زندگینامه ابوالقاسم حالت .








باسلام به  خوانندگان عزیز


همانطورکه دوستان عزیزبخاطر دارند درصفحات ما احادیثی ازمولاعلی .وامام حسین امده است که این احادیث ضمن ترجمه انگلیسی باترجمه شعری هم مزین بوده است ..


البته ازیکی دیگر ازشاعران هم بنام اقای سیدعطاءالله مجدی استفاده شده است وبهرحال لازم بود یادی از این شاعران وخصوصاجناب ابوالقاسم حالت شود.


تاکنون بطورمیانکین 1550 حدیث  دراختیاردوستان قرارگرفته است که گاهی این احادیث هم تکرارشده است .ومورد استقاده دوستان علاقمندان به مولاعلی واهل بیت قرارگرفته است.


اوردن این مطلب بخاطر یاداوری  زحمات این شاعر  گرانقدراست وامید که دوستان ماضمن خواندن این زندگینامه درانتشار احادیث این بزرگان هم کوشا باشند .



زندگینامه


ابوالقاسم حالت شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر در سال ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. وی پس از تحصیلات مقدماتی و متوسطه به استخدام شرکت ملی نفت ایران درآمد و تا زمان بازنشستگی در خدمت این سازمان بود. ابوالقاسم حالت در جوانی به فراگیری زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه پرداخت و از سال ۱۳۱۴ ه. ش به شعر و شاعری روی آورد و به سرایش شعر در قالب کهن و تذکره‌نویسی همت گماشت. دیوان حالت که مشتمل بر قطعات ادبی، مثنوی‌ها، قصاید، غزلیات و رباعیات است، خود نمایانگر عمق دانش ادبی این محقق است. وی از سال ۱۳۱۷ همکاری خود را با مجله معروف فکاهی توفیق آغاز کرد و بحر طویل‌های خود را با امضای هدهد میرزا و اشعارش را با اسامی مستعار خروس لاری، شوخ، فاضل ماب و ابوالعینک به چاپ می‌رساند. علاقه به مسائل دینی سبب شد از سال ۱۳۲۳ هر هفته چند رباعی جدی که ترجمه‌ای از کلمات قصار علی بن ابی‌طالب بود در مجله «آئین اسلام» چاپ کند. حالت در ترانه‌سرایی نیز دستی توانا داشت و عموماً این ترانه ‏ها در قالب فکاهی، انتقادی علیه وضعیت سیاسی و اجتماعی آن زمان بود. حالت در آن سال‌ها با نشریات امید، تهران مصور و پیام ایرانی نیز همکاری داشت و ملک‌الشعرا بهار او را به کنگره نویسندگان ایران دعوت نمود. حالت در زمینه موسیقی اصیل ایرانی نیز فعالیت داشت و سراینده نخستین سرود جمهوری اسلامی بود. وی پس از انقلاب اسلامی نیز علیرغم کهولت سن مدت زمانی نسبتاً طولانی با مجله گل آقا همکاری کرد. از ابوالقاسم حالت آثار ادبی و فرهنگی فراوانی در زمینه‌های طنز، شعر، ادبیات و ترجمه باقی مانده‌است. وی در سوم آبان سال ۱۳۷۱ بر اثر سکته قلبی درگذشت.



مجموعه اشعار

  • فکاهیات حالت
  • دیوان ابوالعینک
  • دیوان شوخ
  • گلزار خنده
  • دیوان اشعار (اشعار، رباعیات)
  • پروانه و شبنم (قصاید اخلاقی و عرفانی سعدی و تذکره شاهان شاعر)

تألیف

  • زن داری و گرفتاری (نشر درسا)

ترجمه‌ها

  • فرعون (الویز جارویس مک گرو) نشر درسا
  • مینوتوس مشاور نرون (میکا والتاری) نشر درسا
  • تاریخ فتوحات مغول (جی. جی. ساندرز)
  • تاریخ تجارت (اریک ن. سیمونز)
  • ناپلئون در تبعید (خاطرات ژنرال برتران)
  • زندگی من (مارک تواین)
  • زندگی بر روی می‌سی سی پی (مارک تواین)
  • پیشروان موشک سازی (بریل ویلیامز / ساموئل اشتاین)
  • بهار زندگی (کلارمیس هاستی کارول)
  • جادوگر شهر زمرد (فرانک باوم)
  • بازگشت به شهر زمرد (فرانک باوم)
  • پسر ایرانی، سرگذشت واقعی داریوش سوم و اسکندر (ماری رنولت)
  • شبح در کوچه میکلانژ
  • فروغ بینش
  • شکوفه‌های خرد
  • راه رستگاری
  • کلمات قصار علی بن ابیطالب(ع)
  • مجموعه تاریخ کامل ابن اثیر (۲۳جلد)

منبع- ویکی پدیا.




احادیث وروایات درباره ظهور .






 احادیث قدسی،

 روایات چهارده معصوم علیهم السلام، کلمات حکمت آموز از کتابهای مقدس،

انبیا و حکیمان درباره ظهور







اللهم صلی و سلم علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما

لا اله الا الله الحلیم الکریم لااله الا الله العلی العظیم
سبحان الله رب السماوات السبع و رب الارضین السبع
و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و الحمدلله رب العالمین

روایاتی از امام حسن عسگری علیه السلام در مورد امام زمان عج

شیخ کلینی به سند خود از علی بن بلال نقل می کند که حضرت عسکری علیه السلام در دو سال قبل از رحلت خود، جانشین خویش را به من معرفی نمود، و بار دیگر سه روز قبل از وفات نیز، این‏ مطلب را تاکید کرد.

شیخ‏ کلینی ‏به سند خود از ابی هاشم جعفری نقل می کند که به حضرت ابی محمد حسن بن علی علیهما السلام عرضه داشت: می خواهم از شما پرسشی نمایم، اما هیبت شما مانع از آن می شود. آیا مرا اجازه می دهید که سئوالم را از شما بپرسم؟

فرمود: بپرس.

گفتم: سرور من، آیا شما فرزندی دارید؟

فرمود: آری.

عرضه کردم: اگر واقعه‏ای رخ داد، کجا از او جویا شوم؟ فرمود: در مدینه.

و نیز به‏ سند خود از عمرو اهوازی نقل می کند که حضرت ابومحمد علیه السلام فرزندش را به من نشان داد و فرمود: هذا صاحبکم بعدی:

این صاحب شما بعد از من است.

