مشاعره 84
هرآن کس هرچه دارد قیمتش داند به غیردل
که تابیدل نگردد مرد قدر دل نمی داند
هدایت طبرستانی
=
درغمت بگریستم چندان که آب ازسرگذشت
ازپیت زان رو نمی آیم که پایم درگل است
طالب جرجی
=
تن اگر بیمارشد برسرمیاریدم طبیب
ای عزیزان , کارتن سهل است فکر دل کنید
جامی
=
درغم هجران پرستارت دلا جز ناله نیست
ضعف می ترسم که آخر بی پرستارت کند
اختز مازندرانی
=
درفراغت امشب ای آرام جان خواهم گریست
همچو شمعی نرم نرمک بی فغان خواهم گریست
معصومه منصوری ( منصور)
=
تن پوش شب حریر زمهتاب کرده اند
برشاخه هاشکوفه سیماب کرده اند
فرشید افشار
=
درفرقت توزنده نه ازسخت جانیم
چان ازکمال ضعف نیاید به لب مرا
حکیم ابوطالب
=
آسوده بودجان من ازرشک مدعی
فرقی که شام هجر زروز وصال داشت
طایرشیرازی
=
تنت به نازطبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
حافظ
=
درقبول زندگانی اختیارازمن نبود
من دراین وحشت سرا بی اختیار افتاده ام
ابوالحسن ورزی
=
گردآوری: م.الف زائر
مشاعره 83
یارنسازد به ما ,کاش گذاریم باز
ماغم اورابه او , اودل مارابه ما
شاهپورتهرانی
=
آسودگی کنج قفس کرد تلافی
یک چند اگرزحمت پرواز کشیدیم
صائب تبریزی
=
محتسب راکه نهد پازحدشرع برون
مردم آزار چه گوئی که خدا آزاراست
جامی
=
تمنای وصالم نیست عشق من مگیر ازمن
به دردت خوگرفتم نیستم دربند د رمانت
شهریار
=
تمیزنیک وبدرورگارکارتونیست
چوچشم آینه درنیک و زشت حیران باش
صائب
=
شام فراق بی توزبس خون گریستم
یک عمر چون عقیق چراغم دراب سوخت
باقیا کاشانی
=
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
سعدی
=
تن ازدرد لرزان چوازباد بیـــــــــــــــد
دل ای جان شیرین شده ناامیــــــد
فردوسی
=
درعوض دل زدوست هیچ نخواهیم
کلبه مخروب ما اجازه نـــــــــــدارد
یغما جندقی
=
درعین عیانی تو وازدیده نهانی
کس صورت زیبای تو با دیده ندیده
فقیرشیرازی
=
گردآوری : م.الف زائر
سلام دوستان
بعضی ازدوستان درقسمت نظرات . نظراتی ابرازمی دارند .. متاسفانه گاهی
موفق به تماس باانها نمی شوم . ازهمه عذرخواهی می کنم ..
وامیدوارم این کاستی رابه حساب بی معرفتی بنده به حساب نیاورند ..
مشکل ازسرور ونت است موفق باشید.
به امید دیدار
رود آرام
=
ای رود آرام که می خوانی آن رادرکنارمن ؟
این مقاله دربارهٔ یک فرد تازهدرگذشته است. برخی اطلاعات همچون شرایط مرگ و رویدادهای پیرامون آن ممکن است با روشنشدن حقایق تازه تغییر کند. |
محمدعلی سپانلو | ||
---|---|---|
زادروز | ۲۹ آبان ۱۳۱۹ تهران، | |
مرگ | ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ (۷۴ سال) بیمارستان سجاد، تهران |
|
ملیت | ایرانی | |
محل زندگی | تهران | |
پیشه | شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، استاد دانشگاه و عضو کانون نویسندگان | |
سالهای نویسندگی | ۱۳۴۲ تا ۱۳۹۴ | |
همسر(ها) | پرتو نوریعلاء | |
فرزندان | سندباد سپانلو شهرزاد سپانلو (خواننده پاپ) | |
|
محمد علی سپانلو (زاده ۲۹ آبان ۱۳۱۹ در تهران - درگذشته ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ در تهران) شاعر و مترجم ایرانی بود.
وی در کنار برگردان آثار ادبی، مجموعههای شعری از جمله رگبارها، پیادهروها، نبض وطنم را میگیرم، تبعید در وطن، ساعت امید، فیروزه در غبار، پاییز در بزرگراه، و قایقسواری در تهران را در کارنامه خود دارد. سپانلو آثاری از نویسندههای مطرح دنیا مثل آلبر کامو و ژان پل سارتر را نیز ترجمه کردهاست. او فارغالتحصیل دانشکده حقوق دانشگاه تهران بوده و از نخستین اعضای کانون نویسندگان ایران است.
روز چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۱۹ برابر با ۲۰ نوامبر ۱۹۴۰ در شهر تهران به دنیا آمد وی از روز سهشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ در پی ناراحتی ریوی و تنفسی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان سجاد تهران بستری شده بود؛ و سرانجام در روز ۲۱ اردیبهشت برابر با ۱۱ مه ۲۰۱۵ سن ۷۵ سالگی درگذشت
محمدعلی سپانلو شاعر، منتقدادبی، مترجم بود. وی بیش از پنجاه (۵۰) جلد کتاب در زمینههای شعر و داستان و تحقیق، به صورتِ تألیف و یا ترجمه، منتشر کرد. در بیست سالِ گذشته، او به عنوانِ یکی از چند نمایندهٔ معدودِ ادبیاتِ معاصرِ فارسی در بسیاری از گردهماییهای بینالمللی در اروپا و آمریکا شرکت کرده و گفته میشود که سهمِ بزرگی در معرفیِ ادبیاتِ ایران به جهانیان دارد. بسیاری از آثارِ او تا به حال به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه، هلندی، عربی، و سوئدی ترجمه شدهاست. کتاب نویسندگانِ پیشروِ ایران که گلچینی از آثارِ داستانیِ نویسندگانِ قرنِ بیستمِ ایران، به همراهِ بررسیِ آنهاست، جزوِ منابعِ درسی در بسیاری از دانشگاههای ایران است و تابهحال فروشِ بسیار بالایی داشتهاست. ضمناً سپانلو از معدود شاعران و نویسندگانِ ایرانیست که در دنیایِ ادبیاتِ غرب نیز شناخته شدهاست، و توانستهاست نشان شوالیهٔ نخلِ (لژیون دونور) آکادمیِ فرانسه (بزرگترین نشانِ فرهنگی کشورِ فرانسه)، و جایزهٔ ماکس ژاکوب (بزرگترین جایزهٔ شعرِ فرانسه) را دریافت کند.
سپانلو، پس از اتمام دانشگاه و دوران نظام وظیفه، در سال ۱۳۴۴ با شاعر و نویسنده جوان، پرتو نوریعلاء ازدواج کرد. دختر وی، شهرزاد سپانلو خواننده موسیقی پاپ و پسرش، سندباد سپانلو حاصل این ازدواج هستند. پرتو نوریعلاء در سال ۱۳۶۴ برای همیشه از سپانلو جدا شد و با فرزندانش به آمریکا رفت.
فیلم نام تمام مردگان یحیاست، مستندی نود دقیقهای ست که آرش سنجابی دربارهٔ محمد علی سپانلو ساخته است. این فیم را سعید اردهالی تهیه کنندگی کرده و نشر کتاب آمه منتشر کرده است.
سپانلو در سال ۱۳۸۰ در فیلمی به نام رخساره به ایفای نقش پرداخت و با میترا حجار همبازی بود. وی همچنین در فیلم شناسایی (۱۳۶۶)، ستارخان (۱۳۵۱) و آرامش در حضور دیگران (۱۳۵۱) نیز به ایفای نقش پرداخته است.