تذکر آیت الله العظمی خمینی (ره) به آیت الله خامنه ای در مورد حدود اختیارات ولی فقیه و سیر مراحل آن! ... حکومت که یکی از احکام اولیه است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در مواقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو نماید. حکومت می تواند هر امری را چه عبادی و چه غیرعبادی، که جریان آن مخالف مصالح اسلام است از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند. ...
1-پاسخ آیت الله خمینی به شورای نگهبان:"دولت حق دارد تا از تصرف بیش از حق عرفی شخص و اشخاص جلوگیری نماید. این معادن (نفت و گاز) چون ملی است و متعلق به ملتهای حال و آینده است که در طول زمان موجود می گردند از تبعیت املاک شخصیه خارج است و دولت اسلامی می تواند آنها را استخراج کند. .."[صحیفه نور، ج 20، ص 155 (مورخ 1366/8/3)]
2-پاسخ آیت الله خمینی به وزیر کار درباره جواز قراردادن شروط الزامی نسبت به کارفرمایانی که از خدمت دولتی بهره مند می شوند:
"چه در گذشته ، چه در حال ، دولت می تواند شروط الزامی را مقرر نماید." [صحیفه نور ، ج 20، ص 163 (مورخ 1366/9/16)]
3-پاسخ آیت الله خمینی به استفسار شورای نگهبان درباره پاسخ ایشان به وزیر کار:
"دولت می تواند در تمام مواردی که مردم استفاده از امکانات و خدمات دولتی می کنند با شروط اسلامی و حتی بدون شرط قیمت مورد استفاده را از آنان بگیرد و این جاری است در جمیع مواردی که تحت سلطه حکومت است و اختصاص به مواردی که در نامه وزیر کار ذکر شده ندارد، بلکه در انفال که در زمان حکومت اسلامی امرش با حکومت است می تواند بدون شرط یا با شرط الزامی امر را اجرا کند"[همان ، ج 20، ص 165 (مورخ 1366/9/26)]
4-بیانات آیت الله خامنه ای، امام جمعه تهران و رئیس جمهور وقت در باره نامه شورای نگهبان و نظر آیت الله خمینی در نماز جمعه 1366/10/11:
"اشاره کنم به همین فتوا یا حکمی که اخیراً امام در رابطه با مسائل مربوط به کار و کارگر و کارفرما بیان کردند که جزو روشنترین احکام اسلامی است و خوشبختانه بعد از آن از طرف دبیر محترم شورای نگهبان سؤالی از امام شد که وضوح مطلب را بیشتر کرد و راه همه سوء استفاده ها از بیان حضرت امام را بست.
امام می فرمایند دولت می تواند در مقابل خدماتی که انجام می دهد شروط الزامی مقرر کند. یعنی کارفرما که در شرایط عادی و بدون نظارت دولت می تواند با کارگر یک رابطه غیر عادلانه برقرار کند، می تواند ساعت کار را افزایش دهد، مزد کارگر را کاهش دهد، امکانات رفاهی لازم را به کارگر ندهد و فشار بر کارگر بیاید؛ دولت می تواند کارفرما را اجبار و الزام کند بر رعایت یک سلسله از الزامات و وظایف. چنین چیزی در اختیار دولت اسلامی است، در مقابل آن خدماتی که به کارفرما ارائه می دهد، یعنی به کارفرما می گوید شما از برق، آب، جادهی آسفالت، اسکله، بندر و اقسام امکانات و خدمات دولتی استفاده می کنی، شرط استفاده از این خدمات این است که شما باید این کمک را به کارگر بکنی. این شرط را در مقابل کارگر متعهد بشوید، برای چه برای اینکه به کارگر ظلم نشود. برای اینکه تبعیض در جامعه بصورت یک چیز رایج و عرف متداول در نیاید. برای حمایت از حقوق محرومان. این یک نکته و نکته ای که اهمیت آن کمتر از این نیست که در سوال و پاسخ حضرت امام اشاره روشنی و بلکه تصریحی به آن شده، این است که این کار، این اقدام دولت اسلامی به معنای برهم زدن قوانین و احکام پذیرفته شده اسلامی نیست که تکیه سوال دبیر محترم شورای نگهبان هم روی همین است. گویا بعضی می خواستند از این فتوای امام این طور استفاده کنند و یا سوء استفاده کنند و یا نفهمی و یا عدم تسلط آنها به منابع و مبانی اسلامی این طور ایجاب می کرد که امام می فرمایند: "دولت می تواند با کارفرما شرط کند که در صورتی می توانی از این خدمات استفاده کنی که این کارها را انجام دهی. " چه کارهایی کارهایی که بر خلاف مقررات و احکام پذیرفته شده و اسلامی است. امام می فرمایند: نه، اینها شایعاتی هست که آدم های مغرض مطرح می کنند. یعنی چنین چیزی در پاسخ امام وجود ندارد. امام که فرمودند دولت می تواند شرط الزامی را بر دوش کارفرما بگذارد، این هر شرطی نیست. آن شرطی است که در چارچوب احکام پذیرفته شده اسلام است و نه فراتر از آن. این بسیار نکته مهمی است در پاسخ حضرت امام که چون سوال کننده سوال می کند: برخی این طور از فرمایشات شما استنباط کردند که می شود قوانین اجاره، مزارعه، مساقات، احکام شرعیه و فتاوای پذیرفته شده مسلم را نقض کرد و دولت می تواند بر خلاف احکام اسلامی شرط بگذارد، امام می فرمایند نه. این شایعه است. یعنی چنین چیزی اصلاً در حوزه سؤال و جواب وزیر کار و امام وجود ندارد. ببینید که قضیه چه قدر روشن و جامع الاطراف است. البته در جامعه اسلامی، احکام پذیرفته شده ای هم که می گوییم یعنی فتوای ولی فقیه." [روزنامه جمهوری اسلامی، شنبه 1366/10/12، ص 9، خطبه های نمازجمعه حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی خامنه ای]
5-واکنش حضرت آیت الله خمینی(ره) به بیانات آقای خامنه ای در نماز جمعه:
"بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجه الاسلام آقاى خامنهاى
رئیس محترم جمهورى اسلامى، دامت افاضاته.
پس از اهداى سلام و تحیت، من میل نداشتم که در این موقع حساس به مناقشات پرداخته شود. و عقیده دارم که در این مواقع سکوت بهترین طریقه است. و البته نباید ما گمان کنیم که هرچه مىگوییم و مىکنیم کسى را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهى است براى رشد انسانها. لکن صحیح ندانستم که جواب مرقوم شریف و تقاضایى که در آن شده بود را به سکوت برگزار کنم. لهذا، آنچه را که در نظر دارم بهطور فشرده عرض مىکنم.
از بیانات جنابعالی در نماز جمعه این طور ظاهر مىشود که شما حکومت را که به معناى ولایت مطلقهاى که از جانب خدا به نبى اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- واگذار شده و اهمّ احکام الهى است و بر جمیع احکام شرعیه الهیه تقدم دارد، صحیح نمىدانید. و تعبیر به آنکه اینجانب گفتهام حکومت در چهارچوب احکام الهى داراى اختیار است بکلى برخلاف گفتههاى اینجانب بود. اگر اختیاراتِ حکومت در چهارچوب احکام فرعیه الهیه است، باید عرضِ حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوّضه به نبى اسلام -صلى الله علیه و آله و سلم- یک پدیده بىمعنا و محتوا باشد و اشاره مىکنم به پیامدهاى آن، که هیچ کس نمىتواند ملتزم به آنها باشد: مثلاً خیابان کِشی ها که مستلزم تصرف در منزلى است یا حریم آن است در چهارچوب احکام فرعیه نیست. نظام وظیفه، و اعزام الزامى به جبههها، و جلوگیرى از ورود و خروج ارز، و جلوگیرى از ورود یا خروج هر نحو کالا، و منع احتکار در غیر دو- سه مورد، و گمرکات و مالیات، و جلوگیرى از گرانفروشى، قیمت گذارى، و جلوگیرى از پخش مواد مخدره، و منع اعتیاد به هر نحو غیر از مشروبات الکلى، حمل اسلحه به هر نوع که باشد، و صدها امثال آن، که از اختیارات دولت است، بنابر تفسیر شما خارج است؛ و صدها امثال اینها.
باید عرض کنم حکومت، که شعبه اى از ولایت مطلقه رسول الله- صلى الله علیه وآله و سلم- است، یکى از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتى نماز و روزه و حج است. حاکم مىتواند مسجد یا منزلى را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم مىتواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدى که ضِرار باشد، در صورتى که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت مىتواند قراردادهاى شرعى را که خود با مردم بسته است، در موقعى که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یک جانبه لغو کند. و مىتواند هر امرى را، چه عبادى و یا غیر عبادى است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى که چنین است جلوگیرى کند. حکومت مىتواند از حج، که از فرایض مهم الهى است، در مواقعى که مخالف صلاح کشور اسلامى دانست موقتاً جلوگیرى کند.
آنچه گفته شده است تاکنون، و یا گفته مىشود، ناشى از عدم شناخت ولایت مطلقه الهى است. آنچه گفته شده است که شایع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختیارات از بین خواهد رفت، صریحاً عرض مىکنم که فرضاً چنین باشد، این از اختیارات حکومت است. و بالاتر از آن هم مسائلى است، که مزاحمت نمىکنم.
ان شاء الله تعالى خداوند امثال جنابعالى را، که جز خدمت به اسلام نظرى ندارید، در پناه خود حفظ فرماید."
روح الله الموسوى الخمینى[صحیفه نور، ج 20، ص 170 و 171(مورخ 1366/10/16)]
همان گونه که متوجه شدید در چند قسمت از نماز، تغییراتی دیده میشود که قبلا نمیدانستیم ولی دلیل آن عدم تفقه فقهای آخرالزمان نسبت به این قضیه بود.
اول: تعداد تکبیرة الاحرام واجب ابتدای نماز، هفت مرتبه است نه یک مرتبه و این موضوع در زمان امام رضا ع، مشخص شده است.
محمد بن علی بن حسین در (عیون اخبار) و در (خصال) از پدرش، از علی بن ابراهیم، از پدرش، احمدبن عبدالله خلیجی، از ابی علی حسن بن راشد گفت: از ابا الحسن الرضا(ع) دربارهی تکبیرات ابتدای نماز سؤال کردم؟ پس فرمودند: هفت بار، گفتم: روایت شده دربارهی پیامبر(ص) که در نماز یک تکبیر میگفت، پس فرمودند: همانا پیامبر(ص) در هنگام نماز یک تکبیر را آشکار میکرد و شش تا را بطور مخفی میگفت. تهذیب 2: 287/ 1151
دوم: در رکعت سوم و چهارم واجب است که سوره حمد را بخوانیم و این موضوع نیز در فرمایش امام مهدی ع از قول امام رضا ع آمده است.
و سأل عن الرکعتین الأخیرتین قد کثرت فیها الروایات فبعض یروی أن قراءة الحمد وحدها أفضل، و بعض یروی أن التسبیح فیهما أفضل، و الفضل لأیهما نستعمله؟ فأجاب: قد نسخت قراءة أم الکتاب فی هاتین الرکعتین التسبیح، و الذی نسخ التسبیح قول العالم علیه السلام: کل صلاة لا قرأة فیها فهی خداع، إلا للعلیل أو من یکثر علیه السهو فیتخوف بطلان الصلاة علیه . الإحتجاج ج 2 ص 313 . الزام الناصب ج 1 ص 404
هنگامیکه از امام مهدی ع در خصوص دو رکعت انتهائی نماز سوال شد که خواندن حمد افضل است یا تسبیحات اربعه، و ما کدام را انجام دهیم، ایشان پاسخ فرمودند: قرائت ام الکتاب یعنی همان حمد در دو رکعت انتهائی نماز، ناسخ تسبیحات اربعه است. و کسی که آن را تغییر داده، امام رضا ع بودند که فرمودند: هر نمازی که در آن قرائت (حمد) نباشد، پس ان فریب است مگر برای علیل یا کثیر الشک که از باطل شدن نماز خویش میترسد.
سوم: مسح حلقوی پا
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسْحِ عَلَى الْقَدَمَیْنِ: کَیْفَ هُوَ؟ فَوَضَعَ کَفَّهُ عَلَى الْأَصَابِعِ، فَمَسَحَهَا إِلَى الْکَعْبَیْنِ إِلى ظَاهِرِ الْقَدَمِ ، کافی (ط - دارالحدیث)، ج5، ص: 97 از امام رضا ع در خصوص نحوه مسح پا سوال شد، ایشان کف دستش را روی انگشتان قرار دادند، پس آن را تا دو قوزک پا در سمت ساق پا مسح فرمودند.
درکتاب عصرظهور تألیف شیخ کورانی چاپ دهم سال 2004م ص 212 آمده است که از کتاب صحیح مسلم نیشابوری:ج1/ص150 نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمودند: من دوست داشتم که برادرانم را ببینم. گفتند: ای رسول خدا(ص) آیا ما برادران شما هستیم؟ فرمودند شماها دوستان من هستید، و برادرانم کسانی هستند که هنوز نیامدهاند. پس گفتند ای رسول خدا(ص) که چگونه است که آنها از امتت هنوز نیامدهاند؟ پس فرمودند: اگر شخصی صاحب اسبان قهوهای و محجّل به نور (حلقه نورانی در پا) در بین اسبان قهوهای که سوارکاران بر پشت آنها قرار دارند، آیا میتواند اسبانش را از این اسبان بدون حجل (حلقه) تشخیص دهد؟ گفتند بله، ای رسول خدا. فرمودند: آنها در اثر وضویی که دارند به وسیلهی حلقهی نورانی پاهاشان میآیند و شناخته میشوند، و من در کنار حوض به آنها آب میدهم.
چهارم: تشهد و نحوهی نشستن
امام صادق(ع) فرمودند: هنگامی که در نماز مینشینی، بر سمت راست ننشینید، و روی سمت چپ بنشینید. و همچنین فرمودند: هنگامی که برای تشهد می نشینی، پس میگویی، بسم الله و بالله و الحمدلله و خیر الأسماءلله، أشهد أن لاإله إلاالله، وحده لاشریک له، و أن محمداً نِعمَ الرسول، اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و تقبّل شفاعته فی أمته،و ارفع درجته، سپس دو یا سه بار الحمدلله میگویی و سپس سلام را درحالی که میخواهی از نماز خارج شوی میگویی: السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته. مقصود ما پیامبران و ائمه و ملائکه است، با انتهای چشمت به سمت راست اشاره میکنی. شیخ بهائی، محمد بن حسین حارثی عاملی در کتاب معروفش مفتاح الفلاح ص 162 چاپ قم سال 1429 هجری و همچنین در همان صفحه از کتاب بیان شهید اول ص 94 کلمه السلام علینا و علی عباد الله الصالحین را کسی از پیشینیان آن واجب نکرده است.
محمدبن علی بن حسین گفت: مردی به امیرالمؤمنین(ع) گفت: ای پسرعموی بهترین خلق خدا، در حالت تشهد معنی بالا نگه داشتن پای راست و خوابیده نگه داشتن پای چپ چیست؟ فرمود: تفسیرش یعنی خداوندا باطل را نابود کن و حق را استوارکن. علل الشرائع :336 ب 32/4 .
و الحمدلله وحده وحده وحده
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
تذکر آیت الله العظمی خمینی (ره) به آیت الله خامنه ای در مورد حدود اختیارات ولی فقیه و سیر مراحل آن!
... حکومت که یکی از احکام اولیه است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حکومت می تواند قراردادهای شرعی را که خود با مردم بسته است، در مواقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو نماید. حکومت می تواند هر امری را چه عبادی و چه غیرعبادی، که جریان آن مخالف مصالح اسلام است از آن مادامی که چنین است جلوگیری کند. ...
1-پاسخ آیت الله خمینی به شورای نگهبان:"دولت حق دارد تا از تصرف بیش از حق عرفی شخص و اشخاص جلوگیری نماید. این معادن (نفت و گاز) چون ملی است و متعلق به ملتهای حال و آینده است که در طول زمان موجود می گردند از تبعیت املاک شخصیه خارج است و دولت اسلامی می تواند آنها را استخراج کند. .."[صحیفه نور، ج 20، ص 155 (مورخ 1366/8/3)]
2-پاسخ آیت الله خمینی به وزیر کار درباره جواز قراردادن شروط الزامی نسبت به کارفرمایانی که از خدمت دولتی بهره مند می شوند:
"چه در گذشته ، چه در حال ، دولت می تواند شروط الزامی را مقرر نماید." [صحیفه نور ، ج 20، ص 163 (مورخ 1366/9/16)]
3-پاسخ آیت الله خمینی به استفسار شورای نگهبان درباره پاسخ ایشان به وزیر کار:
"دولت می تواند در تمام مواردی که مردم استفاده از امکانات و خدمات دولتی می کنند با شروط اسلامی و حتی بدون شرط قیمت مورد استفاده را از آنان بگیرد و این جاری است در جمیع مواردی که تحت سلطه حکومت است و اختصاص به مواردی که در نامه وزیر کار ذکر شده ندارد، بلکه در انفال که در زمان حکومت اسلامی امرش با حکومت است می تواند بدون شرط یا با شرط الزامی امر را اجرا کند"[همان ، ج 20، ص 165 (مورخ 1366/9/26)]
4-بیانات آیت الله خامنه ای، امام جمعه تهران و رئیس جمهور وقت در باره نامه شورای نگهبان و نظر آیت الله خمینی در نماز جمعه 1366/10/11:
"اشاره کنم به همین فتوا یا حکمی که اخیراً امام در رابطه با مسائل مربوط به کار و کارگر و کارفرما بیان کردند که جزو روشنترین احکام اسلامی است و خوشبختانه بعد از آن از طرف دبیر محترم شورای نگهبان سؤالی از امام شد که وضوح مطلب را بیشتر کرد و راه همه سوء استفاده ها از بیان حضرت امام را بست.
امام می فرمایند دولت می تواند در مقابل خدماتی که انجام می دهد شروط الزامی مقرر کند. یعنی کارفرما که در شرایط عادی و بدون نظارت دولت می تواند با کارگر یک رابطه غیر عادلانه برقرار کند، می تواند ساعت کار را افزایش دهد، مزد کارگر را کاهش دهد، امکانات رفاهی لازم را به کارگر ندهد و فشار بر کارگر بیاید؛ دولت می تواند کارفرما را اجبار و الزام کند بر رعایت یک سلسله از الزامات و وظایف. چنین چیزی در اختیار دولت اسلامی است، در مقابل آن خدماتی که به کارفرما ارائه می دهد، یعنی به کارفرما می گوید شما از برق، آب، جادهی آسفالت، اسکله، بندر و اقسام امکانات و خدمات دولتی استفاده می کنی، شرط استفاده از این خدمات این است که شما باید این کمک را به کارگر بکنی. این شرط را در مقابل کارگر متعهد بشوید، برای چه برای اینکه به کارگر ظلم نشود. برای اینکه تبعیض در جامعه بصورت یک چیز رایج و عرف متداول در نیاید. برای حمایت از حقوق محرومان. این یک نکته و نکته ای که اهمیت آن کمتر از این نیست که در سوال و پاسخ حضرت امام اشاره روشنی و بلکه تصریحی به آن شده، این است که این کار، این اقدام دولت اسلامی به معنای برهم زدن قوانین و احکام پذیرفته شده اسلامی نیست که تکیه سوال دبیر محترم شورای نگهبان هم روی همین است. گویا بعضی می خواستند از این فتوای امام این طور استفاده کنند و یا سوء استفاده کنند و یا نفهمی و یا عدم تسلط آنها به منابع و مبانی اسلامی این طور ایجاب می کرد که امام می فرمایند: "دولت می تواند با کارفرما شرط کند که در صورتی می توانی از این خدمات استفاده کنی که این کارها را انجام دهی. " چه کارهایی کارهایی که بر خلاف مقررات و احکام پذیرفته شده و اسلامی است. امام می فرمایند: نه، اینها شایعاتی هست که آدم های مغرض مطرح می کنند. یعنی چنین چیزی در پاسخ امام وجود ندارد. امام که فرمودند دولت می تواند شرط الزامی را بر دوش کارفرما بگذارد، این هر شرطی نیست. آن شرطی است که در چارچوب احکام پذیرفته شده اسلام است و نه فراتر از آن. این بسیار نکته مهمی است در پاسخ حضرت امام که چون سوال کننده سوال می کند: برخی این طور از فرمایشات شما استنباط کردند که می شود قوانین اجاره، مزارعه، مساقات، احکام شرعیه و فتاوای پذیرفته شده مسلم را نقض کرد و دولت می تواند بر خلاف احکام اسلامی شرط بگذارد، امام می فرمایند نه. این شایعه است. یعنی چنین چیزی اصلاً در حوزه سؤال و جواب وزیر کار و امام وجود ندارد. ببینید که قضیه چه قدر روشن و جامع الاطراف است. البته در جامعه اسلامی، احکام پذیرفته شده ای هم که می گوییم یعنی فتوای ولی فقیه." [روزنامه جمهوری اسلامی، شنبه 1366/10/12، ص 9، خطبه های نمازجمعه حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی خامنه ای]
5-واکنش حضرت آیت الله خمینی(ره) به بیانات آقای خامنه ای در نماز جمعه:
"بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجه الاسلام آقاى خامنهاى
رئیس محترم جمهورى اسلامى، دامت افاضاته.
پس از اهداى سلام و تحیت، من میل نداشتم که در این موقع حساس به مناقشات پرداخته شود. و عقیده دارم که در این مواقع سکوت بهترین طریقه است. و البته نباید ما گمان کنیم که هرچه مىگوییم و مىکنیم کسى را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهى است براى رشد انسانها. لکن صحیح ندانستم که جواب مرقوم شریف و تقاضایى که در آن شده بود را به سکوت برگزار کنم. لهذا، آنچه را که در نظر دارم بهطور فشرده عرض مىکنم.
از بیانات جنابعالی در نماز جمعه این طور ظاهر مىشود که شما حکومت را که به معناى ولایت مطلقهاى که از جانب خدا به نبى اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- واگذار شده و اهمّ احکام الهى است و بر جمیع احکام شرعیه الهیه تقدم دارد، صحیح نمىدانید. و تعبیر به آنکه اینجانب گفتهام حکومت در چهارچوب احکام الهى داراى اختیار است بکلى برخلاف گفتههاى اینجانب بود. اگر اختیاراتِ حکومت در چهارچوب احکام فرعیه الهیه است، باید عرضِ حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوّضه به نبى اسلام -صلى الله علیه و آله و سلم- یک پدیده بىمعنا و محتوا باشد و اشاره مىکنم به پیامدهاى آن، که هیچ کس نمىتواند ملتزم به آنها باشد: مثلاً خیابان کِشی ها که مستلزم تصرف در منزلى است یا حریم آن است در چهارچوب احکام فرعیه نیست. نظام وظیفه، و اعزام الزامى به جبههها، و جلوگیرى از ورود و خروج ارز، و جلوگیرى از ورود یا خروج هر نحو کالا، و منع احتکار در غیر دو- سه مورد، و گمرکات و مالیات، و جلوگیرى از گرانفروشى، قیمت گذارى، و جلوگیرى از پخش مواد مخدره، و منع اعتیاد به هر نحو غیر از مشروبات الکلى، حمل اسلحه به هر نوع که باشد، و صدها امثال آن، که از اختیارات دولت است، بنابر تفسیر شما خارج است؛ و صدها امثال اینها.
باید عرض کنم حکومت، که شعبه اى از ولایت مطلقه رسول الله- صلى الله علیه وآله و سلم- است، یکى از احکام اولیه اسلام است؛ و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتى نماز و روزه و حج است. حاکم مىتواند مسجد یا منزلى را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم مىتواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند؛ و مسجدى که ضِرار باشد، در صورتى که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت مىتواند قراردادهاى شرعى را که خود با مردم بسته است، در موقعى که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد، یک جانبه لغو کند. و مىتواند هر امرى را، چه عبادى و یا غیر عبادى است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى که چنین است جلوگیرى کند. حکومت مىتواند از حج، که از فرایض مهم الهى است، در مواقعى که مخالف صلاح کشور اسلامى دانست موقتاً جلوگیرى کند.
آنچه گفته شده است تاکنون، و یا گفته مىشود، ناشى از عدم شناخت ولایت مطلقه الهى است. آنچه گفته شده است که شایع است، مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختیارات از بین خواهد رفت، صریحاً عرض مىکنم که فرضاً چنین باشد، این از اختیارات حکومت است. و بالاتر از آن هم مسائلى است، که مزاحمت نمىکنم.
ان شاء الله تعالى خداوند امثال جنابعالى را، که جز خدمت به اسلام نظرى ندارید، در پناه خود حفظ فرماید."
روح الله الموسوى الخمینى[صحیفه نور، ج 20، ص 170 و 171(مورخ 1366/10/16)]
تغییرات احکام نماز و وضو
همان گونه که متوجه شدید در چند قسمت از نماز، تغییراتی دیده میشود که قبلا نمیدانستیم ولی دلیل آن عدم تفقه فقهای آخرالزمان نسبت به این قضیه بود.
اول: تعداد تکبیرة الاحرام واجب ابتدای نماز، هفت مرتبه است نه یک مرتبه و این موضوع در زمان امام رضا ع، مشخص شده است.
محمد بن علی بن حسین در (عیون اخبار) و در (خصال) از پدرش، از علی بن ابراهیم، از پدرش، احمدبن عبدالله خلیجی، از ابی علی حسن بن راشد گفت: از ابا الحسن الرضا(ع) دربارهی تکبیرات ابتدای نماز سؤال کردم؟ پس فرمودند: هفت بار، گفتم: روایت شده دربارهی پیامبر(ص) که در نماز یک تکبیر میگفت، پس فرمودند: همانا پیامبر(ص) در هنگام نماز یک تکبیر را آشکار میکرد و شش تا را بطور مخفی میگفت. تهذیب 2: 287/ 1151
دوم: در رکعت سوم و چهارم واجب است که سوره حمد را بخوانیم و این موضوع نیز در فرمایش امام مهدی ع از قول امام رضا ع آمده است.
و سأل عن الرکعتین الأخیرتین قد کثرت فیها الروایات فبعض یروی أن قراءة الحمد وحدها أفضل، و بعض یروی أن التسبیح فیهما أفضل، و الفضل لأیهما نستعمله؟ فأجاب: قد نسخت قراءة أم الکتاب فی هاتین الرکعتین التسبیح، و الذی نسخ التسبیح قول العالم علیه السلام: کل صلاة لا قرأة فیها فهی خداع، إلا للعلیل أو من یکثر علیه السهو فیتخوف بطلان الصلاة علیه . الإحتجاج ج 2 ص 313 . الزام الناصب ج 1 ص 404
هنگامیکه از امام مهدی ع در خصوص دو رکعت انتهائی نماز سوال شد که خواندن حمد افضل است یا تسبیحات اربعه، و ما کدام را انجام دهیم، ایشان پاسخ فرمودند: قرائت ام الکتاب یعنی همان حمد در دو رکعت انتهائی نماز، ناسخ تسبیحات اربعه است. و کسی که آن را تغییر داده، امام رضا ع بودند که فرمودند: هر نمازی که در آن قرائت (حمد) نباشد، پس ان فریب است مگر برای علیل یا کثیر الشک که از باطل شدن نماز خویش میترسد.
سوم: مسح حلقوی پا
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسْحِ عَلَى الْقَدَمَیْنِ: کَیْفَ هُوَ؟ فَوَضَعَ کَفَّهُ عَلَى الْأَصَابِعِ، فَمَسَحَهَا إِلَى الْکَعْبَیْنِ إِلى ظَاهِرِ الْقَدَمِ ، کافی (ط - دارالحدیث)، ج5، ص: 97
از امام رضا ع در خصوص نحوه مسح پا سوال شد، ایشان کف دستش را روی انگشتان قرار دادند، پس آن را تا دو قوزک پا در سمت ساق پا مسح فرمودند.
درکتاب عصرظهور تألیف شیخ کورانی چاپ دهم سال 2004م ص 212 آمده است که از کتاب صحیح مسلم نیشابوری:ج1/ص150 نقل میکند که رسول خدا(ص) فرمودند: من دوست داشتم که برادرانم را ببینم. گفتند: ای رسول خدا(ص) آیا ما برادران شما هستیم؟ فرمودند شماها دوستان من هستید، و برادرانم کسانی هستند که هنوز نیامدهاند. پس گفتند ای رسول خدا(ص) که چگونه است که آنها از امتت هنوز نیامدهاند؟ پس فرمودند: اگر شخصی صاحب اسبان قهوهای و محجّل به نور (حلقه نورانی در پا) در بین اسبان قهوهای که سوارکاران بر پشت آنها قرار دارند، آیا میتواند اسبانش را از این اسبان بدون حجل (حلقه) تشخیص دهد؟ گفتند بله، ای رسول خدا. فرمودند: آنها در اثر وضویی که دارند به وسیلهی حلقهی نورانی پاهاشان میآیند و شناخته میشوند، و من در کنار حوض به آنها آب میدهم.
چهارم: تشهد و نحوهی نشستن
امام صادق(ع) فرمودند: هنگامی که در نماز مینشینی، بر سمت راست ننشینید، و روی سمت چپ بنشینید. و همچنین فرمودند: هنگامی که برای تشهد می نشینی، پس میگویی، بسم الله و بالله و الحمدلله و خیر الأسماءلله، أشهد أن لاإله إلاالله، وحده لاشریک له، و أن محمداً نِعمَ الرسول، اللهم صلّ علی محمد و آل محمد، و تقبّل شفاعته فی أمته،و ارفع درجته، سپس دو یا سه بار الحمدلله میگویی و سپس سلام را درحالی که میخواهی از نماز خارج شوی میگویی: السلام علیکم و رحمة الله وبرکاته. مقصود ما پیامبران و ائمه و ملائکه است، با انتهای چشمت به سمت راست اشاره میکنی. شیخ بهائی، محمد بن حسین حارثی عاملی در کتاب معروفش مفتاح الفلاح ص 162 چاپ قم سال 1429 هجری و همچنین در همان صفحه از کتاب بیان شهید اول ص 94 کلمه السلام علینا و علی عباد الله الصالحین را کسی از پیشینیان آن واجب نکرده است.
محمدبن علی بن حسین گفت: مردی به امیرالمؤمنین(ع) گفت: ای پسرعموی بهترین خلق خدا، در حالت تشهد معنی بالا نگه داشتن پای راست و خوابیده نگه داشتن پای چپ چیست؟ فرمود: تفسیرش یعنی خداوندا باطل را نابود کن و حق را استوارکن. علل الشرائع :336 ب 32/4 .
و الحمدلله وحده وحده وحده