حضرت محمد (ص) - 303
طوبی لِمَن شَغَلَهُ عَیُبهُ عَن عُیوبِ المومِنینَ مِن اِخوانِهِ .
شادآن که چنان به دیدن عیوب خود مشغول است
که ازدیدن عیوب دیگران بازمی ماند
.
Happy is he who is so busy to see his own defects
that he can not see the other men's
این قدرمکن عیب کسان راابراز
وانگاه برای عیب خود پرده مساز
شادآنکه به عیب خویش چندان نگرد
کزدیدن عیب دیگران ماند باز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مشاعره 6
شاخ عشق اندر ازل دان , بیخ عشق اندرابد
این شجرراتکیه برعرش وثری وساق نیست
مولوی
=
تابوت من زتاک وکفن هم زبرگ تاک
درمیکده به باده مرا شستشو کنید
فیض کاشانی
=
داروی مرگ ازهمه دردم خلاص کرد
بیمارعشق بودم ودردم طبیب بود
عاشق اصفهانی
=
داروی مشتاق چیست زهر زدست نگار
مرهم عشاق چیست زخم زبازوی دوست
سعدی
=
تابوکه یابم آگهی ازسایه سرو سهی
گلبانگ عشق ازهرطرف برخوشخرامی می زنم
حافظ
=
ماازتو جز نگاه تمنا نمی کنیم
برروی عشق باب هوس وانمی کنیم
منوچهرمرتضوی
=
مااگر مکتوب ننویسیم , عیب مامکن
درمیان راز مشتاقان قلم نامحرم است
فیض دکنی
=
تابه افسوس به پایان نرسد عمرعزیز
همه شب ذکر تو می رفت ومکرر می شد
سعدی
=
داری هوس که غیربرای تو جان دهد
آه این چه آرزوست مگرمرده ایم ما
لاادری
=
آب بقاکجاو لب نوش او کجا
آتش کجاوگرمی آغوش او کجا؟
رهی معیری
=
گردآوری : م.الف زائر
حضرت محمد (ص) - 302
طوبی لِمن ذَلّت نَفسُهُ وَحَسُنَت خَلیقَتُهُ وَصَلُحَت
سَریَرتُهُ وَعُزِلَ عَنِ النّاسِ شَرّهُ .
خوشا به کسی که نفس خودراخوارساخته است , خوی
او پسندیده وباطن او نیکوست , مردم نیزاز شر او برکنارند.
Happy is he who is humble , good -natured, well - disposed
and does not harm anybody.
فرخنده کسی که نفس خود سازد خوار
وزخوی پسندیده شود برخوردار
سازد دل خویش ازپلیدی ها پاک
دارد بدی خویش زمردم به کنار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
حضرت محمد (ص) - 301
طَلَبُ العِلمِ فَریضَهُُ عَلی کُلّ مُسلِمِِ .
کسب علم برهرمسلمانی واجب است .
It is obligatory for every one to seek knowledge.
ازدانش وفضل گوهری بهتر نیست
آنکس که فراری است زدانستن کیست
بهرهمه کسب علم واجب باشد
دانش طلبی وظیفه هرفردی است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
جضرت محمد (ص) - 300
طَعامُ الجَوادِ دَواءُُ وَطَعامُ البََخیلِ داءُُ.
غذای جوانمرد مانند دارو و طعام بخیل مانند درداست .
A generous man's food is
curative but an avaricious man's makes you sick .
آن تنگ نظرکه سفله ونامرد است
الظافش نیز زحمت هر فرداست
مهمان جوانمردشدن همچو شفاست
وزخوان بخیل لقمه خوردن درداست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر