معنای عقد - پاسخ به سوال دراین مورد.



معنای عقد 

با سلام :

دوست عزیز :از نظر اسلام زن و مرد دو موجودی هستند که مکمل یکدیگرند و خداوند مهربان آنها رابرای همدیگر آفریده است قرآن کریم می فرماید: از نشانه های (قدرت) اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید، تا به ایشان آرامش یابید و میان شما دوستی و مهربانی نهاد، .....» (1) یکی از نیازهایی که زن و مرد به همدیگر دارند ، نیاز جنسی است. اما برآورده شدن این نیاز باید در چهارچوب قوانین و دستورات اسلام باشد تا به گوهر پاکی و عفت طرفین هیچ گونه خدشه ای وارد نشود.
اسلام برای بر آورده شدن نیازهای جنسی وعاطفی و روانی زن و مرد، چهارچوب ازدواج (دائم و موقت) را معین کرده است و هر گونه ارتباط و لذت های جنسی اعم از صحبت های عاشقانه، لمس و نوازش و ... باید بعد از عقد ازدواج باشد. و حتی دختر و پسری که با هم نامزد هستند و قرار است که در آینده ی نزدیک با هم ازدواج کنند قبل از ازدواج نمی توانند از یکدیگر استفاده و لذت جنسی ببرند حتی اگر در حد گفت و شنودهای عاشقانه و دست دادن باشد. غیر از راه ازدواج راه دیگری برای ایجاد محرمیت و شرعی شدن روابط جنسی بین دختر و پسر وجود ندارد.( متن الفاظ صیغه ازدواج دائم و موقت در رساله های عملیه آمده است.)
البته با شرط کردن عدم استمتاع (بهره گیری ) جنسی در ضمن عقد ازدواج موقت می توان تنها به حد خاصی از محرمیت که خالی از لذت های جنسی و مسائل زناشویی باشد دست یافت شاید منظور از صیغه محرمیت در بین مردم رایج شده است نیز همین باشد. که در این صورت دختر و پسر ضمن اینکه با هم محرم می شوند ولی حق آن قبیل استمتاعات جنسی را که نبودنش را شرط کرده بودند، ندارند اما رفت و آمد، نشست و برخاست، کار کردن با یکدیگر، زندگی کردن باهم، نگاه کردن به همدیگر، دست زدن به بدن همدیگر، گفتگو و مسافرت با هم برای آنان اشکالی ندارد. روشن است که این روش راه مستقلی برای ایجاد محرمیت نیست که همان راه ازدواج موقت است منتهی طرفین باتوافق لذات جنسی از یکدیگر را به حد خاصی محدود کرده و یا به طور کلی عدم آنها را شرط می کنند.
از اینها بگذریم به نظر می رسد منظور شما از خطبه عقد صیغه عقد است و الا خطبه عقد حمد و ثنای خداوند است و سلام و دورد به پیامبر و ائمه و ذکر حدیثی از نبی مکرم اسلام درباره اهمیت ازدواج . به هر حال ازدواج به دو گونه انجام می گیرد : 
1) ازدواج دائم .
2) ازدواج موقت .
در هر کدام از این ازدواج ها عروس و داماد یا خودشان عقد را می خوانند و یا وکیلشان که چندان تفاوتی در معنای صیغه عقد ایجاد نمی شود . لازم به ذکر است که هنگام خواندن صیغه عقد خواننده و قبول کننده باید قصد انشا و ایجاد داشته باشند ضمن اینکه به معانی کلمات واقف باشند ، البته برای خواندن عقد صیغه های متفاوتی وجود دارد که مختصری معانی انها با هم متفاوت است بنده برای نمونه یک مورد از صیغه ها را که از صیغه های عقد موقت است اینجا خدمتتان مثال می زنم ، شما می توانید در این باره به کتاب صیغه های ازدواج مراجعه کنید (کتابی است جیبی که در حدود 30 صفحه استو در کتاب فروشی های مذهبی یافت می شود)
اگر هر دو نفر (عروس و داماد) بخواهند صیغه عقد را خودشان بخوانند ، در عقد موقت خانم می گوید:
(متعت نفسى فى المدة المعلومة على المهر المعلوم) 
من خود را به عقد ، متعه و همسری تو در می آورم (یا به ازدواج تو در می آیم) برای مدت ... روز ( ساعت، سال، ماه، هفته) با مهریه ی این مقدار و با این شرائط خاص.
سپس مرد طرف خود می گوید :
(قبلت لنفسى فى المدة المعلومة على المهر المعلوم) البته در هر دو طرف باید با قصد انشاء عقد موقت و قبول آن باشد.
و مرد می گوید: من این نکاح ( یا ازدواج ) را قبول کردم.
این ترجمه یکی از صیغه های عقد موقت بود ولی خطبه ی عقد چیز دیگری است.
و اگر وکیل شده اید که زن را برای خود عقد موقت کنید کافى است با تعیین مهر و مدت به وکالت از زن بگوئید (انکحت موکلتى نفسى فى المدة المعلومة على الصداق المعلوم) سپس از طرف خود بگویید (قبلت النکاح لنفسى فى المدة المعلومة على الصداق المعلوم) البته در هر دو طرف باید با قصد انشاء عقد موقت و قبول آن باشد. 
واگر وکیل ازطرفین هستید بگوئید (انکحت موکلتی موکلی فی المدة المعلومة علی الصداق المعلوم ) سپس بگوئید ( قبلت النکاح لموکلی کذلک ) .
صیغه عقد موقت را مى توان به فارسى خواند ؟ 
اگر بتوانند به احتیاط واجب باید عربى بخوانند و اگر نتوانند به زبانهاى دیگر اشکال ندارد مثلاً پس از تعیین دقیق مهر و زن به مرد بگوید خود را به ازدواج تو درمدت یادشده معلوم به مهر یه یاد شده معلوم در میآورم ومدر بگوید قبول کردم . 

معنای کلمات عربی که در خطبه عقد خوانده میشود چیست؟ چرا باید حتماً خوانده شود؟
در مراسم عقد ابتدا مستحب است خطبه‏ای خوانده شود، بعد از آن صیغه عقد خوانده میشود.(2)خطبه عقد را میتوان به زبان‏های مختلف خواند ولی غالباً به صورت عربی خوانده میشود مثل: "الحمد لله الذی أحلّ النکاح و حرّم السفاح و الزنا؛ ستایش خدایی که نکاح را حلال کرد و زنا و فساد را حرام نمود".و امّا خواندن صیغه عقد نکاح، واجب است، زیرا به وسیله آن نکاح واقع میشود و اگر صیغه اجرا نشود، ازدواج صورت نگرفته و مرد و زن با یکدیگر محرم نشده‏اند. به فتوای اکثر مراجع به احتیاط واجب باید صیغه عقد ازدواج به زبان عربی صحیح خوانده شود، ولی اگر مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی صحیح بخوانند، به هر لفظی (فارسی، ترکی، انگلیسی و...) که صیغه را به طور صحیح بخوانند (که همان معنای جمله عربی باشد)، صحیح است.(3)اگر مرد و زن بخواهند صیغه عقد را خود اجرا کنند باید مهریّه و شرائط را بیان کنند و بعد از توافق و رضایت طرفین صیغه عقد را بخوانند.اول زن میگوید: زوجتک نفسی علی الصداق المعلوم، یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معین شد. پس از آن بدون فاصله مرد میگوید: قبلت التزویج، یعنی ازدواج را قبول کردم.اگر زن و مرد هر کدام برای خود وکیلی بگیرند که از طرف آن‏ها صیغه عقد را بخواند و مثلاً اسم زن فاطمه و اسم مرد احمد باشد، ابتدا وکیل زن میگوید: زوجتُ موکلتی فاطمه موکلک احمد علی الصداق المعلوم، یعنی موکله خودم (فاطمه) را به موکل تو (احمد) بر مقدار مهریه معلوم تزویج کردم، سپس بلافاصله وکیل مرد میگوید: قبلتُ لموکلی احمد علی الصداق المعلوم، یعنی تزویج را برای موکّلم احمد بر مقدار مهریه معلوم قبول کردم.(4)اما این که چرا باید صیغه عقد خوانده شود، علت آن است که عقد ازدواج یک نوع قرارداد و تعهد بین مرد و زن بر ازدواج است مانند بقیه قراردادها از قبیل خرید و فروش، اجاره، مضاربه، جعاله و... در تمامی قراردادها سفارش شده که از ابتدا تمامی مشخصات و جزئیات لحاظ بشود. ازدواج از بقیه قراردادها مهم تر و دقیق تر و احکام و آثار حقوقی زیادی بر آن مترتب است. و از طرفی دستور شرع است که باید عقد ازدواج با تمامی قیود و شرایط به طور صحیح اجرا شود تا در آینده مشکلی ایجاد نشود و کسی به راحتی نتواند این پیمان را زیر پا بگذارد.
دستور خواندن خطبه ی عقد غیردائم
مساله 2031- برای خواندن صیغه عقد موقت کافی است بعد از آن که مدت و مهر معین شد، زن بگوید : « زوجتک نفسی فی المده المعلومه علی المهر المعلوم» (من خودم را به همسری تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) مرد نیز بگوید : « قبلت» ( قبول کردم) یا این که وکیل زن بگوید : « متعت موکلتی موکلک فی المده المعلومه علی المهر المعلوم» ( موکله خودم را به ازدواج موکل تو در مدت معین با مهر معین درآوردم) وکیل مرد نیز بگوید : « قبلت لموکلی هکذا» ( قبول کردم برای موکل خودم همینطور) .
ازدواج و زناشوئی
مساله 2023- ازدواج (دائم و غیردائم) از مستحبات است و اگر کسی بترسد که با ترک ازدواج (دائم و غیردائم) در حرام بیفتد ازدواج (دائم و غیر دائم) بر او واجب است.
مساله 2104 – مستحب است در شوهر دادن دختری که به حد بلوغ رسیده تعجیل کنند ، همچنین در مورد زن دادن به پسرانی که نیاز به همسر دارند .
مساله 2024 – به واسطه عقد ازدواج زن و مرد به هم حلال می شوند و آن بر دو قسم است : ازدواج دائم که همیشگی است و زنی را که به این عقد در می آید «دائمه» گویند و ازدواج غیردائم که برای مدت معینی عقد زناشوئی می بندند، خواه این مدت کوتاه باشد یا طولانی و آن را « متعه» نیز می نامند.
مساله 2025 – در عقد ازدواج خواه دائم باشد یا موقت، خواندن صیغه لازم است و رضایت طرفین به تنهایی کافی نیست و صیغه عقد را طرفین یا وکیل آنها می توانند بخوانند.
مساله 2026- وکالت مرد از طرف زن، یا زن از طرف مرد، برای خواندن صیغه مانعی ندارد.
مساله 2027- هر گاه زن و مردمی به کسی وکالت داده اند صیغه عقد آنها را بخواند تا یقین نکنند که وکیل صیغه را خوانده بر یکدیگر حلال نمی شوند، ولی اگر وکیل مورد اعتماد باشد و بگوید خوانده ام کافی است.
مساله 2028- هرگاه زن، کسی را وکیل کند که او را مثلا برای ده روز یا دو ماه به عقد مردمی درآورد و ابتدای آن را معین نکند باید آغاز آن را از روز و ساعتی که عقد می کند قرار دهد.
مساله 2029- احتیاط مستحب آن است که یک نفر از سوی دو همسر صیغه عقد نخواند، یعنی دو طرف عقد دو نفر باشند و نیز احتیاط مستحب این است که انسان نمی تواند از طرف زن وکیل شود تا آن را برای خود بطور دائم و یا موقت عقد کند.
شرایط عقد ازدواج
مساله 2032- عقد ازدواج شرایطی دارد از جمله :
1 - احتیاط آن است که صیغه آن به عربی صحیح خوانده شود ولی در صورتی که مرد و زن نتوانند صیغه را به عربی بخوانند می توانند به زبان خود بخوانند و گرفتن وکیل برای خواندن صیغه به زبان عربی واجب نیست. ولی باید لفظی بگویند که معنی همان صیغه عربی را بهفماند.
2 - کسی که صیغه را می خواند باید قصد انشاء داشته باشد یعنی قصدشان این باشد که با گفتن این الفاظ همسری در میان آن دو برقرار گردد زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد این معنی را قبول کند وکیل نیز باید چنین قصدی را داشته باشد.
3 - کسی که صیغه عقد را می خواند باید عاقل و احتیاطاً بالغ باشد هر چند از طرف دیگری وکیل باشد.
4 - ولی یا وکیل در اجرای صیغه عقد باید زن و شوهر را معین کند بنابراین اگر کسی چند دختر دارد نمی تواند به مردی بگوید : « زوجتک احدی بناتی» ( یکی از دخترانم را به همسری تو در آورم)
5 - زن و مرد باید از رو ی اختیار به ازدواج راضی باشند ولی اگر یکی از آن دو ظاهرا با کراهت اجازه می دهد اما می دانیم قلبا راضی است عقد صحیح است.
6 - صیغه عقدباید صحیح خوانده شود و اگر طوری غلط بخوانند که معنی آن را عوض کند عقد باطل است اما اگر معنی عوض نشود اشکالی ندارد.
مساله 2033- کسی که دستور زبان عربی را نمی داند ولی کلمات عقد را صحیح ادا می کند و معنی آن را نیز می داند عقد او صحیح است.
مساله 2034- اگر عقد زنی را برای مردی بدون اجازه آنها بخوانند و بعدا آنها راضی شوند و اجازه دهند عقد صحیح است.
مساله 2035- اگر زن و مردی یا یکی از آن دو را مجبور به ازدواج نمایند ولی بعد از خواندن عقد راضی شوند و اجازه دهند احتیاط واجب آن است که صیغه عقد را از نو بخوانند.
مساله 2036- پدر و جد پدری می توانند ( در صورت ضرورت ) برای فرزند نابالغ یا دیوانه خود ازدواج کنند و بعد از آن که طفل بالغ شد یا دیوانه عاقل گردید بنابر احتیاط واجب نباید آن را به هم زد.
مساله 2037- دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد چنانچه باکره باشد احتیاط آن است که با اجازه پدر یا جد پدری ازدواج نماید ولی اگر همسر مناسبی برای دختر پیدا شود و پدر مخالفت کند اجازه او شرط نیست، همچنین اگر به پدر یا جد پدری دسترسی نباشد و دختر هم احتیاج به شوهر کردن داشته باشد یا این که دختر قبلاً شوهر کرده باشد که در این دو صورت نیز اجازه پدر و جد در ازدواج جدید لازم نیست.
مساله 2102 – هرگاه زن بگوید شوهر ندارم می توان حرف او را قبول کرد به شرط آنکه متهم نباشد ، اما اگر بگوید یائسه ام قبول ادعای او اشکال دارد .
- تعیین‌ مهر و ذکر آن‌ شرط ازدواج‌ موقت‌ است‌ و هر چیزی‌ که‌ مالیت‌ داشته‌ باشد چه‌ کم‌ چه‌ زیاد، را می‌توان‌ با رضایت‌ زن‌ و مرد به‌ عنوان‌ مهر تعیین‌ کرد.
احکام عقد غیردائم
مساله 2070- در ازدواج موقت مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.
مساله 2071- ازدواج موقت هرچند برای لذت بردن هم نباشد بلکه به قصد محرم شدن نزدیکان آن دختر باشد جائز است مشروط بر اینکه دختری را که به ازدواج موقت در می آورند در حدی باشد که قابل لذت جنسی باشد، مثلا اگر کوچک است باید وقت را به اندازه ای زیاد کنند که دوران آمادگی دختر را شامل شود، هرچند بعد از عقد مدت را ببخشند.
مساله 2072- احتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهار ماه نزدیکی با همسر خود را در ازدواج موقت نیز ترک نکند.
مساله 2073- زنی می تواند در ازدواج موقت شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند و تنها لذتهای دیگر ببرد، ولی اگر بعدا به این امر راضی شود مانعی ندارد.
مساله 2074- همسر ازدواج موقت حق خرجی ندارد، هرچند باردار شود و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد و حق واجب همخوابی نیز ندارد.
مساله 2075- همسر موقت می تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود یا کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند، مگر این که به خاطر بیرون رفتنش حق شوهر از بین برود.
مساله 2076- پدر یا جد پدری می تواند برای محرم شدن با زنی او را به عقد موقت پسر نابالغ خود درآورد ( به شرط این که مدت عقد به اندازه ای باشد که پسر به حد بهره گیری جنسی برسد) و نیز می تواند دختر نابالغی را برای محرم شدن بستگان به عقد کسی درآورد ( به همان شرط که در مورد پسر گفته شد) و در هر دو صورت بنابر احتیاط واجب باید عقد فایده ای برای آن دو داشته باشد و خالی از مفسده باشد.
مساله 2077- مرد می تواند مدت ازدواج موقت را ببخشد و به آن پایان دهد ، در این صورت اگر با آن زن نزدیکی کرده باید تمام مهر و اگر نزدیکی نکرده باید نصف آن را بدهد.
مساله 2078- مرد می تواند زنی را که صیغه اوست به عقد دائمی درآورد، ولی باید نخست باقیمانده مدت را ببخشد، سپس او را عقد کند.
مساله 2079- ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، عده دارد به شرحی که در کتاب طلاق خواهد آمد و فرزندانی که از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.
عده در ازدواج غیردائم
متعه یعنى ازدواج موقت در ازدواج موقت اگر زن و شوهر مدت ازدواج شان به پایان برسد و یا باقی مانده مدت را مرد به زن ببخشد اگر ان دو با هم رابطه جنسی داشته باشند و به همدیگر دخول کرده باشند می بایست زن بعد از پایان مدت عده نگه دارد ، عده متعه بنابر احتیاط واجب دو حیض کامل است و اگر مقصود معناى عدّه و متعه است ، عده یعنى مدتى که زن پس از مفارقت شوهر یا آمیزش شبهه باید از ازدواج دورى کند و احکام عده را مراعات نماید . 
دستور خواندن خطبه ی عقد موقت و احکام کامل ازدواج موقت

در دو صورت ازدواج موقت عده ندارد :
1- نزدیکی صورت نگرفته باشد.
2 - زن یائسه باشد.
عده ازدواج غیردائم
عده ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت . در صورتی که عادات ماهانه می بیند به مقدار دو حیض کامل است و اگر عادت نمی بیند چهل و پنج روز تمام است.
عده وفات
و در صورتی که شوهر از دنیا برود باید چهار ماه و ده روز عده نگه دارد. خواه شوهرش با او نزدیکی کرده باشد یا نه . حتی زن یائسه نیز باید عده وفات نگه دارد . و اگر باردار است باید تا هنگام وضع حمل عده نگه دارد ولی اگر پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز فرزندش به دنیا آید باید تا چهار ماه و ده روز از مرگ شوهر عده را ادامه دهد.
بعضی از محدودیت ها و مسئولیت های ازدواج غیر دائم
مساله 2042 – ازدواج با زنانی که با انسان محرم هستند حرام است ، مانند مادر ، دختر ، خواهر ، عمه ، خاله ، دختر برادر ، دختر خواهر ، زن پدر ، دختر زن و مادر زن .
مساله 2043 – هرگاه کسی زنی را برای خود عقد ( دائم ، غیردائم ) نماید هرچند با او نزدیکی نکرده باشد ، مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم می شوند ، ولی دختر زن و نوه دختری و پسری آن زن در صورتی به آن مرد حرام می شوند که با آن زن نزدیکی کرده باشد .
مساله 2046 – هرگاه زنی را برای خود عقد کندتا وقتی آن زن در عقد اوست نمی تواند با خواهر آن زن ازدواج کند ، خواه عقد دائم باشد یا غیردائم ، حتی بعد از طلاق مادام که در عده است ، در صورتی که عدع رجعی باشد ، نمی تواند خواهر او را بگیرد و احتیاط مستحب آن است که در عدع طلاق بائن که شرح آن خواهد آمد با او ازدواج نکند ، همچنین در عده متعه ، خواه بعد از تمام شدن مدت باشد و یا بخشیدن مدت .
مساله 2079- ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، عده دارد و فرزندانی که از آن متولد می شوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث می برند هرچند آن زن و شوهر از هم ارث نمی برند.
مساله 2075- همسر موقت می تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود یا کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند، مگر این که به خاطر بیرون رفتنش حق شوهر از بین برود.
مساله 2074- همسر ازدواج موقت حق خرجی ندارد، هرچند باردار شود و از شوهر ارث نمی برد و شوهر هم از او ارث نمی برد و حق واجب همخوابی نیز ندارد.
مساله 2072- احتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهار ماه نزدیکی با همسر خود را در ازدواج موقت نیز ترک نکند.
مساله 2073- زنی می تواند در ازدواج موقت شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند و تنها لذتهای دیگر ببرد، ولی اگر بعدا به این امر راضی شود مانعی ندارد.
مساله 2070- در ازدواج موقت مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.
مساله 2048- زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، همچنین مرد مسلمان نمی تواند بنابر احتیاط با زن کافر ازدواج دائم کند ولی ازدواج موقت با زنان اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد
- عقد ازدواج‌ موقت‌ با زنی‌ که‌ زنا کار است‌، خصوصا اگر از زن‌هایی‌ باشد که‌ در زنا شهرت‌ دارد، با کراهت‌ جایز است‌، و اگر مرد با او ازدواج‌ موقت‌ نمود، زن‌ را از فجور باز دارد.
-----------------------------------------------------------------------------
1) روم، 22.
2) محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج 29، ص 40.2 - توضیح المسائل مراجع، 
3) ج مسئله 2370 و ذیل آن.
4) توضیح‏المسائل مراجع، ج 2، مسئله 2368.

بشارت قران ..



بشارت قرآن به دولت عدل الهی آخر الزمان



اللهم صل على محمد و آل محمد 


قرآن و روایات متواتر اسلام و کتب مقدس آسمانی عموماً و نوشته های گروهی از مدعیان نبوت احیاناً ، به الحان گوناگون و تعبیرات مختلف، بشریت را به یک آینده درخشان و عصر مشعشعی نوید بشارت داده اند، که جهان در آن عصر ، روضه رضوان شود، نمونه ای از حیات در بهشت بر این در همین جهان تشکیل گردد که گویی جهان، آفرینش نوینی به خود گرفته است.


در آن عصر ، زمام اجتماع کبیر جهانی از دست بیدادگران بیرون رود و حکومت و داوری بدست با کفایت برگزیدگان خدا و پرهیزکاران افتد. و ریاست و دولت حقّ الهی و زمامداری جهان بشریت، به امر لازم الاجراء الهی در آن زمان، مخصوص موعود کل ملل و مرغوب عموم طوائف ، حضرت مهدی قائم آل محمد(صل الله علیه و آله) ، حجت بن الحسن العسکری خواهد بود.


قرآن کریم که مهمترین منبع اسلامی است، در این زمینه یک بحث کلی و اصولی دارد ، بدون اینکه وارد جزئیات بشود؛ یعنی خبر از تحقق یک حکومت عدل جهانی در سایه ایمان می دهد.


چند نمونه از آیاتی که این بحث را مطرح ساخته ذیلاً از نظر مى گذرانیم:


1- وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [النور : 55] 

(خداوند متعال آن دسته از شما مردم را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند وعده داده که قطعاً ایشان را حکمران روی زمینی خواهد کرد همانگونه که به پیشنیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دینی را که برای آنان پسندیده پا برجا خواهد ساخت و خوف ایشان را تبدیل به ایمنی خواهد کرد ..... ).


مواردی که در این آیه از جانب خدا به انسانهاى صالح که اعمال شایسته انجام داده شده این امور سه گانه است:

1- استخلاف فی الارض

2- تمکین دین 

3- تبدیل خوف به امنیت. 



نبى اکرم (صل الله علیه و اله) فرمودند: »خواهد آمد روزى که عهد ذلت و خوارى ظالمان و منافقان و ملحدان است و روز عزت و رفعت و عبادت و بندگى مؤمنان و آن روز، روز ظهور مهدى است که از تمام مراتب دین چیزى نباشد که نداند و یا داند و نفرماید2.» نجم الثاقب - میرزا حسین نوری ص 128

از حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) در تفسیر این آیه آمده است که فرمودند: این آیه اشاره به قیام قائم (علیه السلام) است- مهدی انقلابی بزرگ - ناصر مکارم شیرازی ص 124. 



2- هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ - توبه / 33 ، فتح / 28 ، صف / 9.

( او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا بر تمامی ادیان پیروزش گرداند( ..... .


امیرمؤمنان على (علیه السلام) هنگامى که آیه ى « هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ....»را تلاوت فرمود، از یاران خود پرسید : آیا این پیروزی ظاهر شده است؟ عرض کردند: آرى! فرمودند: »نه، سوگند به کسى که جانم به دست اوست این پیروزى آشکار نمى شود مگر زمانى که هیچ آبادى روى زمین باقى نماند مگر اینکه صبح و شام بانگ «لااله الاالله» از آن به گوش رسد. همان مصدر، ص 135»


حضرت امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: » این پیروزى به هنگام قیام مهدى از آل محمد(صل الله علیه و اله) خواهد آمد، آنچنان که هیچ کس در جهان باقى نمى ماند مگر اینکه اقرار به محمد (صل الله علیه و اله) خواهد کرد. عصر ظهور - علی کورانی ، ترجمه عباس جلالی ، ص 357.



3- وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّه...... انفال / 39.

( و با آنان بجنگید تا فتنه ای بر جای نماند و دین یکسره از آن خدا گردد......).



محمد بن مسلم مى گوید به امام باقر(علیه السلام) عرض کردم تأویل این سخن پرودگار متعال که در سورهانفال مى فرماید »وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّه .....» چیست؟ حضرت فرمودند: »هنوز تأویل این آیه نیامده است پس زمانى که تأویل آن فرا رسد با کافران پیکار شود ومشرکان کشته شوند تا به توحید و خداى یگانه ایمان آورند و مشرکى باقى نماند و این به هنگام ظهور قائم اهل بیت(علیه السلام) است. منتخب الاثر ، باب 34، ص 290.»


4- قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ . الأعراف : 128.

موسى به قومش گفت : از خدا یارى بخواهید ، و شکیبایى ورزید ، یقیناً زمین در سیطره مالکیّت و فرمانروایى خداست ، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می بخشد ، و سرانجام نیک ، براى پرهیزکاران است .


در کتاب غیبت نعمانى از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: « دولتنا آخر الدول ؛ دولت ما آخرین دولتهاست و اهل بیتى که براى ایشان دولتى باشد باقى نمى مانند مگر آنکه پیش از ما سلطنت مى کردیم مى دیدند هر آینه سلوک مى نمودیم مثل سلوک این جماعت و این است قول خداى عز و جل (و العاقبه للمتقین) نجم الثاقب - ص 140..... پیامبر اسلام فرمودند: « القائم المهدی هو وارث الارض و ما فیها.» نجم الثاقب. 


5- اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ......... حدید / 17

بدانید که خدا زمین را پس از مردگى اش زنده مى کند ........


امام باقر(علیه السلام) فرمودند: « خداوند زمین را بوسیله قائم (عجل الله تعالى فرجه) زنده کند پس او در زمین، عدل و دادگرى کند و زمین را پس از مرگش از ظلم بوسیله عدل زندگى و حیات بخشد.» نجم الثاقب ، ص 81 – بقیة الله ، ص 217 .



6-.............. وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ _ آل عمران : 83.


........... و هر که در آسمان ها و زمین است از روى رغبت یا کراهت در برابر او تسلیم است، وهمه به سوى او بازگردانده مى شوند .


رسول اکرم (صل الله علیه و اله) مى فرمایند: « روزى که مهدى موعود امام قائم قیام کند به عدالت حکومت کند و در دوران حکومت او در روى زمین از جور و ستم اثرى یافت نشود ..... و پیرو هیچ دینى در روى زمین باقى نمى ماند مگر اینکه اسلام مى آورد ..... آیا نشینده اید که خداوند سبحان می فرماید: ...... وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ-ارشاد مفید ، ص 4 - 343 بحارالانوار ، ج 52 ، ص 217 .



7- وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ - الأنبیاء : 105.

و همانا ما پس از تورات در زبور نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به میراث مى برند .


در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه فوق از امام باقر(علیه السلام) نقل است : »هم اصحاب المهدی فی آخرالزمان(مجلد 4 - چاپ بیروت - بخش دوم - ص 67( . این آیه و نظایر آن تصریح مى کنند که بشارت دولت حق امام زمان (عج) در کتب گذشته نیز ذکر شده است.


8- وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ * وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُوا یَحْذَرُونَ - القصص : 6-5).

و ما مى خواستیم به آنان که در آن سرزمین به ناتوانى و زبونى گرفته شده بودند ، نعمت هاى باارزش دهیم ، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [ اموال ، ثروت ها و سرزمین هاى فرعونیان ] گردانیم * و براى آنان در آن سرزمین ، زمینه قدرت و حکومت آماده کنیم ، و به فرعون و هامان و سپاهشان که از ایشان اند چیزى را که از آن هراسناک و در حذر بودند [ و آن پیروزى بنى اسرائیل بر آنان بود ] نشان دهیم .


روایاتی چند در این باره در تفاسیر مجمع البیان و المیزان تصریح به ایندارد که (( الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ)) اهل بیت مکرم رسول خدا(صل الله علیه و اله) و ائمه (علیهم السلام) مى باشند - المیزان ، ج 16 ، ص 11 - چاپ دار الکتب الاسلامیه. و آخرین ایشان حضرت حجت بن الحسن(علیه السلام) است که در اولین لحظات پس از ولادتشان این دو آیه شریفه را تلاوت فرمودند: نجم الثاقب ، ص 31 .



9- أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ - النمل : 62.

[ آیا آن شریکان انتخابى شما بهترند ] یا آنکه وقتى درمانده اى او را بخواند اجابت مى کند و آسیب و گرفتاریش را دفع مى نماید ، و شما را جانشینان زمین قرار مى دهد ؟ آیا با خدا معبودى دیگر هست اندکى متذکّر و هوشیار مى شوند .


حضرت امام صادق (ع) فرمودند: این آیه نازل شده درحق قائم اوست و الله مضطر هر گاه دو رکعت نماز بخواند درمقام ابراهیم(علیه السلام) و خداى را بخواند پس اجابت مى کند او را و برطرف مى کند سوء را و او را خلیفه زمین مى گرداند. نجم الثاقب ، ص 8 – 87 .



10- بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ ...... هود / 86 .

...... آنچه باقى گذارده ، براى شما بهتر است اگر مؤمن باشید....)


از این آیات و آیات بسیار دیگر که با استشهاد از روایات، در شأن حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالى فرجه) نازل شده است دنیا روزى را در پیش دارد که حکومت جهان بدست صالحان خواهد افتاد و شر و فساد به کلى از عالم انسانى رخت خواهد بست. چنانکه رسول اکرم(صل الله علیه و اله) در بشارت به اصحابشان مى فرمایند:


ابشرکم بالمهدی یملأ الارض قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً.» بحار الانوار ، ج 51 ، ص 81 / مسند احمد حنبل ، ج 3 ، ص 37 .



بدین ترتیب و با توجه به اینکه زمان ظهور نیز معلوم نیست و هر آن ممکن است اتفاق بیفتد، بنابراین امتهاى مختلف بجاى مأیوس شدن و دست روى دست گذاشتن باید با جدیت هر چه بیشتر در اصلاح امر خویش و تربیت دیگر افراد صالح جهت فراهم آوردن نیروهاى لازم براى تسخیر عالم وپاکسازى دنیا از لوث وجود فاسدان و مفسدان، کوشا، جدى و مصمم باشند و هیچ گونه توجیه و دلیلى برای مأیوس شدن ندارند.




برخى از آیات دیگر که در شان حضرت حجه(عجل الله تعالى فرجه) نازل شده اند:

.... وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ..... لقمان – 20.

فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ - التکویر : 15.

یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ - التوبة : 32.

وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا – الزمر:69.

یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی.......... الأعراف:187.

...... وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ .... ابراهیم: 5.

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا - الشمس : 1.

هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ- البقرة:3-2.

...... حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ - القدر : 5.

وَمَن قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَاناً فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُوراً - الإسراء : 33. 

وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ * فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ - الذاریات : 23-22.

فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ - المدثر:8.

وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا - الشمس : 3.

اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونِةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ.... النور:35.

سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ...... فصلت:53.

وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ - قـ : 41 .

یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ - قـ : 42. 

یوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ..... ابرهیم:48. 

قَالَ إِنَّکَ مِنَ المُنظَرِینَ * إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ [صـ : 82-81.

........یغْنِ اللّهُ کُلاًّ مِّن سَعَتِهِ.........( النساء:130).


برای اطلاع از تاویل آیات مذکوره مراجعه شود به کتاب نجم الثاقب میرزا حسین طبرسى نورى (ره) باب دوم و سوم و نیز جهت آگاهى از سایر آیاتى که در شان آن حضرت وارد شده به کتاب المحجه فی ما نزل فی القائم الحجه و موسوعة امام المهدی مراجعه شود.



و الحمدلله رب العالمین


{ فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّمَاء بِدُخَانٍ مُّبِینٍ } الدخان10


یَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِیمٌ {11}


 رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ {12}


 أَنَّى لَهُمُ الذِّکْرَى وَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مُّبِینٌ{13}




امروز باقران. ترجمه انگلیسی . فرانسوی ... ترجمه شعری. قران نامه



أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّـهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ ۖ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ

آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان به یاد خدا و آنچه از حقّ نازل شده خاشع (و فروتن) گردد؟! و مانند کسانی نباشند که پیش از این به آنها کتاب داده شد، و چون زمانی دراز بر آنها گذشت، دلهایشان سخت گردید و بسیارى از آنان نافرمان شدند........

.قرآن مجید، سورۀ مبارکۀ حدید ۵۷، 
آیۀ شریفۀ ۱۶

Has the moment not yet come when the hearts of believers should be moved by the thought of God and the truth that has been sent down, so that they should not be like those who received the Book before them but whose hearts were hardened after a lapse of time, and many of them turned disobedient? The Qur'an 57:16

16. Le moment n'est-il pas venu pour ceux qui ont cru, que leurs coeurs s'humilient à l'évocation d'Allah et devant ce qui est descendu de la vérité [le Coran]? Et de ne point être pareils à ceux qui ont reçu le Livre avant eux. Ceux-ci trouvèrent le temps assez long et leurs coeeux sont purs s'endurcirent, et boup d'entre 
eauc
ervers
مگرنیست اکنون زمان  آن زمان 
که افراد مومن به رب جهـــــــان
شود نرم دلهایشان باصفــــــــا
ازآن وحی مُنزل زیاد خـــــــــــدا
نباشید چون ملتی درمـــــــــآ ب
که زین پیش آمد بر ایشان کتاب 
برآنان زمان زیادی گـــــــــذشت 
ولی رنگ دلهایشان تیره گشــت
بگشتند بس فاسق ونابکــــــا ر
به فسق وتباهی دریغــــــادجار.