مولاعلی (ع) - 838
قَدکانَ صاحَبَکَم هذایُسافِرُفَاِنّ قَدِمَ عَلَیکُم
فَعُدوهُ فی بَعضِ سَفراتِهِ وَ اِلّافَقَدِمتُم اِلیَهِ .
این دوست شما بودکه ازجهان سفرکرد , اگربسوی
شما بازگشت این سفررانیزمانند سفرهای دیگرش
بشمارید وگرنه شمابسوی او می روید.
It was your friend who journeyed to the other
world; if he ever returns to you , you may consider
it as one of his ordinary travels , and , if he
does not , surely you will go to him.
برگشت گرآنکه زین جهان کرده سفر
این راسفری شمر جو اسفار دگر
ورزانکه دگر بازنیامد سویت
یکروز تومی روی بسویش آخر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==