گرصبرکنی تحملش آسان است
بس دردکه صبربهرآن درمان است
پایان شکیب خوش ترین پایان است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
==
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 541
اَلنّاسُ مَنقوصونَ مُدخَلونَ اِلّامَن عَصَمَ الله .
همه کس دارای عیب ونقص است مگر آن کسی
که خداوند نگاهش داشته است .
All people are defective and deficient
except those whom God saves.
خودرابخدااگر کسی نسپارد
بس دام که شیطان برهش بگذ ارد
ازلکه عیب ونقس کس نیست بری
جزآنکه خداوند نگاهش دارد
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 540
اَلنّاسُ مِن خَوفِ الذّلِّ مُتَعَجّلوالذّلِ .
مردم ازترس ذلت به سوی مذلت می شتابند.
People will often be abjected just for
fear of the very abjectness.
ماتاکه به دفع زهرغم پردازیم
بازهر شراب جان تبه می سازیم
کوشیم که تازیک مذلت برهیم
خودرابه مذلتی دگر اندازیم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 539
اَلمَعروفُ لایَتِمّ اِلّا بِثلَاثِِ : بِتَصغیرِهِ وَتَعجیلِهِ وَسَترِهِ , فَاِنّکَ
اِذاصَغّرتَهُ فَقَدعَظّمتَهُ وِاِذاعَجّلتَهُ فَقَد هَنّاتَهُ
وَاِذاسَتَرتَهُ فَقَد تَمّمتَهُ .
احسان تمام نشود مگربه سه چیز: کوچک انگاشتن آن , تعجیل
درآن وپنهان داشتن آن . چون کوچکش نکاری بزرگش کنی . چون
درآن تعجیل کنی , شیرینش سازی وچون پنهان داری
کاملش نمائی.
Beneficence will not be perfected but by three
things :considering it little, hurry in doing
it and concealing it ; when you
consider it small you make it great , when
you hurry to do it you make sweet and
when you coseal it you make it perfect.
احسان چو کنی به مستحقان ای دل
ناقابلش انگارکه گردد قابل
تعجیل درآن که که شود شیرین تر
پنهانش دار تاکه گردد قابل
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
.
==
مولاعلی (ع) - 538
اَلمالُ نَهبُ الحَوادِث , اَلمالُ سِلوَهُ الوارِث .
مال راحوادث غارت می کند , مال مایه آسایش وارث است .
Wealth will be plundered by events and
will only secure the comfort of the heirs.
درعرصه روزگار بس مکنت ومال
گردیده زتاراج حوادث پامال
مال است برای صاحبش رنج وملال
لیکن زبرای وارثان عشرت وحال
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 537
اَلفِکرُیُنیرُ القَلب .
فکر عقل راروشن می کند.
Thinking clarifies the mind.
هرراه که بی فکر معین گرد د
هرکس که رود دچاررهزن گردد
ازفکر مددگیراگر داری عقل
کزپرتوفکرعقل روشن گردد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر