داستانی واقعی واموزنده


داستانی واقعی واموزنده .

==

یکی ازرجال تبریز که شخصی فهمیده واهل مطالعه وشیعه بود به یکی ازمناطق غیرشیعه برای انجام کاری سفرکرد . انان بخاط میهمان نوازی شان اصرارکردند که شب  رامیهمان ماباش .

اوگفت :

به شرطی می مانم که مذاکرات مذهبی درکارنباشد . زیراممکن است مباحثات ماموجب جدال گریده به اوقات تلخی بیانجامد.

گفتندا:

مانعی ندارد ازطرح این گونه مباحثات خودداری می نمائیم . شب آنجاماند . میزبان به احتراما وگروهی ازمحترمین راکه ارجمله انها یکی ازدانشمندان غیرشیعه بود برای صرف شام  دعوت کرد. هنگامی که سرسفره نشستند آن دانشمند غیرشیعه ازاو پرسید:

عقیده شما نسبت به ابی بکر چیست ؟

مهمان گفت :

بناپود ازاین گونه مباحث خودداری شود اوگفت :

این سوال وچجواب مختصر اشکال تولید نمی کند واصرارکردکه جوابش رابگوید .

مهمان گفت :

ابوبکر شخصی بزرگ ویارغارپیامبر(ص) بوده وبه عقیده من اواز پیامبر اسلام هم عاقلتر بوده است .

تااین جمله ازدهان او بیرون آمد همه حضارناراحت شدند که این چه حرف غلطی ست که شما می گویید وآن دانشمند غیر شیعه نیز باناراحتی گفت :

این چه عقیده باطلی است . ابوبکر کجا ؟ رسول اکرم (ص) کجا؟

اصلا باهم قابل قیاس نیستند .

مهمان گفت : ناراحت  نشوید من برای گفته خود دلیل دارم .

گفتند : دلیلت چیست ؟

گفت :

دلیلم این است که ابوبکر حدود 2 سال حکومت کرد وبرای این که زحمات این مدتش  ازبین نرود هنگام مرگ عمر رابرای سرپرستی مر دم تعیین کرد . اما پیامبر(ص) بیست وسه سال زحمت کشید وخون دل خورد تایک حکومت اسلامی تشکیل داد امابرای پس ازخود هیچ فکری نکرد وکسی راتعیین ننمودتامردم دچاراختلاف نشوندوزحمات او ازبین نرودبنابراین ماباید یاحرف شیعیان رابپذیریم که معتقدند پیامبر(ص) علی ابن ابیطالب (ع) رابه عنوان  جانشین خود مشخص فرموده و شیعه باشیم یا العیاذبالله . ابوبکر را ازپیامبر عاقل تر بدانیم .

=

کتاب : ویژگی های عمل صالح ازدیدگاه قران وروایات .

نویسنده : محمد وحیدی



نظرات 2 + ارسال نظر
دانلود عکس و گالری عکس چهارشنبه 1 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 21:15 http://www.pis2.ir

سلام منو به اسم دانلود عکس لینک کنید و بهم خبر بدین تا در صفحه اول سایت شما رو لینک کنم سایت شما مورد قبول ماست

میترا پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 18:35

بابای میشه راجع به تعدد زوجین بیامیر مطلب بیاورید و نیز علت ان .ایا این عین هوس بازی نیست.مکه تافته ی جدا بافته بودند که هر کسی را که میدیدند به بهانه ی دلسوزی و حمایت به عقد خودشان در میاوردند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد