مشاعره 94
توازخون چندین سرنامدار
زبهر فزونی درختی مکار
فردوسی
=
رسید مژده که آمد بهاروسبزه دمید
وظیفه گربرسدمصرفش گل است ونبید
حافظ
=
درگلستانی که آن سرومیان باریک هست
سرورادردیده باریک بین اندام نیست
محتشم کاشانی
=
توازسلاله سوداگران کشمیری
که شال نازتوراشاعری خریدارست
محمدسلمانی
=
توازقبیله خوبان سست پیمانی
من ازجماعت عشاق سخت پیوندم
فروغی بسطامی
=
محمودکجادرصف عشاق درآید
تاگوهر گنجینه او غیر ایاز است
وصال شیرازی
=
توازمعابدمشرق زمین عظیم تری
کنون شکوه تو وبهت من تماشائی ست
حسین منزوی
=
تواضع سررفعت افرازدت
تکبربه خاک اندراندازدت
سعدی
=
تواعتماد مکن برکمال ودانش خویش
که کوه قاف شوی زود درهوات کنند
مولوی
=
درگلستانی که شمشاد تو آید درخرام
سبزه خوابیده گردد قامت رعنای سرو
صائب
=
گردآوری : م. الف زائر
وب متفاوت و بسیار خوبی دارین
6518