مولاعلی (ع) - 839
قَدیُزِلّ الحَکیمُ , قَدیَزهَقُ الحَلیمُ .
دانشمند نیزگاهی دچارلغزش می شود
وبردبارنیزگاهی صبروقرارازدست می دهد.
Even learned man may make an error
and a tolerant person may
lose patience.
آنهم که زفضل است وخرد برخوردار
گاهی گردد به لغزش سخت دچار
زانهم که صبور وبردباراست به کار
گاهی زکفش برون رود صبرو قرار
-
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
==
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 838
قَدکانَ صاحَبَکَم هذایُسافِرُفَاِنّ قَدِمَ عَلَیکُم
فَعُدوهُ فی بَعضِ سَفراتِهِ وَ اِلّافَقَدِمتُم اِلیَهِ .
این دوست شما بودکه ازجهان سفرکرد , اگربسوی
شما بازگشت این سفررانیزمانند سفرهای دیگرش
بشمارید وگرنه شمابسوی او می روید.
It was your friend who journeyed to the other
world; if he ever returns to you , you may consider
it as one of his ordinary travels , and , if he
does not , surely you will go to him.
برگشت گرآنکه زین جهان کرده سفر
این راسفری شمر جو اسفار دگر
ورزانکه دگر بازنیامد سویت
یکروز تومی روی بسویش آخر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 837
قُدرَتُکَ عَلی نَفسِکَ اَفضَلُ القُدرَهِ وَامرَتُکَ عَلَیهاخَیرُالاَمرَه .
توانائی تو برنفس خودبالاترین توانائی وفرماندهی
توبرآن بهترین فرماندهی است .
You can have the highest power and the
best command upon your own self.
آنکس که دل توبازدارد زهوس
گردرنگری نیک , توخودباشی وبس
خودخیزوبه راهنمائی خویش برس
زیرابتو فرمان ندهد به زتوکس
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 836
فی سِعَهِ الاَخلاقِ کُنوزُ الاَرزاقِ .
گنج های روزی درگشاده روئی است .
The treasures of livelihood lies
behind smiling face.
ازخوشخوئی بسی توان بردن سود
شادآنکه بسود خویش ازاین راه افزود
باروی گشاده می توان درهمه جا
بررخ درگنج های روزی بگشود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 835
فی تَصاریفِ الاَحوالِ یُعرَفُ جواهِرِالرِّجالِ .
ازگردش روزگار , گوهرمردان آشکار می شود.
In vicissitude the true nature
of men will be revealed .
پولادبه پنجه قضاموم شود
موجود به یک حادثه معدوم شود
نامردی ومردانگی اهل جهان
ازگردش روزگارمعلوم شود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 834
فَکِّرثُمّ تَکَلّمَ تَسلِم مِن الزّلَلِِ .
اندیشه کن , آنگاه سخن گوی تاازلغزش
زبان دورباشی .
Think and then speak ; so that you may be
guarded against the slips of tongue.
درپیش کسی که اهل فهم است وفطن
تافکرنکرده ای , مکن بازدهن
خواهی که زلغزش زبان باشی دور
اندیشه نکرده وامکن لب به سخن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 833
فِکرُ المَرءِ مِرآهُ تُریهِ حُسنَ عَمَلِهِ مِن قُبحِهِ .
اندیشه مرد آیینه ای است که خوب وبد
اعمال اورامی نماید.
Man,s thought is a mirror which reflects
his right and wrong deeds .
اندیشه هرکسی تراازحالش
آگاه کند که چون بود افعالش
اندیشه مردچون یکی آینه است
پیداست درآن خوب وبداعمالش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 832
فَضلُ الرّجُلِ یُعرَفُ مِن قولِهِ .
ازگفتارمرد ,فضل و کمال او شناخته می شود.
Man,s virtues are revealed by his speech.
تامردرمعرفت نباشد محروم
بی مغزسخن نگوید ونامفهوم
ازطرز سخن گونی هرکس , گردد
میزان کمال ودانش او معلوم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 831
فَرّواکُلَّ الفِرارِمِنَ الفاجِرِالفاسِقِ .
باکمال شدت ازمردم فاسق وفاجر بگریزید.
Flee with all your power from those
who are libertine and debauchee.
درباغ جهان زدست هرخس بگریز
ازآنکه چو میوه ای نارس بگریز
تاآنکه به ورطه فسادت نکشند
ازفاسق و زشتخوی وناکس بگریز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 830
فَخرِالمَرءِبِفَضلِهِ لابِاصلِهِ .
مایه فخرمرد فضل وادب اوست نه اصل ونسبش .
Honor lies in virtues not
in family origin.
بیمایه به لاف گشته آلوده لبش
کاو جدش کیست یاچه بوده لقبش
آن چیز که مرد رابود مایه فخر
فضل وادب اوست نه اصل ونسبش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 829
فازَمَن اَصلَحَ عَمَلَ یَومِهِ وَاستَدرَکَ فوارِطَ اَمسِهِ .
کسی رستگارشدکه کارامروز رادرست کرد
وهرچه دیروز تلف کرده بود بدست آورد.
A man is saved if he arranges his affairs
just today and regains whatever he
has lost yesterday.
آن مرد برافراشت سرفخروشرف
وزرنج نجات یافت وزآه واسف
کامروز بکوشید وبیاورد به کف
هرچیز که کرده بود دیروز تلف
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرداوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 828
غِنَاالعاقِلِ بِعِلمِهِ , غِنَا الجاهِلِ بِمالِهِ .
دارائی خردمند به دانش اوست ودارائی نادان به مال او .
An intelligent man is rich because
of his knowledge , an ignorant , because
of his properties.
سرمایه دانا همه علم است وکمال
یعنی که ثبات دارد اندرهرحال
دارائی نادان همه زر باشد ومال
یعنی که بود د ستخوش وزرووبال
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 827
غایَهُ العَقلِ اَلاِعتِرافُ بِالجَهلِ .
نهایت خردمندی اقراربه نادانی است .
The highest degree of wisdom is
confession of ignorance.
نادان که فتاده است درگمراهی
خودرادانا شماردازخودخواهی
آگاه زنادانی خود گردیدن
خودغایت عقل باشد وآگاهی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 826
غایَهُ الحَیاءِ اَن یَستَحییِ المَرهُ مِن نَفسِهِ .
منتهای حیاآن است که مردازخودنیزشرم داشته باشد.
The highest degree of modesty is
to be ashamed even of
one,s own self.
آنجاکه ترازدیگران آزرم است مجبوری
اگر که باادب باشی ونرم
نیک ارنگری نهایت شرم وحیا
آن است که کس زخویش هم دارد شرم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.. الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 825
غایَهُ الجودِبَذلُ الموجود.
نهایت بخشش , بخشیدن چیزی است که موجود است .
The highest point of generosity is to give
whatever you have.
چون یافت توانگری دوصدگنج گهر
زان هرچه کندبذل , نیاید به نظر
بخشنده ترازتوانگرآن مسکینی ست
کاوآنچه که یافته ست بخشد یکسر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 824
غافِضِ الفُرصهَ عِندَاِمکانِهافَاِنّکَ غَیرُمُدرِکِها عِندَ فَوتِها.
همین که فرصتی بدستت افتاد آنراغنیمت بشمار
که اگر ازدست رفت دیگر آن را بدست نمی آوری .
When you seize an opportunity , take
advantage of it ; for , you will never find it
again if you let it slip.
دررفته وآینده نشاید دل بست
دل بند به فرصتی که دردستت هست
فرصت مده ازدست که فرصت ای دوست
ازدست چوشددگرنیاید دردست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 823
غاضَ الصّدقُ فی النّاسِ وَفاضَ الکِذبَ وَاستَعمِلَتِ المَودّهُ
بِاللّسانِ وَ تشاحَنوابِالقُلوبِ .
درمیان مردم راستی کم وردروغگوئی بسیار
شد , دوستی ها به زبان شد
ودلها پرازکینه گردید.
Among the people, truthfulness has
increased and falsehood decreased , friendship
is only in words and the hearts are
full of hatred.
دیگرهمه کس زراستی بگریزد
وزمکرودروغ کس نمی پرهیزد
گریاری ودوستی است باشد به زبان
گرکینه ودشمنی است ازدل خیزد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 822
غارِسُ شَجَرَهِ الخَیرِ یَجتَنیهااَحلی ثَمَرَهِ .
آنکس که درخت نیکی می کاردشیرین ترین
میوه اش راخود می چیند.
He who cultivates goodness will benefit
by its sweetest fruit.
هرکس که جهان زارکند کارش را
چون صبح کن ازلطف شب تارش را
انکس که درخت خیرونیکی کارد
خود می چیند خوب ترین بارش را
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع ) - 821
عَیبُکَ مَستورُمااَسعَدَکَ جَدُّکَ .
تابخت یارتست عیب تودر پرده می ماند.
Your defects are hidden as long
as you enjoy prosperity.
بدبخت همیشه خوارخواهد بودن
عیبش همه آشکارخواهد بودن
تابخت توباتویارخواهد بودن
برعیب تو پرده دارخواهد بودن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآور ی: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 820
عَوِدلِسانَکَ لَینَ الکَلامِ وَبَذلَ السّلام یَکثِرُ
مُحبّوکَ وَیَقِلُّ مُبغِضوکَ .
زبان خودرابه خوشگوئی وسلام عادت ده چون
این شیوه دشمنت راکم ودوستت رازیاد می کند.
Get your tongue to speak decently ; for
in this way you can increase your friends
and decrease you enemies.
آن کس که شکربیان وخوشخوی افتاد
بس دل که به شیرین دهنی دارد شاد
باخوشگوئی زبان خود عادت ده
تادشمن توکم شود ودوست زیاد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 819
عودَالفُرصَهِ بَعیدُمرامُها.
فرصت ازدست رفته , دیربدست می آید.
Opportunity , when lost , can not
be found again very soon.
فرصت اگرت هست غنیمت بشمار
کزدست اگربداررو د فرصت کار
یاان که بسی دیربدستت آید
یا هیچ بدست نایدت دیگر بار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 818
عِندَزَوالِ الشّدایِدِ تَظهَرُفَضائِلُ الاِنسانِ .
درهنگام سختی برتری مرد آشکارمی شود.
Man,s superiority will be realized
in heard days.
افتدچوبدست گنج بادآوردی
سهل است اگر خوشی کندهرفردی
ازدیدن هرمصیبت وهردردی
معلوم شود تحمل هرفردی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
.==
مولاعلی (ع) - 817
عِندَزَوالِ النّعَمِ یُعرَفُ الصّدیقِ مِن العَدوِ .
وقتی که دارائی ازدست می رود دوست
ازدشمن شناخته می شود.
It is in adversity that one can recognize
his friends from his foes.
آن دوست که باتست چو یک جان به دوتن
ای بس که شود به دوستی عهد شکن
تاکی نشد ازفقرگرفتارمحن
هرگز نشناخت دوست راازدشمن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع)- 816
عِندَزَوالِ القُدرَهِ یَتَبیّنُ الصّدیقُ مِن العَدو.
هنگامی که توانائی وقدرت ازدست رفت دوست
ازدشمن تمیز داده می شود.
You can realize your friends from our
foes when your power is lost.
برمسند اقتدار تاخواهی زیست
درطاهر امر باتوکس دشمن نیست
چورفت توانائی وقدر ت ازدست
معلوم شود دوست که و دشمن کیست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 815
عِندَاِنسِدادِالفُرَجِ تبدوامَطالِعُ الفَرَجِ .
هنگامی که راهها بسته می شود گشایش هائی
نیز پدیدارمی گردد.
When all the ways are closed some
openings appear.
آنگاه که روز تو چوشب تارشود
دستت رچه روی سست درکارشود
هردرچو فروبسته به یکبارشود
تاگاه گشایشی پدیدارشود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 814
عِندَالاِمتِحانِ یُکرَمُ الرّجُلُ اَویُهان .
مرددرامتحان عزیزویاخوارمی شود.
In the course of examination a man is
either endeared of humiliated.
چون لاف زند مدعی ازعقل وتمیز
برجای خموش باش وبیجامستیز
زیراکه چو پای امتحان بپیش آید
یاخوارشود پیش کسان یاکه عزیز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
کردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 813
عَلَیکُم بِالقَصد فِی المَطاعِم فَاِنّهُ اَبعَدُمِن السّرف
وَاَصَحُّ لِلبَدَنِ وَاَعونُ عَلی العِبادَهِ .
بایددرخوراک میانه روی پیش گیرید, چون این
شیوه ازاسراف دورترو برای سلامت بدن درست تر
وبرای عبادت کمک بیشتری است.
You have to be moderate in eating ; for
it is far from extravagance, better for
your health and more helpful
in God worshiping.
پرهیزکن اززیادخوردن ای یار
تاآن که زاسراف بمانی بکنار
باشی زسلامت بدن برخوردار
نیروی عبادت تو گردد بسیار
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 812
عَلَیکُم بِالتّواصُل وَالموافَقَه وَایّاکُم المُقاطِعَهَ وَالمُهاجِرَه .
بایدباهم بپیوندیدوسازگارباشیدوازگسستگی
وجدائی بپرهیزید.
Be united and agreeable to one
another, and avoid disconnection
and separation.
پرهیز زجور وبی وفائی باید
یکرنگی ومهر وبی یریائی باید
پیوند وفاق و آشنائی باید
دوری زگسستن وجدائی باید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 811
عَلَیکَ بِالصّبرِفی الضّیقِ وَالبَلاءِ .
برتست که درتنگدستی ومصیبت صبرپیشه کنی.
You have to be patient in indigence
and calamity.
ای آنکه زغم کارتوگریه ست چو ابر
وزرنج چوبره ای به چنگال هژبر
هشدارکه دردهرکسی رادرمان
صبرآمدوصبرآمدوصبرآمد وصبر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 810
علی قَدرِالمُرُوّهِ تَکونُ السّخاوَه .
بخشندگی بقدرمردانگی است .
Generosity is according to manliness.
آن مردکه رادو پاک گوهر باشد
کی بسته قیدسیم یازرباشد؟
احسان وکرم بقدرمردانگی است
آن مردتراست کوسخی تر باشد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف ز ائر
وبتون خیلی عالیه اگه روش کار کنین پربازدید میشه
از ته دل خوشحال میشم به منم سر بزنید
9865