شورا ی شهر .... سرمقاله ۴ مرداد روزنامه عصر مردم

 
 
شورای شهر شیراز بداند

معمولاً قانوناً و شرعاً یکی از وظایف مهم شورای اسلامی شهر شیراز توجه به فرهنگ و روند کنونی آن است به گونه­ای که اگر در کلانشهر شیراز شاهد معاشرت و ارتباطات مستمر و مداوم شهروندان هستیم و گستره شهر به لحاظ ساخت و ساز و تراکم جمعیت روز به روز افزون و افزون­تر می­شود، علاوه بر توسعه کمی که حاصل آن ایجاد امکانات بیشتر، آب، برق، گاز، تلفن و خط اینترنت است، نیاز به اصلاح، بازسازی و تحول فرهنگی نیز هست تا جامعه بتواند به سلامت از چالش­های پیش رو بیرون آمده، تنش­ها، درگیری­ها، تخلفات و نهایتاً جرایم کوچک و بزرگ کم و کمتر شوند.
یکی از ابزارهای سهل­الوصول و کم­هزینه که بیشتر در شیراز توسط بخش خصوصی آماده­سازی و  تدارک می­شوند، مطبوعات و در اولویت روزنامه­های محلی هستند. روزنامه­ها با انتشار اخبار محلی، کشوری و جهانی از یک سو و از دیگر سوی تحلیل و ارائه گزارش­های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ورزشی ذائقه خوانندگان را هر روز محک می­زنند و نیز در تنویر افکار عمومی و هدایت آحاد جامعه به منظور اعتلای فرهنگ عمومی و آگاهی از علل بروز و ظهور وقایع با زحمات زیاد قدم­هایی درخور توان و بضاعت برمی­دارند.
اغراق نیست اگر دانسته­های خود را به اطلاع اعضای محترم شورای شهر شیراز برسانیم که جز یک روزنامه باسابقه 4 روزنامه دیگر با سیلی روی خود را سرخ نگه می­دارند و بعضاً تا چند ماه قادر به پرداخت حق­الزحمه و حقوق کارکنان خود نیستند. مضافاً به چاپخانه­های شهر هم مبالغ هنگفتی بدهکار شده­اند. اما با این وصف دست از تلاش و رسالت برنداشته­ با عشق و علاقه­ای ناشناخته و پنهان مانده به امید فردای بهتر قلم می­زنند و آگاهانه قدم برمی­دارند. در چنین شرایطی، آیا می­توان به روزنامه­ها که برای ماندن در حال حاضر نیاز مبرم به کمک مالی دارند دیکته کرد که درصدی از درآمد آگهی­های چاپ شده بابت عوارض به شهرداری بپردازند؟
مگر برای جبران کسری کمبودهای شهرداری راه­های دیگر فراموش شده و یا ناشناخته­اند که فشار را بر روزنامه­هایی گذاشته­اید که از صبح تا شام عکاس و خبرنگار مجانی در اختیارتان گذاشته­اند تا هر چه دلتان می­خواهد آنها بنویسند و چاپ شود و اگر یک روز غفلت شود و مطالب و سخنرانی­های شما در جلسات و یا دیگران در اینجا و آنجا چاپ و منتشر نشود زبان اعتراضات بلند می­شود که مگر با ما دشمنی دارید!
فی­الحال این سؤال برای نگارنده­ای که بیش از 30 سال است کار مطبوعاتی می­کند و در این راه قلم می­زند هنوز بی­پاسخ مانده که مگر اعضای محترم شورای شهر واقعاً از حال و روز روزنامه­ها و بدهی آنها به بانک­ها بی­اطلاعند که چنین عوارضی را بر آگهی­ها وضع کرده و شهرداری را ملزم کرده­اند با مکاتبات عدیده مدیر درآمد شهرداری دست به تهدید هم بزند که اگر نپرداختید، خودمان محاسبه و اعلام می­کنیم.
کدام آگهی؟ مگر جز یکی دو صفحه آگهی­های ثبتی و دادگستری که هزینه­های دریافتی آنها حتی کفاف پول کاغذهایشان را هم نمی­دهد قابل ارزیابی برای عوارضند؟
اگر واقعاً اعضای محترم اطلاع ندارند تا به عرضشان برسانم که نرخ فعلی آگهی­های ثبتی و دادگستری مربوط به 20 سال پیش است و چاپ این آگهی­ها صرفاً برای فروش روزنامه است وگرنه نفع دیگری ندارد.
مضافاً اینکه امروز هر نسخه روزنامه 16 صفحه­ای با تیراژهای فعلی نزدیک به نهصد تومان هزینه برمی­دارد که آخرین نرخ تعیین شده آن هم­اکنون سیصد تومان است و از این سیصد تومان، پس از کسر هزینه­های توزیع فقط 150 تومان برای روزنامه­ها باقی می­ماند و نیز ناگفته پیداست که وضعیت روزنامه­های کشوری هم جز این نیست.
از طرفی بعد از 16 سال که از انتشار روزنامه «عصر مردم» می­گذرد امروز قبض جریمه­ای از طرف سازمان بیمه­های اجتماعی شعبه 2 به دست اینجانب رسیده که مربوط می­شود به زمانی که هنوز روزنامه «عصر مردم» منتشر نشده و فقط دارای تابلو بوده است.
واقعاً اگر آدم از این اوضاع و احوال شاخ در آورد جا دارد زیرا وقتی برای وصول بهای اشتراک روزنامه به بعضی از ادارات مراجعه می­کنیم، پاسخ می­دهند باید از محل قند و چای و صرفه­جویی در آبدارخانه پول اشتراک را بدهیم زیرا مجوز خرید روزنامه نداریم و مدتی است بودجه قند و چای هم تمام شده.
اعضای محترم شورای اسلامی شهر شیراز به اصطلاح هنردوست و هنرپرور! آیا با بیان این حقایق و روبه­رو شدن با این وقایع ترویج فرهنگ روزنامه­خوانی و مطالعه که بارها در صحن شورا اعضای محترم در مورد آن داد سخن داده­اند بیش از یک شعار نیست؟
چه کسانی در این شهر متولیان اشاعه فرهنگ و حفظ و حراست از آن هستند؟
آیا کارشناسان و مشاوران کارشناسی که چنین پیشنهاداتی می­دهند بهتر نیست سری به شرکت­ها، اصناف و واسطه­های میدانی که هر روز بیش از روز قبل جیب مردم را خالی می­کنند بزنند و از آنها طلب عوارض بیشتر کنند!
والله درآمد یک روزنامه امروز در حد یک آشپزی که صبح­ها با صف 500 نفری مواجهند نیست. بررسی بفرمایید چه میزان عوارض پرداخت می­کنند؟
در شیراز برای کدام روزنامه صف می­کشند؟اگر قصد شورای شهر تعطیلی روزنامه­هاست و خود شورا به تنهایی قادر است روزنامه منتشر کند و عوارض هم ندهد بفرمایید! این گوی و این میدان. این رسالت را از دوش ما بردارید تا خیالمان راحت شود. برویم سراغ همان معلمی که از آنها عوارض طلب نمی­کنند.
راستی ما به کجا می­رویم که از یک روزنامه فرهنگی هم تقاضای عوارض می­کنیم در صورتی که بیشترین درآمدها را برای یک روزنامه تجاری ایجاد می­کنیم. وقتی همه آگهی­ها را به آن سمت سرازیر می­کنیم و حتی دولت هم بخشنامه می­کند که آگهی­های دولتی فقط به فلان روزنامه داده شود؟
اگر اعضای محترم اجازه فرمایند، نگارنده در جلسه شورا حاضر شده وضعیت تک به تک نشریات استان را به اطلاعتان برسانم تا این مصوبه غیرمنصفانه و صرفاً احساساتی لغو شود و شهرداری شیراز هم فکری برای روزنامه­هایی بکند که به علت گرانی بی­رویه کاغذ، فیلم، زینک، مرکب و قطعات دستگاه­های فنی عنقریب تعطیل شده و مدیران مسئول عطایش را به لقایش خواهند بخشید و غزل خداحافظی خواهند خواند.
زیاده زحمت است.
والسلام
نظرات 13 + ارسال نظر
باران چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:40 http://rainsecret.blogfa.com

سلام بزرگوار
خوش به سعادتتان...

با نظراتتان موافق بودم...
موفق باشید

زیتون (روان شناسی ازدواج) پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 http://zatun2001.persianblog.ir

این دولت مردم فریب وضاله مخالف اگاهی وسلامتی مردم است عمدااین کاررامیکند که تعطیل شوند شما وبلاگ تغذیه رادیده بودید هیچ مطلب سیاسی نداشت بااین حال فیلترکردند اگرمثل ده نمکی مجیزگویشان باشید هرچه بخواهیدیاری اتان میکنند حتی اگربه سینماحمله کرده باشید وخانمی سقط جنین کرده باشد براثرحمله شما

[ بدون نام ] شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:51


هفته قبل را می توانیم هفته تاسف نام بگذاریم . چرا؟ خوب توجه کنید .
اولادی گفت : برای استقلال متاسفم .
علی دائی گفت : برای صدا وسیما متاسفم .
هوادارگفت : برای پرسپولیس متاسفم .
صداوسیما گفت : برا ی همه مستضعفان جهان خصوصا انگلستان متاسفم .
انگلستان گفت : بر ای نقض حقوق بشر درایران متاسفم .
امریکا گفت : برا ی نقض حقوق بشر در سوریه متاسفم .
سوریه گفت : بر ای نقض حقوق بشر دربحرین متاسفم .
روسیه گفت : بر ای بمباران لیبی متاسفم .
چین گفت : برای اقتصاد امریکا متاسفم .
ائمه جماعات گفتند : برای اب پاش ها متاسفم .
وهمه متاسف شدند و محکوم کردند و اما مظلوم هم همان مظلوم بود و ظالم هم همان ظالم ..

[ بدون نام ] دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:33



•آل عمران : نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ ﴿ 3 ﴾ جزء 3

این کتاب را در حالى که موید آنچه[ از کتابهاى آسمانى ]پیش از خود مى باشد، به حق[ و به تدریج ]بر تو نازل کرد، و تورات و انجیل را...



•آل عمران : مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِآیَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو انتِقَامٍ ﴿ 4 ﴾ جزء 3


پیش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان[ جداکننده حق از باطل ]را نازل کرد .کسانى که به آیات خدا کفر ورزیدند، بى تردید عذابى سخت خواهند داشت ، و خداوند، شکست ناپذیر و صاحب انتقام است.


•آل عمران : هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿ 7 ﴾ جزء ۳

امیر ثابت قدم - ذخیره مطلب سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 http://www.sabetq2.blogfa.com


شرمنده . نمی تونم جواب بدم .
-----

امروز صبح رفتم بانک کاری داشتم .روی صندلی ابی رنگی نششته بودم . اقائی امد . با یک صندلی فاصله کنارمن نشست و تا نشست گفت :
سلام علیکم .
گفتم : سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
گقت : رحمه الله وبرکاته زیادیه همون سلام بسه .
گفتم : خوب . سلام علیکم هم عربیه . اگر بخواهیم فارسی بگیم حتما باید بگیم درود .
گفت : خوب . باشه این دیگه عادت شده .
بعدگفت : اقای لاریجانی . که من نمی دانستم منظورشان کدام
لاریجانی است مدتی پیش گفته بود . که قبل ازا سلام ایرانی ها
وحشی بودند واضافه کرد :
بعد ازمدتی اخبار گفت که درکرمانشاه یک شهر با ستانی
پیداشده است که مربوط به ۷۰۰۰ سال قبل است و درآن زمان ااب لوله کشی داشته است .

هیچ یک ازحرف هائی که این اقامی زد رانمی دانستم نه
اظهارنظر لاریجانی . نه اینکه کدام لاریجانی و نه پیداشدن شهر ی درکرمانشاه باآن خصوصیاتی که می گوید اما خوب باتوجه به این که مشابه این حرفها و مشابه ان اکتشافات وجود داشت لازم نبود تکذیب کنم . زیرا درشهر سوخته زابل . در تپه های سیلک .
در اکتشافات باستانی شوش . تخت جمشید . درهمه جا نظیر را داریم که نشانه هائی ازتمدن وحتی دین را دارد.
ودرمورد اظهارنظرها هم که الی ماشا الله ..
از سیاستمداران وطنی گرفته تا اقای حسن نصرالله که هموطن ماهم نیست .

و اومی گفت ومن می شنیدم که شنونده خوبی هستم .
گفت : اخه اینها عربند اینها که ایرانی نیستند . اگه ایرانی بودند که وضع مملکت اینجوری نبود. دین موضوعی است شخصی بین خود وخدا . اگر کسی خداراباور داشته باشد خطانمی کند وازخد ا می ترسد.
من گفتم :‌فکر می کنم بهتر ین کاراین است که ما ملیت ودین را درمقابل هم قرارندهیم .
گفت :‌ بله . اخه این دین که قابل اجرا نیست . این دین برای همان زمان خوب بود . نه برای حالا . حالا شاید ۲۰ الی ۳۰ درصد قابل اجراباشد.

