حضرت محمد (ص) - 144



حضرت محمد (ص) -  144



اَلکَیّسُ مَن دانَ نَفسَهُ وَعَمِلَ لِما بَعدَ الموَتِ وَالاَحمَقُ


مَنِِ اتّبَعَ نَفسَهُ هَواها وَتَمَنیُ عَلَی اللهِ الاَمانِیَ .



عاقل کسی است که نفس خودراخوارسازدو برای آخرت خودکارکند


واحمق کسی است  که ازنفس فرمانبرداری نماید


و آرزوهای دنیوی داشته باشد.


A wise man is he who controls his passions

and works to ensure his place in the next  world ' a

stupid person follows his  sensual  desires


and nartures  worldly  wishes .



عاقل بود آن که نفس راسازد خوار


وندرپی آخرت کند دائم کار


احمق باشد زنفس فرمانبردار


وزحسرت وارزوی دنیاست فکار


=

ترجمه شعری وانگلیسی

ابوالقاسم حالت


=


گردآوری: م.الف زائر




حضر ت محمد(ص)- 143



حضرت محمد (ص) - 143



اَلکِذبُ بابُُ مِن اَبوابّ النّفاقِ .




دروغگوئی دری ازدرهای نفاق است .



Laying is one of the doors leading to discord.



آن کس که به صحبت توباشد مشتاق


خواهدزتو راستگوئی مهرووفاق


پرهیزکن ازدروغگوئی ای دوست


کاین است دری دگر زدرهای نفاق



=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=


گردآوری: م.الف زائر



حضرت محمد (ص) - 142



حضرت محمد(ص) - 142



اَلقَناعَهُ کَنزُُلایَنفَد.



قناعت گنجی است که پایان نمی گیرد



Contentment is a treasure which will


never  be exhausted .



آسوده نمی شود حریص ازغم ورنج

ازبس پی جمع مال افتد به شکنج

گنجی است قناعت که نیابد پایان


خواهی که شوی غنی بدست آر این گنج

=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت


=


گردآوری: م.الف زائر






حضرت محمد (ص) - 141



حضرت محمد(ص) - 141



اِلقَ اَخاکَ بِوَجهِِ مُنبَسِطِِ.



برادرت راباروی گشاده دیدارکن .



Visit your brethren  with a happy  disposition.



خوشخوی وگشاده روی می باش ای یار


تاکینه شود کم ومحبت بسیار


یارانوبرادران چو پیش تو رسند


باروی گشاده کن ازآنان دیدار


=


ترجمه شعری وانگلیسی


ابوالقاسم حالت

=


گردآوری: م .الف زائر





حضرت محمد (ص) - 140





حضرت محمد(ص) - 140


اَلفِرارُفی وَقتِهِ ظَفَـــــــــــــــر.



گریختن به موقع پیروزی است .





Timely fleeing is like victory.


زان آتش سوزنده که می افروزی
خوددور اگر نایستی می سوزی

ای بس که خموشی است به ازحرف زدن

وی بس که گریختن بود پیروزی
 
=

ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=

گردآوری: م.الف زائر