مولاعلی ع
34-اَلکَلامُ کَالدّواء قَلیلُهُ یَنفَعُ وَ کَثیرُهُ یُهلِکُ»
سخن مانند دوا است که کمش سودمند
و زیادش کشنده است.
سخن اى سخنور بود چون دوا
که از اندک آن تو یابى شفا
نباشد به بسیار آن جز هلاک
ترا باید از آن بسى ترس و باک
=
کتاب هزارگوهر
سید عطاء الله مجدی
=
گردآور ی: م. الف زائر
مولاعلی ع
33 «اَلعارِفُ وَجهُهُ مُستَبشِرُُ مُتَبَسّمُُ
وَ قَلبُهُ وَجِلُُ مَحزونُُ»
خدا شناس گشاده رو و خندان و دلش
ترسان و اندوهناک است
دل مرد عارف بود خوفناک
ز اندوه و حزن است آن چاک چاک
ولى روى او شاد و خرّم بود
نه در آن اثر هیچ از غم بود
=
کتاب هزارگوهر
سیدعطاء الله مجدی
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی ع
32«اَللّسانُ میزانُ الإنسانِ»
زبان ترازوى سنجش انسانیّت آدمى است
ترازوى انسان زبانش بود
زبان آفت جسم و جانش بود
هم از او بود فخر نام آورى
ز فرهنگ و دانش پیام آورى
=
کتاب هزارگوهر
سیدعطاء الله مجدی
=
گردآور ی: م.الف زائر
مولاعلی ع
31«اَلعالِمُ الّذى لا یُمِلّ مِن تَعَلّمُ العِلمُ»
دانشمند کسى است که از آموختن بستوه نیاید.
بود عالم آن کس که ز آموختن
هم از توشه دانش اندوختن
نگردد ملول و نیاساید او
بهر روز دانش بیفزاید او
=
کتاب هزارگوهر
سید عطاء الله مجدی
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی ع
30 «اَلأنسُ فى ثَلاثَة اَلزّوجةُ الموافِقَةُ
وَ الوَلَدُ البارُّ وَ الأَخُ الموافِق»
آسایش در سه چیز است: همسر سازگار، فرزند
خوب و دوست موافق
ترا باشد آسایش اندر سه چیز
اگر باشى اى دوست اهل تمیز
نخستین، بود همسر سازگار
دو، فرزند نیک و سه، شایسته یار
==
کتاب هزارگوهر
سیدعطاء الله مجدی
=
گردآوری : م.الف ز ائر