تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف ( غ)
=
غافل مشو زحق به امید قبول خلق
یوسف به سیم قلب فروشد کسی چرا؟
صائب
=
غافل ومرده هردویکسان است
خفته بیدارکردن آسان است
سنائی
=
غرضها تیره دارد دوستی را
غرضهاراچرا ازدل نرانیم
مولوی
=
غمی کان باد ل نالان شود جفت
به همسالان و هم حالان توان گفت
نظامی
=
غنیمت شمر جزحقیقت مجوی
که باری است فرصت دگر بارنیست
پروین
=
گردآوری : م.الف زائر
تک بیت های ناب ..
شروع ابیات باحرف (ع)
=
عبادت به تقلید گمراهی است
خنک رهروی راکه آگاهی است
سعدی
=
عاقبت هرکسی زپست وبلند
بجزای عمل شود پابنــــــــــد
مکتبی
=
عاقل به جهان کمال می خواهد وبس
جاهل به زمانه مال می خواهد وبس
حالت
=
عدل بی علم بیخ وبربکند
حکم بی عدل وعلم اثرنکند
اوحدی
=
عقل دل رابه علم بنگارد
علم جان رابه آسمان آرد
اوحدی
=
گردآوری : م.الف زائر
تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (ظ)
=
ظالم بمرد وقاعده زشت او بماند
عادل برفت ونام نکو یادگارکرد
سعدی
=
ظلم وستم گرچه زدربان بود
براثر غفلت سلطان بود
خواجو
=
ظلم مستور است دراسرارجان
می نهدظالم به پیش مردمان
مولوی
=
ظلم رها کن به وفا درگریز
خلق چه باشد به خدا درگریز
نظامی
=
ظلم لشکر زضعف شاه بود
بدشود دل چو تن تباه شود
سنائی
=
گردآوری : م .الف زائر
تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (ط)
=
طاس لغزنده است ای دل آز تو
مبتلائی گر شود دمساز تـــــو
پروین
=
طاعت بی علم نه طاعت بود
طاعت بی علم چو باد صباست
ناصر خسرو
=
طلب کردم زدانائی یکی پند
مراگفتاکه بانادان مپیوند
سعدی
=
طاعت خود زچشم خلق بپوش
زان مکن باد ودرفزونی کوش
اوحدی
=
طعام افزون مخور ناگاه وناساز
که آن افزون ترابی شک خورد باز
شیخ عطار
=
گردآوری : م.الف زائر
تک بیت های ناب
شروع ابیات باحرف (ض)
=
ضعیفان رامنه بردل گزندی
که درمانی به روز زورمندی
سعدی
=
ضرب دشمن اگرچه باضرراست
زدن دوست جانگدازتراست
مکتبی
=
ضیافتی که درآنجا توانگران باشند
شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
صائب
=
ضایع مکن این دم اردلت شیدانیست
کاین باقی عمررابها پیدانیست
خیام
=
ضرورت است که نیکی کند کسی که شناخت
که نیکی وبدی ازخلق داستان مانــــــــــد
سعدی
=
گردآوری : م.الف زائر