او به دنبال کارخودش رفت ومن هم ماندم تاکار بانکی ام راانجام بدهم .
اما واقعا حرفی که حرف باشد نداشتم که جواب بدهم .

بعد سوارتاکسی شدم ویک ادرس دادم که مرا برساند.
به راننده گفتم . یک اقائی حرفی زده است ومن جواب نداشتم .
علاقمند شد وبگوش . من هم جریان حرفهای ان اقا راگفتم .
راننده گفت . خوب ان قوانین اسلام راکه این اقایانی که درراس هستند که نمی توانند پیاده کنند.
گفتم . خوب قوانین اسلام یکیش سنگساره . . . خوب این یک قانون که الان کلی حرف روش هست .
بعد موضوع صیغه . که الان من اگر حرف ان رابزنم . شما خنده تان می گیرد ومثلا می گویید . این اقاکه حتما زن وبچه دارند چرا ازاین حرفها می زنند مثلا مریض هستند؟
خنده اش گرفت . گفت درست میگی ..
وبعد هم کلی باخودم فکر کردم وچیزهای دیگه یادم اومد مثلا قطع دست دزد . مسائل ارث و سهم زن ومرد .. و دیه و....
کلی حرف وحرفها که من با معلومات خود م جواب نداشتم وندارم . شاید مجتهدان و افراد بامطالعه بتوانند جواب بدهند .
اما من . شرمنده . که نمی تونم جواب بدم .








[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:20


بشنو ازنی ...
==
گفت استیلی که خواهم من دوجام
تاکنم کام هواداران به کام
حذفی وهم لیک برتر درزمین
کاررا یکباره می سازم تمام
گفت (لیدر) نیستی مردعمل
نیست میدان جای پرتاب کلام
می فرستم دسته اول تورا
بادرود وباسلام واحترام (!!)
می روم تا آنکه (دائی ) آورم
تا بگیر د باردیگر این زمام
ماکه درچرخ فلک جا داشتیم
درته جدول به خواری تمام
شارژ می سازم دوباره تیم را
شادی ان بچه های بامرام
گفت استیلی که بهتر می شود
دم بدم .هر لحظه . هرروز ومدام
گرکه ما خدمت بگیریم این زمان
"ویک رونی" " آنه ری " " دیوید بکام "

[ بدون نام ] جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 19:21


زنده جاوید..

م- ا - زائر
===

این روزها بحث کودتای 28 مرداد است . 28مرداد 32 . چه خوب است عزیزان ما . دوستان جوان تاریخ رابخوانند . تاریخ گویااست و اما تجربه درکنار تاریخ گویاتر ورساتر . یعنی اگر درآینده افرادی تاریخ امروز ایران رابنویسند. البته اعتبار دریافت های شما که درمتن تاریخ امروز قراردارید بالاتر است .
نویسنده ازسال 29 جریان ملی شدن نفت .ترور رزم ارا. سقوط مصدق درسال 32 وبسیاری ازحوادث تاریخ معاصر ایران را شاهدبوده م .
یکی ازمسائلی که بعد ازسقوط مصدق مطرح شد وادامه دارد این است که گر وههای مختلف سیاسی درایران یکدیگر را به مقصربودن درجریان کودتا متهم می کنند .
به عقیده بنده . دران زمان هیچ اراده ای برای مقابله با کودتای 28 مرداد درهیچ یک ازگروههای موجود یعنی درملی ها و دینی ها وجود نداشت . گروه ایت الله کاشانی وفدائیان ازترس کمونیست شدن ایران و وگروه مصدق هم باهمین انگیزه لکن بایک دید ملی ووطنی از رویاروئی با کودتا چیان واهمه داشتند .
واما فرق بین کاشانی ومصدق دراین بود که مصدق قهرمانانه و کاشانی سازشکارانه عمل کردند .
توده ای ها تنها گروهی بودند که گر و ههای دیگر را تشویق به مقاومت می کردند و انهم برای تشکیل یک حکومت کمونیستی درایران .
بنظر نمی رسد که کودتای 28 مرداد بدون چراغ سبز شوروی ها انجام شده باشد واین موضوع راهم حوادث بعد ازکود تا وارتباط گرم روسها و چینی ها باشاه نشان می دهد.
واما نکته دیگر این است که از مرداد 32 تاکنون . چه به وسیله عوامل شاه و چه جمهوری اسلامی مصدق مورد بی مهری قرارگرفته است . لکن آیت الله کاشانی تا34 مشکلی با رزیم شاه نداشت و اززمان جمهوری اسلامی هم مورد توجه بود . یعنی توجه حاکمان.
شما به خیابانها و مدارس و مراکز فرهنگی نگاه کنید به ببینید چقدر اسمها که بنام ایت الله کاشانی است . اما یک خیابان و حتی پس کوچه هم بنام دکتر مصدق نیست.
خوب حالا دقت کنید .
نویسنده اعتقاد نداردکه ملت ایران ملت مرده پرستی است .
خودحقیر بیش از 250 بار به زیارت حضر ت عبدالعظیم نائل شده ام . درصحن حضرت حمزه (س) . مقبره آیت الله کاشانی قرار دارد . سالیانه حداقل 6میلیون نفر به زیارت حضرت عبدالعظیم می ایند .
من هرگز ندیده ام که کسی بر سر مقبره ایت الله کاشانی بایستد فاتحه ای بدهد و یا این که حتی بداند مقبره او دراینجا قرار د ارد.
واما مصدق با همه بی مهری . چه کسانی که به زیارت رفته اند وچه کسانی که نرفته اند می دانندکه او در احمد اباد کرج دفن است ودلها برای زیارت همان مقبره او هم می طپد واگر بدون مشکل مردم بتوانند ازمقبره او زیارت کنند خواهیم دیدکه چه خواهد شد . همانطور که مادر جریان تشییع جنازه سحابی وهاله که ازمریدان آن مرد بودند دیدیم .
و بازهم گلی به گوشه جمال شیرازی ها که یک میدان رابه نام مصدق اززمان شاه نامگذاری کردند که از باد وباران نیاید گزند و باتعویض نامها وحتی گذاردن اسماء مقدس برای محو نام این میدان هنوز بنام فلکه مصدق شناخته می شود.

امیر ثابت قدم یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 22:54 http://www.sabetq2.blogfa.com




دیگر نمانده هیچ ....

امروز چه روزی بود خدایا . این روزی که شب ان هم می خواد شب قدر باشه ..
ازصبح خبر دادند که اومدن ماهواره هاراجمع می کنن. خوب من ببرون بودم و بچه ها هم رفته بودند بالا ال ام بی هاراجمع کنن و
ازگزند دوستان در امان بدارند.
امدم خانه و بعد بچه ها رسیور راهم جمع کردند که اگر وارد خانه هم شدند بگوییم که ما بچه های خوبی هستیم وتابع ولایت هستیم و هیچ مشکلی نداریم .
به خاک ارچکد خونم ازقلب پاک . خدا شاه میهن نویسد به خاک !!!
خوب . حالا چه کنیم امدیم بااسکایپ بایکی ازدوستان حرف بزنیم و درددلی کرده باشیم که اسکا یپ هم (no call ) ,تشون می داد . خوب حالا چه کنیم . اومدیم روی فیلتر ی ها بازنشد .
بعد اومدیم روی همین وبلاگهای عادی بازهم بازنشد.
عجب زندگی برای ما درست کرد این اقای جنتی و رفقاش که پاشون لب گوره و می خواهند کل ملت همه ارزوهای خودشون را بگو ر ببرند قبل ازانکه خودشون توگور برن .
دیگه ساعت 4 بعدازظهر شده بود . گرفتیم وخوابیدم و باخودم زمزمه می کردم

دیگر نمانده هیچ بجز وحشت سکوت .
دیگر نمانده هیچ بجز ارزوی مرگ .


امیر ثابت قدم سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:58 http://www.sabetq2.blogfa.com


باسلام . رفقا . نمی دونم این روزا این میزگردائی که صدوسیمای وطنی می ذاره و یک عده ادم هم باعقلای گردشون میان بحث سیاسی می کنن می ببینید؟
خوب اینا میگن . ناتو وامریکا برای نفت اومدن لیبی .
خوب این کجاش مبهمه . البته که برای نفت اومدن . پس می خواستی برا ی رضا ی خد او قربه الی الله و فی سبیل الله و فنای فی الله بیان .
پس می خواستی گربه برای خاطرخدا موش بگیره ؟
بعد می گی ادعا میکنن که اونا مردمه پیروز کردن .
خوب . پس کی پیروز کرده . ؟
خوب اینا اگه پرواز ممنوع را انجام نمی دادن . اگر هر شب نمی اومدن بمب وراکت توسر قذافی بندازن . خوب مردم چکار می کردن . باد قتل عام می شدن .
بعدهم می گی برنامه برای نفت دارن .
ایتالیا اینجوری گفته ..
انگلیس هم اونجوری گفته .
خوب بزرگوار ایتالیا که همسایه لیبیه . به اواره ها پناه داده ..
تو ی بمباران شرکت کرده . المان همین طور انگلستان همین طور
پس کدوم شرکت بیاد کارکنه ؟
ازافغانستان یاکستان ؟
بعدهم چند تاعکس با اوباما و فهد و.. اینا نشون میدید. ؟
مگر بارفقای شما عکس نداشتن ؟
برای انتخابات . برای موضوعای دیگه تبریک نگفتن ؟
خوب یه روزی عکس داشتن . بعد هم همونا اومدن وحسابشو رسیدن .
خوب این اشکالش چیه ؟
یه روزم ما باعراق جنگ داشتیم حالا جنگ نداریم .
یه روز هم توی جنگ شوروی به عراق کمک می کرد .
امروز باایران رفیق شده . توی ایران منافع داره ..
خانم اقای پوتین هم اومده توی ایران سرمایه گذاری کرده .
خوب ...
دیگه چی بگم .
بهتره بگم . جمعش کن اقا.....

امیر . سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 20:04


شنیدم که وقتی متولد شدم توی گوش راستم اذان وتوی گوش چپم اقامه خوندن . که مهر خداوعلی ومحمد ازهمون روز اول توی جان من بنشینه واین درحالی بودکه مادرم هم نه ماه که سنگینی مرا تحمل می کرد یاعلی ویاحسین می گفت ...
قران را بالای سرمن گذاشته بود که خدا مراسالم نگه داره
بعد هم گفتند که هروقت مریض می شدم . تربت کربلا را توی اب می ریختند و باقاشق چای خوری به من می دادند .
هروقت می افتادم مادرم می گفت . بگویا علی بلند شو . اگر جائی ازبدنم دردمی گرفت بازم یاعلی .
تا دوران نوجوانی رسید...
مادر یک حلقه درست کرده بود واسمش را گذاشته بود حلقه ابوالفضل . ماراحموم می داد و ازتوی اون حلقه رد می کرد .
یواش یواش اومدیم دبستان ودبیرستان ..
یواش یواش با مسجد اشنا شدیم . با ادمهای خوب ومتدین
بااوناکه سالم بودن . پاک بودن . یادگرفتیم ...
پای منبرها نشستیم .
یادش بخیر شهید دستغیب . یادش بخیر . مصباحی ..
مسجد جامع عتیق شیراز . شاه چراغ واسونه که پنجشنبه شب ها و یکشنبه شب ها او نجا می رفتیم .
مسجد نو ..
مسجد خیابون داریوش که روبروی یه سینما بود..
یک عده سینما می رفتند یک عده می اومدن مسجد...
خوب ..
بعد هم دنبال خبرهای سیاسی ...
اومدیم اصفها ن اونجا هم کامون همین بود..
توی دانشگاه .. توی مسجد..
بعدهم شریعتی اومد . کلی چیز یاد گرفتیم .
ابرگشتیم شهر خودمون ابادان ..
حسینیه اصفهانی ها . خیلی افرادمی اومدن .
علامه جعفری.. بقیه .
بحث های خوبی می شد.
با رفقای متدین اشنا شدیم .
سال ۵۶ همه همدیگه راپیدا کرده بودند . راه پیمائی . درگیری باپلیس .
توی این سالها هم هروقت گرفتار بودم . می رفتم زیارت . پیاده وسواره . قم . جمکران . عبدالعظیم . مشهد ..
درسته ؟ توی همون چاه جمکران هم نامه انداختم ..
چه فرقی می کنه . بالاخره او می بینه .
اگه ادرس هم عوضی بریم خودش می بخشه .
اما توی رود خونه هم نامه نوشتم وانداختم .

امیر ۲ سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 21:26


حرفای روشنفکرا وکمونیستا وسوسیالیستا وناسیونالیسا راهم گوش کردم وخوندم . . حرفی که حرف باشه نبود . همه اش ادم کشی بود منتی اسمها فرق می کرد بعد هم شریعتی اومد وبازرگان وطالقانی وامام خمینی اونا هم حرف داشتن و بعد هم انقلاب که پیروز شد .
اگرانقلاب هم نبود همان بودیم .
هنوزم همونم . نه من که همه نه من که بچه ها ...بازهم بااین روال بزرگ میشن .
هنوزم دنبال علی هستم . همین الان باتربت کربلا افظارکردم .
حالا رفیق عزیز تو داخل اون اتاقک ماهواره نشستی و بایه لباسی که مخصوص استخره می خوای واسه من نسخه بدی اونم نه سیاسی بلکه دینی یاتوی فیس بوک بیای چند تا حرف بی مصرف بزنی وبری .

می خوای بگی اون کتابی که بالای سرمن بوده کتاب افسانه است و حقیقت نداره وکتاب جنگ وکشتا روخونریزیه .
می خوای بگی محمد وعلی وحسین ادمکش وجانی بودند .
خوب بگو . اگر می خوای بگی باید بری مطالعه کنی اونم نه این که توهین کنی باید بادلیل ومنطق حرفت رابزنی .
حالا یه اسمی هم برای خودت گذاشتی . یه اسم ملی مثلا کورش و وبعد هم رضاشاه وبعد محمدرضا.اخه کورش چکارداره به رضا شاه ومحمدرضاشاه کورش انسانهارانجات داده . اینها اانسانهاراکشتن . شعرای مارا . ورزشکارا . نویسنده ها . خوب قاتل اینها چه کسانی بودند ؟
شما فکر می کنید اگر مردم بعضی ازحرکات این حکومت فعلی راقبول ندارند یعنی شما راقبول دارن ؟
یعنی برگردن به جاهلیت شاهنشاهی ؟
خوب حالا مگه ما گفتیم کورش بدادمی بوده .. ازنظرما کورش هم به بشریت خدمت کرده و ما اعتقاد داریم که پیغمبر بوده که شما حتما اعتقاد ندارید. خوب شما عقیده ای دارید بسیارخوب .
اما انتظارنداشته باش که من تورا قبول داشته باشم بهتره بهت بگم که

مرابه خیرتوامید نیست شرمرسان .



[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 21:32


شنیدم که وقتی متولد شدم توی گوش راستم اذان وتوی گوش چپم اقامه خوندن . که مهر خداوعلی ومحمد ازهمون روز اول توی جان من بنشینه واین درحالی بودکه مادرم هم نه ماه که سنگینی مرا تحمل می کرد یاعلی ویاحسین می گفت ...
قران را بالای سرمن گذاشته بود که خدا مراسالم نگه داره
بعد هم گفتند که هروقت مریض می شدم . تربت کربلا را توی اب می ریختند و باقاشق چای خوری به من می دادند .
هروقت می افتادم مادرم می گفت . بگویا علی بلند شو . اگر جائی ازبدنم دردمی گرفت بازم یاعلی .
تا دوران نوجوانی رسید...
مادر یک حلقه درست کرده بود واسمش را گذاشته بود حلقه ابوالفضل . ماراحموم می داد و ازتوی اون حلقه رد می کرد .
یواش یواش اومدیم دبستان ودبیرستان ..
یواش یواش با مسجد اشنا شدیم . با ادمهای خوب ومتدین
بااوناکه سالم بودن . پاک بودن . یادگرفتیم ...
پای منبرها نشستیم .
یادش بخیر شهید دستغیب . یادش بخیر . مصباحی ..
مسجد جامع عتیق شیراز . شاه چراغ واسونه که پنجشنبه شب ها و یکشنبه شب ها او نجا می رفتیم .
مسجد نو ..
مسجد خیابون داریوش که روبروی یه سینما بود..
یک عده سینما می رفتند یک عده می اومدن مسجد...
خوب ..
بعد هم دنبال خبرهای سیاسی ...
اومدیم اصفها ن اونجا هم کامون همین بود..
توی دانشگاه .. توی مسجد..
بعدهم شریعتی اومد . کلی چیز یاد گرفتیم .
ابرگشتیم شهر خودمون ابادان ..
حسینیه اصفهانی ها . خیلی افرادمی اومدن .
علامه جعفری.. بقیه .
بحث های خوبی می شد.
با رفقای متدین اشنا شدیم .
سال ۵۶ همه همدیگه راپیدا کرده بودند . راه پیمائی . درگیری باپلیس .
توی این سالها هم هروقت گرفتار بودم . می رفتم زیارت . پیاده وسواره . قم . جمکران . عبدالعظیم . مشهد ..
درسته ؟ توی همون چاه جمکران هم نامه انداختم ..
چه فرقی می کنه . بالاخره او می بینه .
اگه ادرس هم عوضی بریم خودش می بخشه .
اما توی رود خونه هم نامه نوشتم وانداختم .


حرفای روشنفکرا وکمونیستا وسوسیالیستا وناسیونالیسا راهم گوش کردم وخوندم . . حرفی که حرف باشه نبود .
همه اش ادم کشی بود منتی اسمها فرق می کرد بعد هم شریعتی اومد وبازرگان وطالقانی وامام خمینی اونا هم حرف داشتن و بعد هم انقلاب که پیروز شد .
بعد هم هرروز توطئه وخرابکاری تا جنگ شد و همه به فرمان حضرت اما م به جبهه رفتند و نگذاشتندکه این مملکت نابود بشه .
اگرانقلاب هم نبود همان بودیم .

هنوزم همونم . نه من که همه نه من که بچه ها ...بازهم بااین روال بزرگ میشن .
هنوزم دنبال علی هستم . همین الان باتربت کربلا افظارکردم .
حالا رفیق عزیز تو داخل اون اتاقک ماهواره نشستی و بایه بالباسی که مخصوص استخره می خوای واسه من نسخه بدی اونم نه سیاسی بلکه دینی یاتوی فیس بوک بیای چند تا حرف بی مصرف بزنی وبری .

می خوای بگی اون کتابی که بالای سرمن بوده کتاب افسانه است و حقیقت نداره وکتاب جنگ وکشتا روخونریزیه .
می خوای بگی محمد وعلی وحسین ادمکش وجانی بودند .
خوب بگو . اگر می خوای بگی باید بری مطالعه کنی اونم نه این که توهین کنی باید بادلیل ومنطق حرفت رابزنی .
حالا یه اسمی هم برای خودت گذاشتی . یه اسم ملی مثلا کورش و وبعد هم رضاشاه وبعد محمدرضا.اخه کورش چکارداره به رضا شاه ومحمدرضاشاه کورش انسانهارانجات داده . اینها اانسانهاراکشتن . شعرای مارا . ورزشکارا . نویسنده ها . خوب قاتل اینها چه کسانی بودند ؟
شما فکر می کنید اگر مردم بعضی ازحرکات این حکومت فعلی راقبول ندارند یعنی شما راقبول دارن ؟
یعنی برگردن به جاهلیت شاهنشاهی ؟
خوب حالا مگه ما گفتیم کورش بدادمی بوده .. ازنظرما کورش هم به بشریت خدمت کرده و ما اعتقاد داریم که پیغمبر بوده که شما حتما اعتقاد ندارید. خوب شما عقیده ای دارید بسیارخوب .
اما انتظارنداشته باش که من تورا قبول داشته باشم بهتره بهت بگم که

مرابه خیرتوامید نیست شرمرسان .

امیر ثابت قدم چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:28 http://www.sabetq2.blogfa.com



شهر فوتبال .

اینجا شهر فوتباله . شیرتوشیر چو بنگاله
اینجا بورکینا فاسو . یا که چاد وسوماله .؟
این زمین فوتبالی . پر زگود وکنداله
اینجا صحنه بوکسه . یازمین فوتساله
مثل دکه وبگناه . جای مشتی دلاله
(مایلی کهن) گفته . (استیلی) چه بی حاله
گفته پاسخش ( روشن ). باغچه تون چه باحاله
قیمتش که میلیارده . پرزبوی پامچاله
قابلی نداره گفت . پرزخاک وپوشاله
پیش کاخ (ضرغامی) . مثل سیرومثقاله
(دائی) شهر یار گفته . مایلی بداحواله
حرف او نمی ارزه . چند ریال که بنجاله
گفت اقا (حمید) اما . این زبون من لاله .
حالا می بریم (صنعت ). تا که پربشه چاله
گفته کارشناس اما . کم بیابکن ناله
تیم پرسیپولیس حالا . مستحق غرباله
درنود بدیدم من . بحث وجار وجنجاله
(فردوسی ) میگه نیستش . ا ینجا خونه خاله
تیم اول تهران . منتقل به خلخاله
اونکه باخته گریونه . انکه برده خوشحاله
خبط داوری بوده . حق باخته پاماله
یکجا ناله وشیون . یکجا بوق وتشماله
رای مردمه میران . یاکه چند تا رجاله ؟
وضع ملی وامید . پر زقیل وهم قاله
به ازاین نخواهد شد . بد زقبل و پارساله
تاکه ورزش فوتبال . د ست باند رماله
اون رئیس رمالا . عینهو یه دجاله
پس بزرگ دجالا. مد ذله العاله .!!




برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد