زهرا.... کتابخانه معارف اسلامی .


با خودم گفتم قلم بر پا کنم
بهر زهرا مدحتى انشاء کنم
اشک چشمم فرصت انشاء نداد
دست لرزید و قلم هم پا نداد
از فراسوى دلم آمد ندا
تو کجا و مدت خیر النساء
با دلى بشکسته و حالى خراب
زیر لب گفتم مدد یا بوتراب
من نبودم لایق مدحش ولى
مدح زهراء گفتم از قول على
اى بزرگ آفرینش فاطمه
چلچراغ اهل بینش فاطمه
اى ستون خیمه آل عبا
محور اصلى اصحاب کساء
اى طفیل هستیت چرخ و فلک
لوح اصلى اصحاب کساء
اى طفیل هستیت چرخ و فلک
لوح و کرسى و قلم جن و ملک
دست بوست اولین و آخرین
خاک روب خانه ات روح الامین
روح بخش کائنان فاطمه
معنى صوم و صلاتى فاطمه



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد