مشاعره عاشورائی 13


مشاعره عاشورائی 13

کاش آن زمان که گشت روان کاروان غم

ملک وجود رابه عدم  رهنمون شدی

مختشم کاشانی

=

یالهای سرخ وتنهائی به خون غلطیده است

یادگاراسب های بی رکاب ازنیزه ها

سعید بیابانکی

=

آه ای شهید ! ازافق یک نگاه تو

تابنده است تابه ابد آسمان عشق

غلامی سرای

=

قاصدابهرخدا غصه او راست بگو

آنچه بگذشت براو بی کم وبی کاست بگو

وصال شیرازی

=

وان روز که بابیرقی ازیک سربی تن

تاشام شدی قافله سالار شهیدان

حسین منزوی

=

نوای غم کودکان سرگرفت

زمین وزمان جمله درتب نشست

حمید کریمی

=

تاکنی سیراب  نخل دین تودادی تشنه جان

من هم ازاشک بصر این دشت رادریاکنم

علی انسانی

=

مرام شیعه درخون ریشه دارد

نگهداری زخط خون  چنین است

جوادمحدثی

=

تاکه مامور شدم علقمه رافتح کنم

آیت قهربیان شد زلب شمشیرم

حسان

=

مراعشق حسین دیوانه کرده

تهی قلب من ازبیگانه کرده

علی انسانی

=

گردآوری : م.الف زائر





مشاعره عاشورانی 12


مشاعره عاشورائی 12

نم در جگر نهشت زبس تشنگی , ولی

ازخونشان رساند درآن دشت نم به هم

عاشق اصفهانی

=

ماه محرم است ویاروز رستخیز

کاین سان خروش وولوله درماسوا بود

طوطی همدانی

=

درخارو غنجه قامت گلبن به چشم عقل

تیروسنان به پیکر سبط پیامبراست

وصال شیرا زی

=

تاتو ازجای نخیزی ونگیری دستم

زین سراای گل افسرده ی پژمان نروم

حسان

=

مبین اکنون که من محمل نشین آیم گه رفتن

مکان براشتران بی عماری کردم ورفتم

موید

=

مجروح خیره گشته , ایام تیره گشته

بدخواه چیره گشته , بی رحم وبی محابا

کسائی

=

آه از حسین و داغ فزون ازشماره اش

وان دردها که کس نتوانست چاره اش

ادیب الملک فراهانی

=

شدکشته آن که حجت حق بد به روزگار

کاوضاع روزگار پریشان ودرهم است

صبا

=

تاعمودقامتش بر خون تپید

برافق خورشید خط خون کشید

حسین اسرافیلی

=

درداکه بود شط فراتت به پیش چشم

توزارخشک لب شدی ازتشنگی هلاک

وقارشیرازی

=

گردآور ی: م.الف ز ائر



اباعبدالله الحسین ع - 41 تا 60


اباعبدالله الحسین

41تا60


اباعبدالله الحسین (ع)-60


اِنَّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفی عَن قُدرَه .

باگذشت ترین مردم کسی است که دارای قدرت

انتقام باشد ولی عفو کند .

He is most merciful who forgives despite being

able to take revenge,.

بخشایش آن کسی بود ازهمه بیش

کانروز که دست یافت بردشمن خویش

بااینکه به انتقام قـــــــــــــــادر باشــــد

مردانه طریق عفو گیرد درپیـــــــــــــش.
=

اباعبدالله الحسین (ع)-59


اِنَّ اَجوَدالنّاسِ مَن اَعطی مَن لایَرجوُهُ .

بخشنده ترین مردم آنست که درحق کسی

بخشش می کندکه به سوی وی دست امید

درازنکرده است.


He is most liberal who is generous towards one who has not

asked for anything of him,.


زان پیش که مفلسی کـــــــند عرض نیاز

آن به که کنی دست پی بخشــــــش باز

بخشنده ترازهمه ست آنکو زروســـــــیم

بخشدبهکسی که دست وی نیست دراز.

=

اباعبدالله الحسین (ع)-58

اِنَّ اللهَ قادِر اَن یُغیِّرماقَدتَری وَکُلّ یَوم هُوَ فی شَان

خداوند می تواند آنچه راکه می بینی دگرگون سازد و

اوست که هرروز سرنوشتی برای جهان بوجود می

اورد.

God can change everything you see and

predestine every day a new fate for world.

بس دشواری که لطف حق آسان کرد

بس آبادی که قهر او ویران کــــــــــرد

هرروز خدا ز پرده بیـــــــــــــــــرون آرد

بس نقش که پیش بینی اش نتوان کرد.
=

اباعبدالله الحسین (ع)-57

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .

==

اِنَّ اللهَ تَبارَک وَتَعالی لایَخدَعُ مِن جَنَه وَلایُنالُ ما عِندَهُ

اِلّابِطاعَتِهِ .

خداوند بزرگ به نام بهشت کسی رافریب نمی دهد

وازآنچه نزدخود داری کسی رابهره ای نمی رساند

مگر به پاداش فرمانبر داری .

God does not deceive men in the name of

paradise and does not reward them but for their

own worthiness

این نام بهشت نیست ازبهر فریب

تاآن که عبادت کنی و صبر شکیب

جزازره طاعتی که امروز کنــــــــــی

فردانتوان زنعمتش برد نصیـــــــــب

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م. الف زائر

==

اباعبدالله الحسین (ع)- 56


اِنَّ الدُنیادارُفَناء وَزَوال . مُتَغَیِره بِاهلِها مِن حال .

جهان خانه نیستی وفناست وبرای

اهل جهان هرزمان ازحالی به حالی دیگر برمی گردد.


The world is a house of transience , always

changing from one condition to another and is

never constant or permanent.



دنیامتغیراســــــــــــــــت ودرهرنظری

پیش توکند جــــــــــلوه به رنگ دگری

گیتی است سرای هستی بی ثمری

وزآن سوی نیستی گشاده است دری .

=

ترجمه شعری و انگلیسی

ابوالقاسم حالت .

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)- 55

اِنّ الدّنیا تَغَیّرَت وَتَنَکَرّت , وَاَدبَرَمَعروفُهاوَاستَمَرّت

حَذّاءَ وَلَم یَبقَ مِنها اِلاصَبابِهُُ کَصَباتهِ الاِناء

جهان دگرگون شده و به حال زشت وناخوشی درآمده است , خوبی ازآن روی

برتافته است , عمر به تندی می گذرد,ازآن جزاندکی باقی نمانده , مانند آبی که

درته ظرفی باقی می ماند


.
The world has changed and become an unpleasant

place ; its goodness has turned into ugliness vice ;

so I am glad that life passes fast and but a little is

left of it just like a little water in a vessel.


دنیامتغیراست ودرهرنظری

پیش توکند جلوه به رنگ دگری

گیتی است سرای هستی بی ثمری

وزان سوی نیستی گشاده است دری

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)- 54

اِنّ اَبی حَدّثَنی عَن رَسولِ اللهِ صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِه :

" اِنّ الدّنیا سِجنُ المومِنِ وِجَنَهُ الکافِروَالمَوتُ جِسرُهُولاء اِلی

جِنانِهِم وَجِسرُهُولاءاِلی جَحیمِِهم .


Truly this world is like prison for the believer and

paradise for the infidel," said my father who had

heard those words from prophet. "and death is like

abridge over which a believer passes to Heaven and

an infidel to Hell.


پیغمبرگفت :گشته دنیا به یقین

چون دوزخ دینداروبهشت بی دین

وزروی پل مرگ رود هرکافر

دردوزخ و , دینداربه فردوس برین

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)- 53


اِمامُُ دَعی اِلیَ اللهِ فَاَجابوهُ اِلَیهِ , وَاِمامُُ دَعی اِلیَ الضّلالَهِ

فَاجابوهُ اِلَیها, هُولاءفِی الجِنَّهِ وهُولاءِفِی النّار.


پیشوائی مردم رابه سوی خداوند می خواند وگروهی دعوتش

رامی پذیرند,پیشوائی نیزمردم رابه گمراهی می کشدوگروهی

به او می گرایند,آنان به بهشت می روند واینان به دوزخ .


There are two kinds of leaders ; one who invites people to

worship God and one leads them astray; those who obey the

former will be Heaven and those who follow the latter will go

Hell.


این راهبراست سوی یزدان کریم

وان راهنماست درره دیو رجیم

جمعی پی آن روند وجمعی پی این

آنان به جنان روند واینان به جحیم

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

اباعبدالله الحسین (ع)..52


اَلوَفاءُمُرُوَّه .

وفای به عهد مردانگی است .

شادآنکه رفیق یکدل و همدرداست

هرعهدکه کرده است بجا آوردست

زآنجاکه نشان رادمردی است وفـــا

هرکس که وفا نیست دراو نامرداست.

اباعبدالله الحسین (ع)-51


ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .

==

اَلمَوتُ فی عِزّخَیرمِنَ الحَیوه فِی ذل .

مرگ درعزت بهتر اززندگی به خواری است .

An honorable death is better than a

contemptible life

درپیش کسی که مردهمت باشد

مردن بهترزننگ خفت باشــــــــــد

مرگی که قرین فخزوعزت باشد

اززیستنی به که به ذلت باشد .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م .الف زائر

اباعبدالله الحسین (ع)-50


اَلمَعونــَـــــــهَ صَداقـَـــــه .

کمک کردن دوستی می آورد

Assistance breeds friendship.

آنکس که نمی خورد غم کارکسی

نه دوست بدست آردو نه همنفسی

وآنکس که مددگر است ویاریگر خلق

ازدوستی خلق برد بهره بســـــــی .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت.

اباعبدالله الحسین (ع)-49


اَللهُ یوجِدُ المَفقودَ وَیُفقِدالَموُجُود .

خداوند تواناست که آنچه راگم شده

پیداکند وهرچه راکه پیداست گم کند.

God is Almighty for He can recover whatever is

lost and cause to be lost whatever has been

found..

هرنقش که پیـــــش دیده ما باشد

ازخامه ایزد توانـــــــــــــــــــا باشد

پیداکند آنچه راکه گم گردیده است

پنهان کنـــــــد آنچه راکه پیداباشد .

-

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .

=

گردآوری : م.الف زائر

=

اباعبدالله الحسین (ع)- 48

اَلّلهُمّ اِنّی اَحمَدُکَ عَلی اَن اَکرَمتَنابِالنّبُوّهِ وَعَلّمتَنَاالقُرانَ وَفَقّهتَنافِی الدّین

وَجَعَلتَ لَنا اَسماعاََوَاَبصاراََوَاَفئَدهََ فَاجعَلنالَکَ مِن الشّاکِرین .

خداوندا تراسپاس می گویم که بافرستادن یپامبرخود درباره ما بزرگواری

فرمودی وماراقرآن آموختی ودردینداری هوشیارساختی . برای ما چشم ها

وگوشها ودلهائی قراردادی پس مارانیز درردیف سپاسگزاران خود قرارده .

O God , O praise thee who hast honored us by prophet , taught

us the koran , enlightened us in matters of religion , given us

ears , eyes and hearts , so , make us capable of thanking yo for

these blessings .


تسبیح تو گویم که مرا جان دادی

پیغمبرودین دادی وقران دادی

مارازپی شکر زبان نیز بده

آنگونه که چشم وگوش وایمان دادی

=

ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت

=


گردآوری : م.الف زائر


==

اباعبدالله الحسین (ع) - 47
اَلّلهُمّ اَنتَ ثِقَتی فی کُلِ کَربِِ ,کَم مِن کَربِِ یَضعُفُ فیهِ الفوادُ وَتَقِلّ فیهِ الحیلَهُ وَیَخذُلُ

فیهِ الصّدیقُ وَ یَشمَتُ فیهِ العَدوّ, اَنزَلتُه بِکَ وَشَکرتُهُ اِلَیکَ رَغبَهََ اِلَیکَ عَمّن سِواک , فَفَرّجتَهُ

عَنّی وَکَشَفتَهُ , فَانتَ لی فی کُلِّ اَمرِِ نَزَلَ بی ثِقَهُُ وَعُدّهُُ .


خداوندا درهرسختی واندوهی توپشت وپناه منی ,بسادشواری ک درآن دل ناتوان می گردد و

تدبیرسودی نمی دهد ,دوست به خواری می افتد ودشمن شاد می گردد ,من این دشواری را

پیش تو آوردم ونزدتوشکوه کردم ,ازغیر توچشم پوشیدم وبه تودل

بستم , توگرهازکارم گشودی واندوهم راازبین بردی .پس درهر کاری که برایم پیش آید تو تکیه گاه

من وتووسیله سازمنی .


O God you are my haven in every affection when often the
heart flatters and wisdom is of no avail when friends are

disgraced and foes rejoice. To You I complain of my affliction

and to You I look for succor, turning away from all others

You have been of help to me tiding over obstacles before this

; and so , in You I take my refuge and to You I look for means

of present relief


درهرسختی که بسته گردد راهم

هرجاکه دچارفتنه ای جانکاهم

ازعجزخودوضعف کسان آگاهم

تنهازتوای خدا مدد می خواهم =ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت
=

گردآوری : م.الف زائر


=
اباعبدالله الحسین (ع)- 46


اَلّلهُمَ اَنتَ رَجائی فی کُلِّ شِدّه .اَنتَ وَلیُّ کُلّ

نِعمَه وَصاحِبُ کُلُِحَسَنَه وَمُنتهَی کُلِ رَغبَه .

خداوندا . تودرهرسختی امید منی . توخداوند

هرنعمت وخداوند هرنیکوئی وغایت هرآرزو هستی .

O God , You are my hope in every moments of distress

and the guardian of my blessings , You are the lord

of every virtue and the one to

whom our hearts aspire.




هردرد مرا توای خدا درمانــــــــــی

درهرسختی مر اتو پشتیبانـــــــــی

تونعمت ونیکوئی جاویدانــــــــــی

توغایت آرزوی هر انسانــــــــــــــی.

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری :م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)-45



اَلعُلوُّ وَرطـَـــــــــــه.

زیاده روی گرداب هلاکت است .

Extravagance is an abyss of destruction.

افراط به خلق عرصه راسازد تنگ

تفریط کند کمیت عشرت رالنـــگ

پای ازره اعتــــــــــدال بیرون مگذار

نه رومی روم باش نه زنگی زنگ .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر

اباعبد الله الحسین (ع)-44


اَلعَملُ تَجرِبَه

کارکردن تجربه اندوختن است

Action means experience.

دل هرکه به کارداد کارآموزد

باسعی وعمل چراغ عیش افروزد

هرچندکه بیشتر کسی کارکند

اوتجربه نیز بیشتر آمــــــــــــوزد.

=


ترجمه شعر ی وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .

==
اباعبدالله الحسین (ع)-43


اَلقُنُوعُ راحَهُ الاَبدان.

قناعت آسایش تن است .

Contentment is comfort of bodies.

خودرابه عذاب آزمندی مفکن

ازحرص به هرراه خطاگام مزن

باآنچه بدست آوری قانع باش

زیراکه قناعت است آسایش تن .

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .

=
اباعبد الله الحسین (ع)-42

اَلفَقرُ الطّمَعُ وَشِدّهُ القُنوط

بی جیزی آزمندی وشدت ناامیدی است

Poverty is cupidity and despair.

آن فقر حقیقی است که ازغایت آز
کس دربراین وآن کند عرض نیــــــاز

نومید مشو زخالق بنده نــــــــــواز

سازدسوی خلق دست امید دراز.

-


ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .


=

گردآوری : م.الف زائر

اباعبدالله الحسین (ع)-41


اَلغَناءُقِلَّه اَمانیکَ وَالرِضابِمایَکفیک .



بی نیازی دراندک بودن آرزوهای تو


وخرسندبودن تست به آنچه ترابس باشد.

Independence lies in limiting your desires

and being content with that which suffices you.

روزی که به آرزو نباشی پابنــــــــــــــــــــــــــد


باآنچه به دست تست باشی خرسنــــــــد


والاوبزرگواری وقدرتمنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد


چون نیســــــــــــــــــت ترابه بی نیازی مانند.

=

ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر




اباعبدالله الحسین 21 تا... تکرار


اباعبدالله الحسین ع

21 تا .. تکرار

اباعبدالله الحسین (ع) - 21

اَلاِستِدراجُ مِنَ اللهِ سُبحانَهُ لِعَبدِهِ اَن یَسبِغَ عَلَیهِ

النِّعَم وَیَسلِبَهُ اُلشّکر .


هرگاه خداوند بخواهد بنده خودراازنظر بیاندازد

براو نعمت راتمام می کند

واوراازسپاسگزاری بازمی دارد.

When God chooses to ignore a man places at his

disposal all and everything and makes him neglect
to express gratitude.

هرگاه که بنده ای نباشد قابل

تارحمت یزدان شود اورا شامل

چون نعمت بسیارشداوراحاصل

گردد زسپاس وشکر نعمت غافل

=


ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)....22


اَلاتَرونَ اِلی الحَقّ لایُِعمَلُ بِهِ وَاِلیَ الباِطلِ

لایُتَناهی عَنهُ لِیَرغَبَ الُمومنُ فی لِقاء رَبِه مَحقا.

می بینید که به حق عمل نمی شود وازگرائیدن به

باطل خود داری نمی نمایند . ازاین روست که مومن

برای دیدار خدای خودمرگ می جوید.


As you see truthfulness is not praised and
falsehood is not avoided s, that is why a believer
is eager to die and be in presence of his God.


امروز دگر به حق نپـــــــــــردازد کس

مردم پی باطلند ونیرنگ وهوس

هرمومن پاک درچنین دنیــــــــــــائی



حق دارداگر که مرگ می جوید وبس .
=
ترجمه شعری . انگلیسی .
ابوالقاسم حالت .
=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)....23

اَلالَعنَتهُ اللهِ عَلیَ الناکِثینَ اَلذینَ

یَنقُضوُنَ الاَیمانَبَعدَتوکیدِها

لعنت خداوند به پیمان شکنانی که پس

ازپیمان بستن پیمان خودرامی شکنند.



Curse be on those perjurers who break their promises after they have given their pledge,


افسوس که وعده " به ما پیوستن "

آخر ثمری نداشت جز بگسستــــن

ای لعنت حق به سست عهدان کاخر

پیمان شکنند بعد پیمان بســــــــــتن.


=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)....24

اَلاَمینُ آمِن .
درستکار ایمن است .

He who is honest is secure.

آن کس که درستکاروباایمان اســــت

پاداش وی آسایش جسم وجان است

ایمن زغم ســــــــرزنش وجدان است

آسوده دل ازکیــــــــــــفرناپاکان است


==

ترجمه شعری وانگلیسی .
ابوالقاسم حالت .


=

گردآوری : م. الف زائر



اباعبدالله الحسین (ع)....25


اَلبَریُّ جَری .
پاکدامن دلیراست .

chastity breeds bravery.
آن که که درست و پاکدامان باشد

باقدرت روح وقوت جان باشـــــــــد

کی مضطرب ازعذاب وجدان باشد

وزروز حساب کی هراسان باشــد.؟

=
ترجمه شعری وانگلیسی .

ابوالقاسم حالت .

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)- 26
البُکاءُ مِن خَشیَهِ اللهِ نِجاهُُ مِن النُارِ.

گریه ازترس خدا مایه رهائی ازدوزخ است ٌ
ٌ
Weeping for fear of God saves you from Hell
.

خواهی زعذاب حشر اگر بگریزی
بایدکه به دامن عفاف آویزی

آبی است که برآتش دوزخ ریزد

ان اشک که ازترس خدا می ریزی
=

ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=

گردآوری : م.الف زائر



=
اباعبدالله الحسین (ع)-27

اَلجَوارُقَرابــــَــــــه .

همسایگی مانند خویشاوندی است .
Neighborhood is like blood relationship.
همسایه خوب روز حاجتــــــــمندی
یاراومددکارتو باخرســــــــــــــــــندی

همسایه خویش راکم ازخویش مدان

همسایگی است همچو خویشاوندی .

=

ترجمه شعر ی وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر





اباعبدالله الحسین (ع)- 28


اَلخائِنُ وَالمَسیُ مُستَوحِش .

خیانتکارو بدکاروحشت زده اند.

Traitors and evil- doers are frightened.

آن قوم که بدکارو خیانت کارند

پیوسته دچاروحشت بسیـــارند


کزکیفراعـــــــمال نمانند مصون


چون پرده زروی کارشان بردارند.

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)- 29

اَلحُزقُ مُعاداتُکَ اَمیرَکَ وَمَنَ یَقدِرُعَلی ضُرّکَ .


ستیزه تو باکسی که فرمانروای تست وکسی که برسود

وزیان توتسلط دارد ازبی خردی است .


Hostility towards your master, the one who can

decide your fate to your benefit or


disadvantage is a sign of foolishness


آن کس که تراست سروری قادروچست

برسود وزیان تست حاکم زنخست

باهمچو کسی ستیز نتوانی جست

گرجنگ کنی نشان بی عقلی تست


=
ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=
گردآوری : م.الف زائر.


اباعبدالله الحسین (ع)- 30


اَلخُلقُ اَلحَسَنُ عِبادَهُُ .



نیکخوئی عبادتی است .


Good humor is like divine worship.


محبوب شوی زنیکی وخوشروئی


منفورشوی زتندی و بدگوئی


باخوی نکو زخلق کن دلجوئی


زیراچو عبادتی بود خوشخوئی
=

ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت =
گردآوری : م.الف زائر



اباعبدالله الحسین (ع) - 31


اَلدّنیادارُفَناء وَزَوالِِ ,مُتَصرّفَهُُ بِاَهِلها حالاََ بَعدَحالِِِ فَالمَغرورُ

مَن غَرّتهُ , وَالشَّقیُ مَن قَتَنَتهُ .


جهان خانه نیستی وفناست , برای اهل جهان ازحالب

به حالی دیگر می گردد, فریب خورده کسی است که

دنیااورافریب می دهدوبدبخت کسی است که

دنیااورامفتون خود سازد.



The world is a house of transience and
destructability , changeable

 to its inhabitants deluded is he whom is
deludes and wretched

is he whom it whom it deceives


دنیاست که هرزمان شود دیگرگون

گه راحت خاطراست وگه رنج درون

مغرورکسی کزین جهان خورد فریب

بدبخت کسی که شد جهان رامفتون

=


ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=


گردآوری : م.الف زائر



اباعبدالله الحسین (ع)-32


==
اَلرِّفـــــــقُ لـُـــــــــبُّ .


مدارا نشانه خردمندی است .



Leniency is a sign of wisdom.

آنکو ره خود به چشم بینـــــــــــــش نگرد

تندی وشـــــــــــــتاب را زحد در نبــــــــــرد

آنگونه که خشم وغضب ازبی خردی است

نرمی ومداراست نشــــــــــــانی زخــــــرد.

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .


=

'گردآوری : م.الف زائر



==


اباعبدالله الحسین - 33
اَلسَخاءُ الِغنی

بخشندگی بی نیازی است


Generosity is like wealth.

احسان وکرم وسیله سازی باشد
همدردی ولطف ودلنوازی باشد
بخشش اسباب سرفرازی باشد
زیراکه نشان بی نیازی باشد=

ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت =

گردآوری : م.الف زائر



=

اباعبدالله الحسین (ع) - 34


اَلسِرُّاَمانَهُُ



رازداری امانت است



Keeping secrets means trustworthiness.

کس باتو چو رازدرمیان بگذارد

گوئی که ترا امانتی بسپارد

زنهارکه رازاواگر فاش کنی

این حکم خیانت به امانت دارد

=

ترجمه شعری وانگلیسیی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر



اباعبدالله الحسین (ع)- 35

اَلسّودُ اِصطِناعُ العَشیرَهِ وَاحتِمالُ الجَریرَهِ .
بزرگی نیکوکاری درباره خویشان وبردباری در

برابرخطاهای ایشان است .



Magnanimity lies in being helpful to the relatives

and tolerant to their faults
.

آنست بزرگی که کسی باخویشان


نیکی کند ولطف چو نیک اندیشان


وانجاکه بدی بیند ازبدکیشان

تاب آورد وبدنکند باایشان

=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=


گردآوری : م.الف زائر



اباعبدالله الحسین (ع)-36


اَلشّحُ فَقرُُ



آزمندی تنگدستی است



Greed means poverty .



باشدچو گداهرکه طمع داردو آز


زانروی که دست اوست پیوسته دراز


آزوطمع است چون تهیدستی وفقر


زیراکندت اهل تمناونیاز


=


ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت
=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)-37

اَلشَرَفُ باِلتَّقوی .

بندگی به پرهیزگاری است



Honor lies in chastity.



درطبع کسی زآدمیت اثراســــــــــــت

کزپیروی دیوهوس برحذراســــــــــــت

آن کس به بزرگی وشرف مفتحراست

کززیور پاکدامنی بهره ور اســــــــــــت .

==


ترجمه شعری و انگلیسی

ابوالقاسم حالت .


=

گردآوری : م.الف زائر




اباعبدالله الحسین (ع)- 38

اَلصِّلَهُ نِعمَه.

Friendship is a blessing.

روئی چو رخ دوست نشاط آورنیست

بزمی چوبساط دوست جان پرورنیست

هشــــــــــــدارکه هیچ نعمتی درگیتی

ازنعمــــــــــت دوستی گواراتر نیست .

=
ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .
==

گردآوری :  م الف زائر




==
اباعبدالله الحسین (ع)-39
==
اَلصّمتُ زَین

خاموشی زیور است .

Silence is an ornament .

چون دربردانابه خمــــــوشی کوشی

نادانی خویــــــــش راازو می پوشی

زانجا که به عیب هرکسی پرده کشد

گوئی که چو زیوری بود خـــاموشی .

=


ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت

=

گردآوری : م.الف زائر


اباعبدالله الحسین (ع)-40

اَلعَجَلَهُ سَفَهُ وَالسّفَهُ ضَعف .

شتاب نشانه بی خردی و بی خردی نشانه
ناتوانی است .


Hurry is a sign of impudence and impudence


sign of weakness.

آنکو به شتاب اسب خودرا راند

ای بس کاورازپای درغلطانــــد

آغازشتاب اول نادانی است

نادانی هم به ناتوانی مانـــــد.

=


ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت .

=

گردآوری : م.الف زائر


مشاعره عاشورائی 11


مشاعره عاشورائی 11

لباس کهنه چه حاجت که زیرسم ستور

تنی نماند که پوشند جامه یاکفنش

وصال شیراز ی

=

شد شاه ذوالفقار ونماند ازجفای خصم

شهزاده ای کهبود ازاویادگارحیف

عاشق اصفهانی

=

فتاد سبط نبی تشنه درکنارفرات

چرازدیده ره سیل اشک وانکنم

وصال شیرازی

=

ماوالی مصیبت رنج و مصیبتیم

با مانیاید آن که ندارد سرولا

سروش اصفهانی

=

آن شب چه شبی بودکه دیدند کواکب

نظم توپراکنده واردوی توویران

حسین منزوی

=

نم درجگر نماند فلک رازبس گریست

فریادالعطش چوزهفت آسمان گذشت

عاشق اصفهانی

=

تابه شام  آمده ای این همه راه ازپی من

بی تواینک من ازاین منزل ویران نروم

حسان

=

ماکیستیم وگریه ماای که درغمت

ارواح قدس  بادل محزون گریسته

وصال شیرازی

=

هرچند برتن شهدا چشم کارکرد

برزخم های کاری تیغ وسنان فتاد

محتشم کاشانی

=

درتوای ارض مقدس زایرانت یافتند

آنچه موسی جست ازسینا وپاسخ  یافت این

وصال شیرا زی

=

گردآوری : م.الف زائر