مولاعلی (ع)



مولاعلی(ع)


لَم یَنَل اَحَدُمِنَ الدّنیاحَبرَهََ الّااعقَبَتهُ عَبرَهُُ .


No one in this world can enjoy happiness

without shedding tears .


کسی راازاین دنیا خوشی وخنده ای نمی رسد

جزاین که گریه وماتمی دردنبال داشته باشد.


دردارجهان سرور بی ماتم نیست

کس رابه زمانه شادی بی غم نیست

درجام کسی ساقی ایام نریخت

زان صاف که بادردومحن درهم نیست .

-

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .



نظرات 2 + ارسال نظر
amir چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 http://www.sabetq1.blogfa.com

راههای شناخت صاحب این امر در آینه روایات اهل بیت ع:

1- امام باقر (ع) فرمود : هر چیزی برای شما ایجاد اشکال یا شبهه کند وصیت و پرچم و سلاح پیامبر خدا (ص) جای هیچ گونه شبهه و اشکال برایتان باقی نمیگذارد ... بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد نسبت میدهند . که همانا برای آل محمد و علی (ع) پرچمی (یک پرچم) است و برای دیگران پرچم ها . پس در جای خودت ثابت باش و از هیچکس ابداً تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین (ع) ببینی که با او وصیت رسول خدا (ص) و پرچم او و سلاح او باشد . تفسیر العیاشی،ج 1، ص 64 . بحار الأنوار، ج 52، ص 222 . إلزام الناصب، ج 2، ص 96.

2- از امام باقر ع در حدیثی طولانی آمده است: ..سپس مردی از صلب پدرش قیام می کند، و او شدیدترین مردم نسبت به بدن او و شجاعترین آنها به قلب اوست از وقتی که صاحب این امر غیبت نموده، پس به او می گویند (با دین خدا) چه می کنی که به خدا سوگند همانا تو مردم را می پراکنی چنانکه گوسفندان رمیده می شوند، آیا پس وصیتی از رسول خدا ص در نزد توست یا چیز دیگر؟ پس مولایی که عهده دار بیعت است می گوید: به خدا سوگند یا ساکت می شوی یا میان دو چشمت را خواهم کوبید. پس قائم ع می فرماید ای فلانی خاموش! بله به خدا سوگند همراه من وصـــــــیت پیامبر ص است. پس آن صندوقچه را بده، پس بسوی او می آید و وصــــــــیت رسول خدا ص را برای او می خواند، پس می گوید فدایت شوم، اجازه فرمایید سر شما را ببوسم، پس بین دوچشمان او را می بوسد، سپس می گوید فدایت شوم بیعه خود را برای ما تجدید فرما، پس برای آنها بیعت خود را تجدید می فرماید.... العیاشی ج 2 ص 56 . بحار الأنوار ج52 ، ص341 . بشارة الاسلام ص 227 . هامش المصدر ج 2 ص 59

3- امام صادق ع در حدیثی فرمود: ....پس با او بین رکن و مقام بیعت می کنند و همراه او وصــــــــیت رسول خدا ص است که فرزند بعد از فرزند به ارث نهاده است.غیبة النعمانی ص282 . بحار الأنوار ج52 ص237 - 239


4- حذیفه گوید : شنیدم که رسول الله (ص) درباره مهدی فرمود : همانا با او بین رکن و مقام بیعت می کنند و اسمش احـــــــــــــــمد و عبد الله و مهدی است . این سه اسم نامهای او می باشند . الغیبة - طوسی ص 470 . بحار الأنوار ج 52 ، ص 291.

5- حرث بن المغیره گفت: به امام صادق (ع) عرض کردم صاحب این امر با چه چیزی شناخته می شود ؟ فرمودند : با آرامش و وقار و عـــــــــــــلم و وصــــــیت. بصائر الدرجات ص 509 .

6- امام صادق (ع) فرمود : صاحب این امر با سه خصوصیت شناخته میشود که در هیچکس جز او نیست . او نزدیک ترین مردم به کسی که قبل از او است میباشد و او وصیش است . با او ســــــــلاح رسول الله (ص) است . با او وصـــــــــیت رسول الله (ص) میباشد . بصائر الدرجات ص 202 . الکافی ج 1 ص 379

7- از عبد الاعلی که گقت به امام صادق ع عرض کردم حجت ما در مدعیان دروغین برای صاحب این امر چیست؟ فرمود: سه نشانه است که در هـــــیچ مردی جز او جمع نمی شود، آنکه او نزدیک ترین مردم به کسی که قبل از اوست می باشد، در نزد او ســـــــــلاح رسول خدا ص است، و او صاحب وصـــــــــــیتی است که (در کتابها) آشکار است.الخصال: 1 / 117 ح 99 ، بحارالانوار: ج25 / 138 ح 8، الکافی: ج1 / 284 ح 2

8- ابا جارود گفت: به امام باقر(ع) عرض کردم : هرگاه قائم اهل بیت رود، پس کسی که بعد از او بیاید، به چه چیز شناخته می شود؟ فرمودند : با هدایت و نشانی و اقرار آل محمد (ص) برای او به فضیلت او و از چیزی درباره( بین صدفیها) قـــــــــران سوال نمی شود مگر آنکه جواب دهد . غیبت نعمانى ص 242

9- مفضل بن عمر گفت : شنیدم امام صادق (ع) میفرمود : همانا برای صاحب این امر دو غیبت است . در یکی از آنان به اهلش باز میگردد و در دیگری گفته شود : هلاک شده . در کدام وادی سلوک میکند . گفتم : در آن زمان چکار کنیم . فرمود : اگر کسی مدعی شد از او از عـــــــــــــــــظائمی (مسائل عظیم) سؤال کنید که کسی که همانند اوست بتواند جواب بدهد . الغیبة النعمانی ص173

10- حرث بن المغیره گفت به ابی عبدالله (ع) گفتم صاحب این امر با چه چیزی شناخته می شود ؟ فرمودند : ( با آرامش و وقار)، گفتم: چگونه؟ فرمود: او را به (تعیین و تبیین) حـــــــلال و حــــــــرام می شناسید و به اینکه مردم باو محتاج و او از آنها بی نیاز است. و در نزد او ســــــــــــلاح رسول خدا ص می باشد، گفتم: آیا او جز وصی یا وصی فرزند وصی است؟ فرمود: خیر، او جز وصـــــــــــی و فرزند وصی نیست. الغیبة للنعمانی ص 242 ، بصائر الدرجات ص 509 .

11- عبد الاعلی گفت: به امام صادق ع عرض کردم حجت ما با مدعیان دروغین این امرچیست (چگونه او را بشناسیم؟) فرمود: از او در خصوص حـــــــــــــلال و حرام سوال می شود. الکافی ج1 ص284

12- امام علی ابن الحسین(ع) فرمودند:امامی از ما نخواهد بود مگر معصوم باشد و عصمت در ظاهر خلقت نیست که با آن شناخته شود و آن نخواهد بود مگر به او وصـــــــــیت شده - پس به او گفتند ای فرزند رسول خدا معنی معصوم چیست؟ فرمودند: اوست معتصم به حبل یا ریسمان خداوند و ریسمان خداوند همان قران است که جدا نمیشوند تا روز قیامت وامام به سوی قران هدایت می کند و قران به سوی امام هدایت می کند و ان گفتار خداوند تعالی :{إنَّ هَـذَاالْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ})) (معانی الاخبارص132 . بحار الانوار ج 25، ص 194

13- امام رضا (ع) فرمود : امام باقر (ع) میفرمود : همانا مثل سلاح در ما مانند تابوت است در بنی اسرائیل . یعنی هر کسی تابوت نزدش بود نبوت برای او بود و به همین صورت هر کدام از ما که نزدش سلاح باشد صاحب امر است . از ایشان سؤال شد : آیا سلاح از علم جدا است ؟ امام رضا (ع) فرمود : خیر . کافی ج 1 ص 238


15- امام صادق (ع) فرمود : همانا مثل سلاح در ما مانند تابوت است در بنی اسرائیل . یعنی هر کس صاحب تابوت بود صاحب ملک بود . پس هر کس از ما ســـــــلاح نزدش باشد عــــــــــلم نزدش است . کافی ج 1 ص 238