و همچنین به سند خود از عمر نقل می کند که گفت: ابومحمد (علیه السلام) در گذشت و فرزندی از خود برجا نهاد.

شیخ صدوق در اکمال الدین به سند خود از ابی محمد حسن بن علی علیه السلام روایت می کند که فرمود: کانی بکم و قد اختلفتم بعدی فی الخلف منی اما ان المقر بالائمه بعد رسول الله صلی الله علیه و آله المنکر لولدی کمن اقر بجمیع انبیاء الله و رسله ثم انکر نبوه محمد صلی الله علیه و آله و المنکر لرسول الله کمن انکر جمیع الانبیاء لان طاعه آخرنا کطاعه اولنا و المنکر لاخرنا کالمنکر لاولنا اما ان لولدی غیبه یرتاب فیها الناس الا من عصمه الله عزوجل.

گوئی شما را می بینم که بعد از من درباره جانشینم به اختلاف پرداخته اید. آگاه باشید کسی که تمامی امامان بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله را اذعان داشته باشد، اما فرزندم را انکار ورزد، همانند کسی است که همه پیامبران الهی را اقرار نماید و نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله را منکر شود و انکار کننده رسول خدا بسان منکر تمامی پیامبران می باشد. و به همین ترتیب انکار کننده آخرین ما در ردیف منکر اولین ما قرار دارد. هوشیار باشید که فرزندم را غیبتی است که مردم در آن به تردید دچار می شوند مگر آنکه خداوند صاحب عزت و جلال‏ نگهدارش ‏باشد.

و در همین کتاب به سند خود از محمد بن عثمان عمری، و او از پدرش نقل می کند که از امام حسن علیه السلام پرسیدند: از اجداد شما روایت شده که زمین تا روز قیامت از حجت خدا خالی نمی ماند. و نیز فرموده ‏اند: که هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده‏است. آیا اینها صحیح است؟

امام علیه السلام فرمود: ان هذا حق کما ان النهار حق:اینها حق است همانگونه روز حق است.

به ایشان عرضه داشتند: ای فرزند رسول خدا، پس حجت و امام بعد از شما چه کسی است؟

فرمود: ابنی محمد هو الامام و الحجه بعدی من مات و لم یعرفه مات میته جاهلیه اما ان له غیبه یحار فیها الجاهلون و یهلک فیها المبطلون و یکذب فیها الوقاتون ثم یخرج فکانی انظر الی الاعلام البیض تخفف فوق راسه بنجف الکوفه:

فرزندم م ح م د امام و حجت بعد از من است. هر که بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. آگاه باشید که او را غیبتی است که جاهلان در آن به حیرت می افتند و باطل پرستان به هلاکت و وقت گزاران دروغ می گویند. سپس (از پس پرده غیبت) بیرون می آید. گوئی به پرچمهای سفید می نگرم که در نجف کوفه بالای سرش در اهتزاز است.


روایاتی از امام جواد علیه السلام در مورد امام زمان عج
امام جواد علیه السلام فرمودند:

«افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج»

برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.

کمالدین ج2 باب 36 ح 1

امام جواد علیه السلام می فرماید: قائم ما همان مهدی(عج) است. او کسی است که در زمان غیبتش، واجب است انتظار کشیده شود و هنگامیکه ظهور کرد، اطاعتش کنند. او از نسل سومین فرزند از فرزندان من است. قسم به آن خدایی که محمد(ص) را به نبوت مبعوث گردانید و ما را به امامت انتخاب نمود، اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی گرداند تا اینکه قائم ما در آن روز خارج شده و ظهور نماید. پس با ظهورش جهان را از عدل و داد پر کند، چنانکه از ظلم و ستم پر شده است.

کمالدین ج2 باب 36
و
قالَ الإمام الجواد - علیه السلام - : یَخْفی عَلَی النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللهِ (صلی الله علیه وآله وسلم) وَ کَنّیهِ.

«وسائل الشّیعه، ج 16، ص 242، ح 21466»

امام جواد - علیه السلام - فرمود:زمان ولادت امام عصر - علیه السلام - بر مردم ـ زمانش ـ مخفی است، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است. و حرام است که آن حضرت را نام ببرند; و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم است.

روایاتی از امام هادی علیه السلام در مورد امام زمان عج
شیخ صدوق در کمال الدین به سند خود از امام هادی علیه السلام نقل می کند که فرمود:

الخلف من بعدی ابنی الحسن فکیف لکم بالخلف من بعد الخلف:

جانشین بعد از من، فرزندم حسن است. اما چگونه است شیوه شما با جانشین بعد از جانشین من؟

راوی گوید که عرض کردم: فدایت شوم، این را از چه رو می فرمائید؟

فرمود: لانکم لا ترون شخصه و لا یحل لکم باسمه:

زیرا شما او را نمی بینید و بیان نام (نشانه) او نیز برایتان جایز نیست.

راوی گوید که عرضه داشتم: پس چگونه او را یاد کنیم؟

فرمود: قولوا الحجه من آل محمد:

بگوئید: حجت آل محمد.

و نیز شیخ صدوق به سند خود از ایشان روایت می کند که فرمود:

صاحب هذا الامر من یقول الناس لم یولد بعد: صاحب این امر کسی است که مردم گویند:
هنوز بدنیا نیامده و بعد پا به عرصه جهان می نهد.

روایاتی از امام رضا علیه السلام در مورد امام زمان عج
امام رضا علیه السلام فرمود:

قائم ما کسی است که وقتی قیام کند، در سن پیران و سیمای جوانان است... او از نسل چهارمین فرزند من است. خداوند او را در حجاب و پرده خود غائب کند، سپس ظاهرش نماید و زمین را به دست او از عدل و داد پر کند چنانکه از ظلم و ستم پر شده است.
و
قال الامام الرّضا - علیه السلام - : لَوْخَلَتِ الاْرْض طَرْفَهَ عَیْن مِنْ حُجَّه لَساخَتْ بِأهْلِها.

«علل الشّرایع، ص 198، ح 21» به نقل از سایت اندیشه قم

امام رضا- علیه السلام - فرمود: چنانچه زمین لحظه ای خالی از حجّت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو می برد.

روایاتی از امام موسی کاظم علیه السلام در مورد امام زمان عج

شیخ ‏صدوق ‏در اکمال الدین به سند خود از امام کاظم علیه السلام در طی حدیثی روایت می کند که از ایشان پرسیده شد: در میان ائمه علیهم السلام کسی هست که غیبت گزیند؟

پاسخ فرمود:
نعم یغیب عن انصار الناس شخصه و لا یغیب عن قلوب المومنین ذکره و هو من وُلد الثانی عشر منا یسهل الله کل عسیر و یذلل له کل صعب و یظهر له کنوز الارض و یقرب له کل بعید و یبیر به کل عنید و یهلک علی یدیه کل شیطان مرید. ذاک ابن سیده الاماء الذی تخفی علی الناس ولادته و لا یحل لهم تسمیته حتی یظهره عزوجل فیملا به الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما:

آری، او از دیدگان مردم غایب است اما ذکر او در دل اهل ایمان غایب نخواهد بود. وی از نسل دوازدهمین ماست. خداوند هر سختی را برایش آسان و هر امر مشکلی را سهل می گرداند. برایش گنجهای زمین را آشکار و هر مقصد دور را نزدیک می نماید. طومار زندگی ظالمان را توسط او درهم می پیچد. و بالاخره هر شیطان پلید را به دست او نابود می سازد. او فرزند بانوی کنیزان است که ولادتش بر مردم پنهان ماند و نام بردن (بیان نشانه) او بر آنان جایز نباشد، تا آنکه خداوند عزیز و جلیل ظهور او را فراهم نماید و به سبب وی زمین را پر از قسط و عدل سازد، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد.

و نیز به سند خود نقل می کند که از امام موسی کاظم علیه السلام پرسیدند که آیا شما قائم بر پا دارنده حق هستید؟

فرمود: انا القائم بالحق و لکن القائم الذی یطهر الارض من اعداء الله و یملاها عدلا کما ملئت جورا هو ولد الخامس من ولدی له غیبه یطول امدها خوفا علی نفسه یرتد فیها اقوام و یثبت فیها آخرون.

من قائم و بر پا دارنده حق هستم. اما آن قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک می کند و زمین را بعد از آنکه از ظلم پر شده باشد، لبریز از عدالت می سازد، از نسل پنجمین فرزند من خواهد بود. او غیبتی خواهد داشت، طولانی، که از بیم جان خود نهانی می گزیند. در آن (غیبت) گروهی (از شیعیان) طریق ارتداد پیش می گیرند و گروههائی دیگر ثابت قدم می مانند.

سپس فرمود: طوبی لشعتنا المتمسکین بحبنا فی غیبه قائمنا الثابتین علی موالاتنا و البراءه من اعدائنا اولئک منا و نحن منهم قد رضوا بنا ائمه و رضینا بهم شیعه و طوبی لهم هم و الله معنا فی درجتنا یوم القیامه:

خوشا به حال آن شیعیان ما که در غیبت قائم ما به محبت ما تمسک جویند و به ولایت ما استوار، و از دشمنان ما بیزار باشند. آنان از ما و ما از آنان هستیم. ایشان در برابر امامت ما سر تسلیم و رضا نهادند و ما نیز از شیعه بودن آنان راضی و خشنودیم. خوشا بحال آنان، به خدا سوگند که آنان در روز قیامت در درجات ما می‏باشند.

تعدادی از احادیث امام صادق علیه السلام درباره ی امام زمان عج

سدیر صیرفی گوید: من و مفضل بن عمر و ابان بن تغلب بر مولایمان امام صادق علیه السلام وارد شدیم و دیدیم که بر خاک نشسته و مانند مادر فرزند مرده شیدای جگر سوخته ای می گریست و اندوه تا وجناتش رسیده و گونه هایش دگرگون شده و می گوید:

« سیدی! غَیبتُکَ نَفَت رُقادی و ضَیَّقَت عَلَّیَ مِهادی و ابتزَّت منی راحةَ فوادی،

سیدی! غَیبتُکَ اوصلت مصابی بفجایع الابد و فقدُ الواحد بعد الواحد یُفنی الجمعَ و العدد فما اُحِسُّ بدَمعَةٍ ترقی من عینی و انین یفتر من صدری عن دوارج الرزایا و سوالف البلایا الا مَثَّلَ لِعینی عن عوایر اعظمها و افظعها و بواقی اشَدِّها و انکرها و نوائب مخلوطة بغضبک و نوازل معجونة بسختک. »

« مولای من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده و بسترم را بر من تنگ ساخته و آسایش قلبم را از من سلب نموده است.

مولای من! غیبت تو اندوه مرا به فجایع ابدی پیوند داده و فقدان یکی پس از دیگری جمع و شمار را نابود کرده است.

من دیگر احساس نمی کنم اشکی را که از دیدگانم بر گریبانم روان است و ناله ای را که از مصائب و بلایای گذشته از سینه ام سر می کشد، جز آنچه را که در برابر دیدگانم مجسم است و از همه گرفتاری ها بزرگتر و جانگدازتر و سخت تر و ناآشناتر است، ناملایماتی که با غضب تو در آمیخته و مصائبی که با خشم تو عجین شده است. »

سدیر گوید چون امام صادق علیه السلام را در چنین حالی دیدیم که از شدت وله عقل از سرمان پرید و قلبمان چاک چاک گردید و گفتیم: ای فرزند بهترین خلایق! چشمانتان گریان مباد! از چه حادثه ای اشکتان روان است؟ امام صادق علیه السلام نفس عمیقی کشید که بر اثر آن درونش برآمد و هراسش افزون شد و فرمود:

وای بر شما امروز در کتاب جفر می نگریستم – همان کتابی که خداوند آن را به محمد صلی الله علیه و آله و ائمه پس از او علیهم السلام اختصاص داده – و در فصولی از آن می نگریستم ، میلاد قائم ما و غیبتش و تاخیر کردن و طول عمرش و بلوای مومنان در آن زمان و پیدایش شکوک در قلوب آنها به واسطه طول غیبت و مرتد شدن آنها از دینشان و برکندن رشته اسلام از گردنهایشان که خدای تعالی فرموده « و کل الانسان الزمناه طائره فی عنقه» که مقصود از آن ولایت است و پس از آن که در آن فصول نگریستم ، رقتی مرا گرفت و اندوه بر من مستولی شد.

کمال الدین / ج2 / باب 33 با اندکی تخلیص

امام صادق علیه السلام می فرماید:

او پنجمین فرزند از فرزندان پسرم موسی است. او پسر خاتون کنیزان است. غیبتی کند که اهل باطل در آن به شک افتند. سپس خداوند او را ظاهر می نماید و شرق و غرب زمین را به دست وی فتح می کند. عیسی بن مریم آمده و پشت سر او نماز می گزارد و زمین به نور صاحبش روشن و منور می گردد.

کمال الدین ج2 باب 33

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«یفقد امامهم فیشهد الموسم فیراهم و لا یرونه»

مردم امام خود را نیابند و او در موسم حج شاهد ایشان است و آنها را می بیند اما انها او را نمی بینند

کمال الدین ج2 باب 33 ح 34

ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کند که در تفسیر آیه 158 انعام فرمود:

«یعنی خروج القائم المنتظر منا ثم قال علیه السلام: یا ابابصیر طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبتة و المطیعین له فی ظهوره اولئک اولیاء الله الذین لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»

یعنی خروج قائم منتظر ما

سپس فرمود : ای ابابصیر! خوشا به حال شیعیان قائم ما کسانیکه در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمانبردار اویند آنان اولیای خدا هستند که نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند.

کمال الدین ج2 باب 33 ح 54

امام صادق علیه السلام فرمودند:

«من مات منتظرا لهذا الامر کان کمن کان مع القائم فی فسطاطه لا بل کان کالضارب بین یدی رسول الله صلی الله علیه و آله بالسیف»

هرکه منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم در خیمه اش باشد ،نه بلکه مانند کسی است که پیشاروی رسول خدا صلی الله علیه و آله شمشیر زده باشد.

کمال الدین ج2 باب 33 ح 11

روایاتی از امام محمد باقر علیه السلام در مورد امام زمان عج و ظهور و یاران و منتظران

منتظران مژده باد

امام باقر علیه‏السلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط ‏بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مى‏دهد که
«یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِکَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِى‏ءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(کمال الدین، ج 1، ص 330.) ؛

بر مردم زمانى مى‏آید که امامشان از منظر آنان غایب مى‏شود. خوشا به حال آنان ‏که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهل‌بیت ثابت‏قدم و استوار بمانند! کمترین پاداشى که به آنان مى‏رسد، این است که خداى متعال خطابشان مى‏کند و مى‏فرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.»

امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیه‏السلام تقدیم مى‏دارم.

آن ‏گاه امام باقر علیه‏السلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارج‏گذارى به چنین منتظران راستینى به آنان مى‏فرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید. رفتار نیک و شایسته‏تان را مى‏پذیرم و از کردار ناپسندتان عفو مى‏کنم و به خاطر شما سایر گنهکاران را مى‏آمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع مى‏کنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناک خود را به مردم نافرمان نازل مى‏کردم.»( کمال الدین، ج 1، ص 330.)

یاران وفادار

پیشواى پنجم علیه‏السلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیه‏السلام که در زمان غیبت، خود را براى شرکت در قیام جهانى آن حضرت آماده مى‏کنند، به ابو خالد کابلى فرمود: «من به گروهى مى‏نگرم که در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مى‏خیزندو فرمانده ی آنها جوانی از بنی هاشم است. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حکومت الهى تلاش مى‏کنند. بارها از متولیان حکومت اجراء حق را خواستار مى‏شوند، امّا با بى‏اعتنایى مسئولین مواجه مى‏شوند. وقتى که وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مى‏نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته‏شان اصرار مى‏ورزند تا این که سردمداران حکومت نمى‏پذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مى‏گردند و کسى نمى‏تواند جلوگیرشان شود. این حق‏جویان وقتى که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه‏السلام به کس دیگرى نمى‏سپارند. کشته ‏هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مى‏شوند.»

در اینجا امام باقر علیه‏السلام به ابو خالد کابلى جمله‏اى زیبا فرمود که مى‏تواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.

آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(غیبت نعمانى، ص 273.) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیه‏السلام تقدیم مى‏دارم.»

امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه‏السلام مى‏آیند که فرمانده ی آنها جوانی از بنی هاشم سوار بر اسبی سفید رنگ و پنجاه نفر از آنان زن مى‏باشند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مى‏شوند.

امام پنجم علیه‏السلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیه‏السلام به آیه‏ اى از قرآن استناد کرد و در تفسیر آیه
«فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدا مَفْعُولاً»( اسراء / 5.) ؛
«هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوىِ خود را بر ضد شما برمى‏انگیزیم [تا شما را سخت درهم کوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانه‏ها را جستجو مى‏کنند و این وعده‏اى است قطعى.»
فرمود:
«این بندگان پیکارجو و مقاوم که به طرفدارى از حق به پا مى‏خیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»( تفسیر عیاشى، ج 2، ص 281.)

جهان در آستانه ظهور

در آستانه ظهور حضرت مهدى علیه‏السلام اوضاع جهان به بدترین وضع خود مى‏رسد و ظلم و ناعدالتى، تبعیض، تضییع حقوق دیگران به بدترین وضع خود تبدیل شده و مردم از هر کس و حکومتى ناامید گردیده، به دنبال روزنه امید و نداى عدالتى مى‏گردند که آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستکبران نجات بخشد. مردم چنان از دست دروغگویان فتنه‏انگیز و فرصت طلب به تنگ مى‏آیند که شب و روز آرزوى قیام منادى عدالت را در سر مى‏پرورانند. حضرت امام باقر علیه‏السلام فضاى تاریک جهان قبل از ظهور را این‏گونه بیان مى‏کند:

«لا یَقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلى خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ وَ فِتْنَةٍ وَ بَلاءٍ یُصیبُ النّاسَ وَ طاعُونٍ قَبْلَ ذلِکَ وَ سَیْفٍ قاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَیْنَ النّاسِ وَ تشْتیتٍ فى دینِهِمْ وَ تَغْییرٍ فى حالِهِمْ حَتّى یَتَمَنَّى الْمُتَمَنّى الْمَوْتَ صَباحا وَ مَساءً مِنْ عِظَمِ ما یَرى مِنْ کَلْبِ النّاسِ وَ اَکْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا(بحارالانوار، ج 52، ص 230.)؛
حضرت قائم علیه‏السلام قیام نمى‏کند، مگر در حال ترس شدید مردم و زلزله‏ها و فتنه و بلایى که بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون مى‏شوند.
آن‏گاه شمشیر برنده میان اعراب حاکم مى‏شود و اختلاف میان مردم و تفرقه در دین و دگرگونى احوالشان به اوج مى‏رسد؛ به‏ گونه‏اى که هر کس بر اثر مشاهده درنده‏خویى و گزندگى‏اى که در میان برخى از مردم نسبت به بعضى دیگر به وجود مى‏آید، صبح و شام آرزوى مرگ مى‏کند.»

امام آن‏گاه افزود: «وقتى که یأس و ناامیدى تمام مردم را فرا گرفت و دیگر از هر جهت خود را در بن‏بست احساس کردند، امام غائب علیه‏السلام قیام مى‏کند.»

اقتدار حضرت مهدى علیه‏السلام

براى اجراء عدالت و گسترش مساوات در جامعه اسلامى لازم است که موانع عدالت را از میان برداشت و راه آن را هموار کرد؛ زیرا اصحاب زر و زور و تزویر و کسانى که از در هم ریختگى جامعه در راه ترویج فساد و انحراف بهره مى‏برند، هرگز از عدالت و برنامه‏هاى عادلانه راضى نخواهند بود و با توسل به هر شیوه‏اى در مسیر احقاق حقوق مردم سنگ‏اندازى خواهند کرد. بنابراین، یکى از مهم‏ترین ویژگی‌هاى زمامداران عادل قاطعیت و صلابت در مقابله با دشمنان داخلى و خارجى است. امام قائم علیه‏السلام نیز با اقتدار کامل مخالفین اسلام و دشمنان عدالت را سرکوب خواهد کرد. امام باقر علیه‏السلام مى‏فرماید:

«لَیْسَ شَأْنُهُ اِلاّ بِالسَّیْفِ (بحارالانوار، ج 52، ص354.) ؛
آن حضرت (در سرکوب دشمنان قسم خورده‏اش) فقط شمشیر را مى‏شناسد.»

او در قاطعیت همانند جدّش رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله عمل خواهد کرد و به خیانتکاران، کافران و عوامل داخلى دشمن اجازه هیچ‏گونه توطئه‏اى نخواهد داد.

دجّال
نیز فتنه‏گرى کذّاب و فریبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا مى‏کند و بسیارى را با دسیسه‏هاى شیطانى‏اش مى‏فریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلى‏اش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مى‏کند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مى‏آیند.

حضرت باقر علیه‏السلام درباره شباهت حضرت قائم علیه‏السلام به پیامبران الهى مطالبى فرموده و درباره تشابه حضرت خاتم الاوصیاء به حضرت پیامبر اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله فرموده است:

«وَ اَمّا مِنْ مُحَمَّدٍ صلى‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله فَالْقِیامُ بِالسَّیْفِ وَ تَبْیینُ آثارِهِ ثُمَّ یَضَعُ سَیْفَهُ عَلى عاتِقِهِ ثَمانِیَةَ
اَشْهُرٍ فَلا یَزالُ یَقْتُلُ اَعْداءَ اللّهِ حَتّى یَرْضَى اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ(کمال الدین، ص 329.)؛
و امّا [شباهت حضرت قائم علیه‏السلام] به پیامبر اکرم صلى‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله قیام با شمشیر است [که دشمنان لجوج را از میان برمى‏دارد] و آثار آن حضرت را آشکار مى‏کند. آن‏گاه هشت ماه به صورت مسلّح و آماده به سر مى‏برد و همواره با دشمنان خدا مبارزه مى‏کند تا این که خداوند راضى شود.»

بانوان در دولت مهدوى

بدون تردید بانوانِ شایسته و متعهد در دولت آن حضرت جایگاه ارزشمندى دارند. نقش زن در آن زمان همانند زنان صدر اسلام، فراخور حال آنان و نسبت به موقعیت ویژه‏شان خواهد بود؛ یعنى همان رسالتى که یک زن مسلمان طبق آیین اسلام به دوش گرفته است، در عصر ظهور نیز به آن پاى‏بند خواهد بود. آنچه از روایات بر مى‏آید، آن است که عده‏اى از کارگزاران آن حضرت از بانوان ارجمند هستند. جابر بن یزید جعفى از یاران نزدیک امام محمد باقر علیه‏السلام به نقل از آن حضرت فرمود:

«وَ یَجِى‏ءُ وَاللّهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فیهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّةَ عَلى غَیْرِ میعادٍ(بحار الانوار، ج 52، ص 222.)؛
به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه‏السلام مى‏آیند که فرمانده ی آنان جوانی از بنی هاشم است که پنجاه نفر از آنان زن مى‏باشند و بدون هیچ‏گونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مى‏شوند.»

روایت دیگرى در این زمینه از ام‌سلمه، همسر رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله از طریق اهل سنت نقل شده است که پیامبر اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله در آن گفتار با اشاره به عصر ظهور و اجتماع یاران حضرت مهدى علیه‏السلام در اطراف آن حضرت مى‏فرماید:

«یَعُوذُ عائِذٌ فِى الْحَرَمِ فَیَجْتَمِعُ النّاسُ اِلَیْهِ کَالطَیْرِ الْوارِدِ الْمُتَفَرِّقَةِ حَتّى یَجْتَمِعَ اِلَیْهِ ثَلاثُ مِائَةٍ وَ اَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فِیهِ نِسْوَةٌ ...؛
(در زمان ظهور) پناه‏خواهى به حرم خداوند در مکه پناهنده مى‏شود. مردم همانند کبوتران از هر سو به جانب او رو مى‏آورند تا این که 313نفر که عده‏اى از آنان زن هستند، دور او را مى‏گیرند.» و ادامه داد: «و از همان‏ جا خروج مى‏کنند و بر تمام ستمگران و اعوان و انصارشان پیروز مى‏گردند و عدل را آن ‏چنان در روى زمین برقرار مى‏سازند که زندگان آرزو مى‏کنند که اى کاش مرده‏هایشان نیز از طعم آن عدالت مى‏چشیدند!»( معجم احادیث المهدى علیه‏السلام ، ج 1، ص 501/ المعجم الاوسط، ج 5، ص 334.)

مخالفین دولت مهدوى

سران جبهه باطل معمولاً افرادى خودخواه، متکبر، صاحب صفات ناپسند انسانى هستند که در مقابل حق خودنمایى مى‏کنند. آنان چنان در منجلاب فساد و گناه غوطه‏ورند که انسان‌هاى حق‏طلب و جلوه‏هاى فضیلت را خطرناک‏ترین دشمنان خویش قلمداد مى‏کنند. به همین جهت، تمام تلاش‌هاى خود را براى نابودى آیین حق و رهبران الهى به کار مى‏گیرند. اما خداوند طبق سنت پایدار خود همواره حق را پیروز گردانیده و دشمنانش را مأیوس و مغلوب کرده است.

قرآن مى‏فرماید:
«یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلآَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْکَرِهَ الْکَـفِرُونَ»( توبه / 32.)؛
«(مخالفین حق مى‏خواهند نور خدا را با دهان‌هاى خود خاموش کنند، ولى خدا جز این نمى‏خواهد که نورش را کامل کند؛ هر چند کافران را خوش نیاید.»

در عصر ظهور، تلاش‌هاى زیادى صورت مى‏گیرد تا از استقرار حکومت قائم آل محمد صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله جلوگیرى شود، اما آن حضرت به لطف و مدد الهى، تمام موانع را از میان برمى‏دارد. سفیانى یکى از دشمنان سرسخت حضرت مهدى علیه‏السلام است.

امیرمؤمنان على علیه‏السلام در مورد جنایات وى به کوفیان فرمود: «بدا به حال کوفه! سفیانى چه جنایاتى در آنجا انجام مى‏دهد! به حریم شما تجاوز مى‏کند، کودکان را سر مى‏برد و ناموس شما را هتک مى‏کند.»( یوم الخلاص، ص 93.)

امام ‌باقر علیه‏السلام درباره ویژگی‌هاى این دشمن سرسخت حضرت مهدى علیه‏السلام فرمود: «اگر سفیانى را مشاهده کنى، در واقع پلیدترین مردم را دیده‏اى. وى داراى رنگى بور و سرخ و کبود است. هرگز سر به بندگى خدا فرو نیاورده و مکه و مدینه را ندیده است.»( بحارالانوار، ج 52، ص 354.)

امام باقر علیه‏السلام مى‏فرماید: «گویا من سفیانى (سرکرده دشمنان حضرت امام قائم علیه‏السلام) را مى‏بینم که در زمین‌هاى سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده، ندا مى‏دهد که هر کس سر یک تن از شیعیان على علیه‏السلام را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست. در این هنگام، همسایه به همسایه دیگر حمله مى‏کند و مى‏گوید: این شخص از شیعیان است. او را مى‏کشد و هزار درهم جایزه مى‏گیرد.»( بحارالانوار، ج 52، ص 215.)

شیصبانى نیز یکى دیگر از سران جبهه باطل در عصر ظهور است. او از دشمنان کینه‏توز اهل‌بیت علیهم‏السلام و حضرت مهدى علیه‏السلام مى‏باشد. ریشه‏اش به بنى‏عباس مى‏رسد و شخصى بدکردار، شیطان صفت و گمنام است. امام باقر علیه‏السلام به جابر جعفى فرمود: «سفیانى خروج نمى‏کند، مگر آن که قبل از او شیصبانى در سرزمین عراق خروج مى‏کند. او همانند جوشیدن آب از زمین، یکباره پیدا مى‏شود و فرستادگان شما را به قتل مى‏رساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانى و ظهور قائم علیه‏السلام باشید.»( غیبت نعمانى، ص 302.)

دجّال نیز فتنه‏ گرى کذّاب و فریبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا مى‏کند و بسیارى را با دسیسه‏هاى شیطانى‏اش مى‏فریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلى‏اش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مى‏کند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مى‏آیند.

اما طبق مشیت الهى و سنت تغییرناپذیرش همچنان که در طول تاریخ همواره به اثبات رسیده است، اهل باطل همچون کف روى آب نابود شدنى هستند و حضرت قائم علیه‏السلام نیز با غلبه بر سران کفر و فتنه و نفاق طومار زندگانى دشمنان فضیلت و کمال را درهم مى‏پیچد و بساط عدل و داد و انسانیت را در روى زمین مى‏گسترد.

نویدهاى امام محمد باقر علیه السلام در مورد ظهور حضرت مهدى (عج)

1- ابوحمزه ثمالى آورده است که: در یکى از روزها در محضر درس امام محمدباقر علیه السلام بودم، هنگامى که حاضران ‏رفتند، امام باقر علیه السلام فرمود:

اباحمزه! از رخدادهایى که خداوند آن را قطعى ساخته است قیام قائم ماست. هر کس در آنچه مى‏گویم ‏تردید کند با حال کفر به خدا، او را ملاقات خواهد کرد. آنگاه افزود: پدر و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد که همنام و هم‏کنیه من است و از نسل هفتمین امام پس از من است. پدرم فداى کسى باد که زمین را لبریز از عدل و داد مى‏کند همان گونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است .
یا اباحمزه! هر کس سعادت دیدار او را داشت و همان گونه که به پیامبر صلی الله علیه و آله و على علیه‌السلام سلام و درود مى‏گوید: بر آن حضرت درود گفت: و فرمانبردار او گردید، بهشت‏ بر او واجب مى‏گردد و هر کس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمکاران! (بحارالانوار، ج 24، ص 241 .)

2- بانوى دانش پژوهى که به (ام‏ هانى) شهرت داشت آورده است که بامدادى بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدم و گفتم: سرورم! آیه‏ اى از قرآن شریف، ذهن و فکرم را به خود مشغول داشته و خوابم را ربوده است .

فرمود: کدام آیه (ام‏ هانى)؟ بپرس!

گفتم: این آیه شریفه که مى‏فرماید: فلا اقسم بالخنس. الجوار الکنس.(سوره تکویر، آیه 16 و 17 .)

فرمود: به! به! چه مسئله خوبى پرسیدى، این مولود گرانمایه‏اى است در آخرالزمان. او (مهدى) این عترت پاک ‏است. قائم خاندان وحى و رسالت، براى او غیبت و حیرتى است که گروهى در آن گمراه مى‏گردند و گروه‌هایى راه حق و هدایت را مى‏یابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درک کنى ... و خوشا به حال آنان ‏که او را درک خواهند نمود. (اکمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 / بحارالانوار، ج 51، ص 137)

روایاتی از امام سجاد علیه السلام در مورد امام زمان عج

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَین، زَیْنُ الْعابدین (عَلَیْهِ السَّلام) : إذا قامَ قائِمُنا أذْهَبَ اللّهُ عَزَوَجَلّ عَنْ شیعَتِنا الْعاهَهَ، وَ جَعَلَ قُلُوبَهُمْ کُزُبُرِ الْحَدیدِ، وَجَعَلَ قُوَّهَ الرَجُلِ مِنْهُمْ قُوَّهَ أرْبَعینَ رَجُلاً

امام سجاد(علیه اسلام) فرمود: هنگامى که قائم ما قیام و خروج نماید خداوند بلا و آفت را از شیعیان و پیروان ما بر مى دارد ودل هاى ایشان را همانند قطعه آهن محکم مى نماید، و نیرو و قوّت هر یک از ایشان به مقدار نیروى چهل نفر دیگران خواهد شد.

خصال: ج 2، ص 542، بحارالأنوار: ج 52، ص 316، ح 12.

و فرمود:
در قائم ما چند سنت از سنت های انبیاء همچون آدم، نوح، ابراهیم، عیسی، یوسف، ایوب و محمد(ص) است. از آدم و نوح طول عمر است.از ابراهیم ولادت پنهانی است. از موسی ترس و غیبت است. از عیسی اختلاف آرا و نظرات مردم پس از اوست.و از یوسف زندان و اسارت است و از ایوب گشایش و فرج بعد از امتحان است و از محمد(ص) خروج با شمشیر است.
اصول کافی، ج 1

و فرموده اند:
«من ثبت علی موالاتنا (1) فی غیبة قائمنا اعطاه الله عزوجل اجر الف شهید من شهدا بدر و احد»

کسی که در غیبت قائم ما بر موالات ما پایدار بماند خدای تعالی اجر هزار شهید از شهدای بدر و احد به وی عطا فرماید
1- فی بعض النسخ «علی ولایتنا»

روایاتی از امام حسین علیه السلام در مورد امام زمان عج

امام حسین علیه السلام می فرماید:

«من بعدنا اثنا عشر مهدیّا اولهم من ولدی التاسع و هو الامام القائم بالحق یحیی الله به الارض بعد موتها و یظهر به دین الحق علی الدین کله و لو کره المشرکون له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها علی دین اخرون، فیوذن و یقال لهم « متی هذا الوعد ان کنتم صادقین»
اما ان صابر فی غیبة علی الاذی و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله صلی الله علیه و آله»

بعد از ما دوازده مهدی از ما است که نخستین آنان از نسل نهمین فرزند من است که امام قائم به حق است.
خداوند زمین مرده را به وسیله او زنده می کند و دین حق را بر تمام ادیان پیروز می گرداند.
برای او غیبتی است که گروه هایی در آن، از دین برمی گردند و گروه‌هایی دیگر بر آئین خود استوار می مانند و در این راه آزارها می بینند، به آنها گفته می شود این وعده کی واقع خواهد شد اگر راست می گویید.

آنانکه بر این آزارها و تکذیب ها صبر کنند مانند کسی هستند که شمشیر به دست گرفته در پیشاپیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله جهاد کند.

کمال الدین ج1 باب 30 ح 3

روایاتی از امام حسن مجتبی علیه السلام در مورد امام زمان عج

امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:
همه خیرها در آن زمان است، زیرا قائم ما قیام می کند و همه این حوادث را از بین می برد.


امام زمان علیه السلام در لوح حضرت فاطمه علیها السلام

از جابربن عبدالله انصاری نقل شده که می گوید: خدمت حضرت فاطمه زهرا(س) شرفیاب شدم. در برابر آن حضرت لوحی بود که اسامی اوصیاء از نسل او در آن ثبت شده بود. شمردم تعدادشان دوازده تن بود که آخر آنها قائم(عج) بود. سه تن از آنها به نام علی ، چهار تن به نام محمد و ... .



اصول کافی، ج1، بحارالانوار، ج 36، کمال الدین صدوق، ص 311

قسمتی از متن لوح:

به نام خداوند بخشنده مهربان.
این نوشتاری است از جانب خدای عزیز و فرزانه به سوی پیامبر نور، سفیر و راهنمایش محمد(ص) که آنرا روح الامین از نزد پروردگار جهانیان فرو آورده است. ای محمد! نام های مرا گرامی دار، نعمت های مرا سپاس گوی و آنها را انکار نکن ... من تو را بر همه پیامبران برتری دادم و جانشینت را بر همه اوصیاء برتری بخشیدم و تو را با دو فرزند دلبندت حسن و حسین گرامی داشتم. حسن را- پس از سپری شدن مدت پدرش- معدن علم خود قرار دادم و حسین را مخزن وحی خود قرار داده مدال شهادت را به او عطا کردم و مدت او را با سعادت پایان دادم که او سالار شهیدان است ... معیار پاداش و کیفر من، اهل بیت اوست که نخستین آنها سرور عبادت کنندگان و زینت دوستان گذشته من علی بن الحسین است و آنگاه پسرش- شبیه جد بزرگوارش- محمد است که شکافنده علوم من و معدن حکمت من می باشد... این سخن از من به حقیقت پیوسته که جایگاه جعفر را بس بلند گردانم و او را بوسیله دوستان و شیعیانش مسرور نمایم، پس از او فرزندش موسی را برگزیدم که در عهد او فتنه ای به پا گردد. پس از سپری شدن مدت بنده، دوست و برگزیده ام موسی، در مورد یار و یاورم علی به انکار گرایند... او را اهریمنی گردن‌کش می کشد و در شهری که بنده شایسته‌ام ذوالقرنین بنا کرده، در کنار بدترین مخلوقاتم به خاک سپرده می شود. این سخن به حقیقت پیوسته که دیدگاه او را با فرزندش محمد روشن گردانم که جانشین و وارث علوم اوست. او معدن علوم و محل اسرار من است... نیکبختی او را با فرزندش علی کامل گردانم که یار و یاور من است و گواه من در میان بندگانم و امین بر وحی من است. از او حسن را پدید آوردم که دعوت کننده به سوی من و مخزن علوم من است. آنگاه سعادت او را به اوج رساندم با فرزندش «م ح م د» مستحفظ از از اهل بیتت باشد سپس جهان را با قیام فرزندش احمد که رحمت است برای جهانیان. کمال موسی، شوکت عیسی و شکیبایی ایوب با اوست...

حدیث شریف لوح که در غالب کتابهای حدیثی نقل شده است، از جمله: اصول کافی، ج 1، بحارالانوار، ج 36، غیبت نعمانی، ص 30


بعضی از روایات حضرت علی علیه السلام در مورد حضرت مهدی علیه السلام

امیرالمونین حضرت علی علیه السلام فرمود:

« اللهم انک لا تخلی الارض من حجة لک علی خلقک ظاهر او خاف مغمور لئلا تبطل حججک و بیناتک »
بارالها تو زمین را از حجت بر خلق خود خالی نمی گذاری که او یا ظاهر است و یا ترسان و مستور تا حجت ها و بینات باطل نشود
کمال الدین ج1 باب 26 حدیث 10
اصبغ بن نباته گوید از امیرالمونین علیه السلام شنیدم که فرمود:

«صاحب هذا الامر الشرید الطرید الفرید الوحید»
صاحب این امر شرید(آواره) و طرید (رانده) فرید(تک) وحید( تنها) است.
کمال الدین ج1 باب 26 حدیث 13

مردی خدمت امیر مومنان شرفیاب شد و عرض کرد: از قائم برای من سخن بگو، حضرت فرمود:

« ... آستانه اش از همه گشادتر، دانشش از همه افزون تر و برای خویشاوندانش از همه نیکوتر است. بارالها! بیعت او را پایان بخشِ همه اندوها قرار بده. پراکندگی امت را به دست او به یگانگی مبدل فرما. اگر خداوند چنین روزی را نصیب تو ساخت. چون کوه استوار باش. اگر چنین روزی را درک کردی، به سوی احدی از او روی متاب. اگر به کویش راه یافتی، از او در مگذر.»

بحارالانوار، ج 51، ص 115، بشارة الاسلام، ص 52

حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: کسی که در پی او باشد، اثر او را نمی بیند. هیچ اثر شناسی از او نشانی به دست نیاورد، هر چند در این راه بکوشد. در آن رویدادها قومی ذهن و فکرشان صیقلی شده، همچون صیقل شمشیر به دست آهنگر. دیدگانشان به نور قرآن روشن و گوش هایشان به تفسیر آن مانوس. پس از جام خرد و حکمت که بامداد به آنان می نوشند شبانگاه نیز سیراب می گرداند.

نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 147


تعدادی از احادیث حضرت محمد درباره ی حضرت مهدی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم روایت کند که فرمود:

«افضل العبادة انتظارُ الفرج»

برترین عبادت انتظار فرج است

کمال الدین ج1 باب 25 ح 6

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در حجة الوداع- در سرزمین غدیر خم- در برابر بیش از صد و بیست هزار نفر به حضرت قائم علیه السلام اشاره کردند و فرمودند:

ای مردم! به خدا و رسول خدا و نوری که همراه او نازل شده ایمان بیاورید، پیش از آنکه صورت‌هایی را واژگون کرده به طرف پشت بازگردانیم‌شان. ای مردم! نور خدای تبارک و تعالی در من قرار گرفته، سپس در وجود علی(ع) و پس از آن در نسل او تا قائم آل محمد(ص) که حق خدا را بازستاند و همه حقوق از دست رفته ما را باز پس گیرد آگاه باشید که او هر دانشمندی را به دانش و هر نادانی را به جهلش می شناسد. آگاه باشید که او نهری خروشان از اقیانوسی بی کران می باشد.

بحارالانوار، ج 37

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می افزاید:

خدای تبارک و تعالی از روزها جمعه را برگزید و از شب ها، شب قدر را، و از ماهها،‌ ماه رمضان را و مرا میان پیامبران و علی را از من، و دوازده امام از نسل علی که اولین آنها را حسن و حسین و دوازدهمین آنها قائم آنهاست که ظاهر و باطن آنهاست.

اثبات الوصیة، ص 225

معروف بن خربوذ گوید از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

« انما مثل اهل بیتی فی هذه الامة مثل نجوم السماء کلما غاب طلع نجم »

مَثَل اهل بیت من در این امت مثل ستارگان آسمان است هرگاه ستاره ای غایب شود ستاره ای دیگر ظاهر می شود.

کمال الدین ج1 باب 24 ح31

جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کند که فرمود:

«القائم من ولدی اسمه کاسمی و کنیته ککنیتی . اشبه الناس بی خَلقا و خُلقا . تکون به غیبة و حیرة تضل فیها الامم. ثم یقبل کالشهاب الثاقب یملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما»

قائم از فرزندان من است. اسم او‏ مانند اسم من و کنیه اش همانند کنیه من ( احمد) است. از نظر اخلاق شبیه ترین مردم به من است. برای او غیبت و حیرتی است که در آن، بسیاری گمراه می شوند. آنگاه مثل شهاب ثاقب می آید و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد چنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد.

کمال الدین ج1 باب 25 ح1

امام باقر علیه السلام از حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم روایت کنند که فرمود:

« طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو یاتم به فی غیبته قبل قیامه و یتولی اولیاءه و یعادی اعداءه ذلک من رفقایی و ذوی مودتی و اکرم امتی علَیَّ یوم القیامة »

خوشا بر احوال کسی که قائم اهل بیت مرا ادراک کرده و در غیبت و پیش از قیامش پیرو او باشد ، دوستانش را دوست بدارد و با دشمنانش دشمن باشد، چنین کسی در روز قیامت از رفقا و دوستان من و گرامیترین امت من خواهد بود.

کمال الدین ج 1 باب 25 ح2

امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارشان علیهم السلام از علی بن ابی طالب علیه السلام در ضمن حدیث طولانی که وصیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ذکر می کند چنین روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:

« یا علی و اعلم ان اعجب الناس ایمانا و اعظمهم یقینا قوم یکون و فی آخر الزمان لم یلحقوا النبی و حجب عنهم الحجة فامنوا بسواد علی بیاض »

ای علی! بدان شگفت انگیزترین مردم از جهت ایمان و عظیم ترین آنها از روی یقین مردمی هستند که در آخر الزمان خواهند بود ، پیامبر را ندیده اند و از امام نیز محجوبند، اما از سیاهی که بر روی سفیدی رقم خورده است ایمان می آورند.