16- عبد الله بن عجلان گوید : نزد امام صادق (ع) ذکر خروج قائم (ع) میکردیم . پس به ایشان گفتم : چگونه او را بشناسیم ؟ امام صادق (ع) فرمود : برخی از شما شــــــــــــــــب را به صبح میرساند و زیر سرش در صحیفه ای نوشته شده : اطاعتش خیر و نیکو است . کمال الدین ج 2 ص 654
یعنی رویای صادقه

17- امام صادق (ع) فرمود : پس هر وقت دیدید که ما بر مردی جمع شدیم (گرد آمدیم) با اسلحه یاریش بشتابید . الغیبة النعمانی ص 197
جمع شدن همه اهل بیت ع دور یک نفر در یک زمان جز در عالم رویا ممکن نیست.

18- پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: «چون زمان(ظهور) نزدیک شود، خواب مؤمن دروغ نمى گوید و خواب مؤمن بخشى از چهل و شش بخش نبوّت است . ‏الأمالی- الشیخ الطوسی ص 386 ، بحار الأنوار ج58 ص172 مستدرک سفینة البحار ج4 ص31 ، میزان الحکمة ج4 ص1012، شرح اصول کافی ج 11 ص 476.

19- رسول الله (ص) فرمود : اگر زمان نزدیک شود رویای مومن تکذیب نمی شود . و صادق ترین آنها در رویا ، راستگو ترین آنها در گفتار است .مستدرک سفینة البحار ج4 ص31
20- امام علی (ع) برای راه شناختن مهدی (ع) فرمود : پس اگر خداوند برای تو خیری خواست پس عزم خود استوار گردان و اگر در راه رسیدن به خدمت او توفیق یافتی از او به دیگری باز مگرد ، و هر گاه به سویش راه یافتی از او درنگذر . الغیبة النعمانی ص 214
یعنی استخاره

دلیل مخفی بودن این امر تاکنون:
عن أبی خالد الکابلی قال لما مضى علی بن الحسین (ع) دخلت على محمد بن علی الباقر (ع)، فقلت له : جعلت فداک قد عرفت انقطاعی إلى أبیک و أنسی به و وحشتی من الناس . قال : صدقت یا أبا خالد فترید ما ذا . قلت : جعلت فداک لقد وصف لی أبوک صاحب هذا الأمر بصفة لو رأیته فی بعض الطریق لأخذت بیده . قال : فترید ماذا یا أبا خالد . قلت : أرید أن تسمیه لی حتى أعرفه باسمه . فقال سألتنی و الله یا أبا خالد عن سؤال مجهد ، ولقد سألتنی عن أمر ما کنت محدثا به أحدا و لو کنت محدثا به أحدا لحدثتک، لقد سألتنی عن أمر لو أن بنی فاطمة عرفوه حرصوا على أن یقطعوه بضعة بضعة، الغیبة للنعمانی ص 289.
ابو خالد کابلی حدیثی دارد که ما مختصرش کردیم او گفته است : از امام باقر (ع) سوال کردم که نام قائم به من بگویید تا آن حضرت را به نام مبارکشان بشناسم . حضرت فرمود : ای ابا خالد ! از چیزی سوال کردی که حتی اگر فرزندان فاطمه او را بشناسند نسبت به او حریص شده تا وی را تکه تکه کنند
الغیبة الطوسی ص 333 ح 278 . بحار الانوار ج 52 ص 98 ح 21 . إثبات الهداة ج 3 ص 509 ح 328 . الغیبة النعمانی 288 ح 2


سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ‏ سَأَلَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ أَخْبِرْنِی عَنِ الْمَهْدِیِّ مَا اسْمُهُ فَقَالَ أَمَّا اسْمُهُ فَإِنَّ حَبِیبِی شهد [عَهِدَ] إِلَیَّ أَنْ لَا أُحَدِّثَ بِاسْمِهِ حَتَّى یَبْعَثَهُ اللَّه‏
جابر بن جعفی می گوید، از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمودند: عمر بن خطاب از امیرالمومنین علیه السلام پرسید:آیا اسم مهدی را به من خبر می دهید؟حضرت فرمودند:تحقیقا حبیب من شاهد است و از من عهد گرفته است که نام او را نگویم تا زمانی که خدا او را مبعوث نماید.
الغیبة الطوسی ص 470 ح 487

http://vb.al-mehdyoon.org/t1964.html

amir سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 http://www.sabetq1.blogfa.com

وش استخاره به قران به روش امیر المومنین(ع)

از امام علی علیه السلام نقل شده که فرمودند هر که بخواهد به قرآن تفأل کند، (باید ابتدا نیت کاملا واضحی و بدون شرطی نماید)، سپس سه مرتبه سوره فاتحه و سه مرتبه سوره توحید را بخواند و سپس این دعا را بگوید:
«اَللّهُمَّ اِنّی تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ وَ تَفَأَّلْتُ بِکِتابِکَ الْکَریمِ فَأَرِنی ما هُوَ مَکْتُوبٌ فی سِرِّکَ الْمَخْزُونِ وَ فی غَیبِکَ الْمَکْنُونِ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ»
سپس قرآن را باز نماید و هفت ورق را بشمارد و سطر هفتم از ورق هفتم(صفحه‌ی سمت راست) را بنگرد ببیند که اولین حرف از سطر هفتم چیست.

چنانچه (الف) بود: در آن کار خیر و شادی و امنیت و موفقیت است .
چنانچه (ب) بود: بدرستیکه منافغ و سود زیادی خواهد دید و از آنچه او از آن می‌ترسد امنیت پیدا می‌کند.
چنانچه (ت) بود: او در معصیت و گناه می افتد و باید از آن کار پرهیز کند.

چنانچه (ث) بود: خوشبختی دنیا وآخرت نصیب وی می گردد.
چنانچه (ج) بود: پس در کاری که قصد کرده در آن منافع و سود فراوانی می‌باشد.
چنانچه (ح) بود: خداوند روزی حلال و پاکی نصیب وی می‌گرداند از آنجائیکه او پیش بینی آنرا نکرده باشد.
چناچه (خ) بود: بدرستی دلالت می‌کند بر اینکه این عمل غیر صالح است و نباید قصد آن کند.
چناچه (د) بود: پس مددی حاصل می‌شود و به سعادت و خوشبختی می‌رسد.
چناچه (ذ) آمد: دشمنان را مقهور و ناراحت خواهد کرد.
چنانچه (ر) آمد: پس او بر قوم خود نصرت و برتری می‌یابد.
چنانچه (ز) بود پس او بر خصومت و دشمنی و ترس و تنفر می‌افتد .
چنانچه (س) باشد: خداوند خوشبختی و خیر را نصیب او می‌گرداند.
چنانچه (ش) باشد: پس باید برایش از طرف دشمنان ترسید .
چنانچه (ص) بود: او در شدت و ناراحتی می‌افتد و باید در صدقه دادن عجله کند.
چنانچه (ض) باشد: پس او دارای مال و خیر می‌شود.
چنانچه (ط) آمد: در دنیا و آخرت موفقیت نصیبش می‌گردد.
چنانچه (ظ) آمد: درآن کار رازی که پنهان است آشکار می‌گردد.
چنانچه (ع) آمد: پس در کارش کمک خواهد شد و موفق می‌شود.
چنانچه (غ) بود: در کاری می افتد که باید برایش ترسی از آن کار داشت و باید صدقه بدهد.
چنانچه (ف) بود: خداوند بزرگ حاجتش را برآورده می کند، و همچنین وصالش بعد از دوری و فراق را می‌انجامد.
چنانچه (ق) آمد: پس او خوشبخت و مورد قبول بندگان خدا می‌باشد.
چنانچه (ک) باشد درخصومت ودشمنی می افتد پس باید صدقه بدهد.
چنانچه (ل) باشد: پس او حاجتش برآورده می شود ودشمنان را مقهور می‌کند .
چنانچه (م ) باشد: پس حتماً باید دوری کند از آن کار، زیرا که موجب پشیمانی وی خواهد شد.
چنالنچه (ن) آمد: انجام آن کار خوب است .
چنانچه (و) آمد: مال وثروت نصیب او می شود و به هیچکس محتاج نمی‌شود.
چنانچه (ه) بود: در کارش توقف و تأخیر ایجاد می شود ولی عاقبت کارش به خیر و خوبی می‌انجامد .
چنانچه (ی) بود: مژده خوبی به وی داده می‌شود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد