مولاعلی (ع ) - 961
لَم یَضَع مِن مالِکَ ماقَضی فَرضَکَ .
مالی که خرج واجبات خودکرده ای , ازدستت
نرفته است .
Whatever you have spent for your
necessities is not lost
گربا زروسیم ازغمی خواهی رست
زرده که درکیسه نمی باید بست
آن مال که خرج واجبات تو شدست
هرچند فزون بوده , نرفته ست ازدست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 960
لَم یَسُد مَن اِفتَقَرَ اِخوانُهُ اِلی غَیرِهِ .
کسی که برادرانش به دیگران نیازمند باشند
بزرگ نمی شود.
A man who is not useful to his brothers
will not be dignified .
دولتمندی که نیست درویش نواز
عزوشرفی نیابد ازنعمت وناز
هرگز نشود بزرگ آن کس که مدام
باعیرکند برادرش عرض نیاز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 959
لَم یَذهَبُ مِن مالِک ما وَقی عِرضَکَ .
ازمال تو آنچه که آبروی توراحفظ کرده ازدست رفته است .
What you have spend to secure your
reputation is not lost.
آن کس که زشوق سیم وزر مست بود
گرخوارشود به راه زر پست بود
آن سیم وزری که آبرورابخرد
هرچندزدست رفته دردست بود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 958
لِلظُُلمِ تَبِعاتُ موبِقاتُ .
ظلم عواقب گمراه کننده ای دارد.
Cruelty has destructive consequences.
نابودکننده است آثارستم
بسارکمرشکن بود بارستم
اخرگردد خراب دیوار ستم
برروی سرکسی که شد یارستم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 957
لِلشّدائِدتُدَخّرُالرِّجالُ .
مردان بلند همت برای زمان سختی اندوخته شده اند .
Courageous man are saved for hard days .
روشن گهران چو شمع افروخته اند
خودرازبرای دیگران سوخته اند
مردان بلند طبع باهمت را
ازبهرزمان سختی اندوخته اند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرداوری : م. الف زائر
=-
مولاعلی (ع ) - 956
لِلحازِم فی کُلِّ فِعلِِ فَضلُُ .
دوراندیش درانجام هرکاربردیگران برتری دارد.
In doing everything a prudent man
is superior to others.
آن کزدگران بصیرتش باشد بیش
بهترکند آن کارکه آید درپیش
اندرهمه کاربرتری داردوفضل
آن مرد که بینا بودودوراندیش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 955
لِلاِنسانِ فَضیلَتانِ ؛عَقلُُ وَ مَنطقُُ , فَبِالعقلِ
یَستفیدُ وَبِالمَنطِقِ یُفیدُ.
دوچیزمایه فضیلت آدمی است ؛ عقل ومنطق , که
باعقل وخرد سود بردو بانطق وبیان سود رساند.
A man,s superiority resides in
two virtues intelligence and speech ; by
the means of the former he acquires
benefits and by the latter he imparts them .
ای دوست زفیض عقل ومنطق مگذر
زیرابود این دو ,مایه فضل بشر
بانطق وبیان بزندگان سود رسان
باعقل وخرد ززندگی سود ببر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 954
لِلاَحمَقِ مَعَ کُلِّ قَولِِ یَمین .
احمق باهرسخنی قسم می خورد.
A fool is he who swears in every sentence.
بهرسخنی که راستش پندارند
مردم به قسم دگر چه حاجت دارند؟
احمق قسمی خورد پی هرسخنی
تاخلق اورادروغگو نشمارند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 953
لِکُلِّ هَمِِّ فَرَجُُ , لِکُلِّ ضیقِِ مَخرَجُُ .
هرعقده تنگ آخر گشایش یابد ودرپی هربستگی
آخرراهی بازمی شود .
Every hard knot will be untied and every
closed way will open at last.
دمسازشود طالع ناساز آخر
دور خوشی توگردد آغازآخر
هرعقده که تنگ است گشایش یابد
هرراه که بسته ست شود بازاخر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 952
لِکُلِّ شَیئی ءِِ آفَهُُ و آفَهُ الخَیرِ قَرین اُلسّو ءِ .
هرجیز آفتی دارد وآفت نیکوکاری
همصحبت بدنهاداست.
Everything has its bane ; and the bane of
benefaction is a malicious companion.
دردارجهان که عاقبت هرچیزی
دارد زپی آفت ملال انگیزی
دانی چه بود آفت نیکوکاری؟
همصحبت بد نهاد ناپرهیزی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 951
لِکُلِّ حَیِِّ مَوتُُ لِکُلّ شَئی ءِِ فَوتُُ .
برای هرزنده مرگ وبرای هرچیزی نابودی است .
There is a death for every
creature ; and an end
for everything.
اندرپی هر خوشی ملالی وغمی است
درصورت هرنشاط , , چین المی است
درگردن هرزنده طناب اجل است
بردامن هروجود گردعدمی است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 950
لِکُلّ امرَءِِ فی مالِهِ شَریکان ؛ اَلوارِثُ وَ الحَوادثُ .
درمال هرمردی دوشریک هست یکی وارث دیگری حوادث .
There are two participants in wealth of each
man : One is hes heir and
the other, mishaps.
چون مرد رسد به مکنت وجاه و جلال
خواهد دوشریک یافت درمال ومنال
آن وارث اوکه می شود صاحب مال
وان حادثه ای که بهرمال است وبال
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 949
لِسانُ المُرائی جَمیلُُ وَفی قَلبِهِ الدّاءُ الّدخیلُ .
ریاکارزبانی زیبا وقلبی بیماردارد.
A hypocrite has a nice tongue and
an ill heart.
آن راکه دو روئی روش دیرین است
هرجاک نهد پای , پی تفتین است
منگرکه زبان او چنین شیرین است
بنگرکه چقدرقلب او پرکین است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 948
لِسانُ العاقِل وَراءَ قَلبِهِ , قَلبُ الاَحمَقِ وَراءَ لِسانِهِ .
زبان عاقل درپس دل اوست یعنی دلش راضی
نمی شودکه هرباطلی رابرزبان آورد , ودل بی عقل
درپس زبان اوست یعنی هرچه به زبانش آمد
بدون مانع اظهارمی کند.
A wise man,s tongue is behind his heart; he
does not mentions whatever he feels wrong. A fool
man,s heart is behind his tongue ; he
says everything without any reserve.
عاقل باشد زبانش اندر پس دل
راضی نشوددلش که گوید باطل
بی عقل وخرد ,دلش بود پشت زبان
کزمعنی حرف خویش باشد غافل
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 947
لِسانُ الجاهِلِ مِفتاحُ حَقّهِ .
زبان نادان کلید مرگ اوست .
An ignorant man.s tongue is a key to
his destruction.
جاهل چودرختی است تهی ازبروبرگ
بارن براو تیرملامت چو تگرگ
ای بس که چونادان به سخن لب بگشود
گرید زبان اوکلید درمرگ
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 946
لَذّهُ الکِرامِ فی الاِطعامِ ؛ لَذّهِ اللّئامِ فی الطّعامِ .
لذت جوانمردان به مهمانی دادن وخوشی دونان
به مهمان شدن است .
A generous man is pleased to invite , and
an avaricious person is pleased
to be invited.
آن راکه فرومایه بود همچو خسی
بامردبلند طبع فرق است بسی
این شادشود چو شدکسی مهمانش
وان شادشود چو گشت مهمان کسی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآور ی: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 945
لایُوادُّ الاَشرارُالّا اَشباهَهُم , لایَصطَنِعُ اللّئامُ اِلّااَمثالَهُم .
اشرارجزکسانی راکه همانندخودشانند دوست
نمی گیرندومردم پست جزپست نهادان رانمی پرورند.
Wicked men do not make friendship except
with those who are wicked like themselves , mean
men do not bring up except those who
are mean.
آن مردکه بدخوست نمی گیرد دوست
جزبدمنشی راکه همانند بدوست
وان مرد که پست است نخواهد پرورد
جزپست نهاد راکه بااو همخوست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
==
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 944
لایَنفَعُ الایمانُ بِغیرِالتّقوی .
ایمانی که باپاکی وپرهیز همراه نباشد سودی ندارد.
Faith without chastity is of no use.
دین ازپی آن است که کوشی تو بسی
تادست کشی زهرهوی وهوسی
گرپاکی وپرهیزنباشد درکار
سودی نرسد زدین وایمان به کسی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 943
لایُنصَحُ اللّئیمُ اَحَداََ اِلِّاعَن رَغبَهِِ اَورَهبَهِِ .
فرومایه ازکسی پند نمی گیرد مگراز روی ترس یا طمع .
A mean person does not accept
advice , except for fear or in the
hope or something.
آنکس که به طبع بود ناپاک وپلید
خودازسرشوق راه پاکان نگزید
ناکس نشنید پندکس , وربشنید
یاازره بیم بود یاروی امید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی(ع ) - 942
لایَنجَعُ تَدبیرُمَن لایُطاعُ .
تدبیرکسی که فرمانش رانمی برند سودی نمی دهد.
Planning by one who is not obeyed
is of no use.
شاگرد به پیروی چو تقصیرکند
اندیشه استاد چه تاثیر کند
مری که نمی بردکسی فرمانش
سودی ندهد هرآنچه تدبیرکند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 941
لا یَنبَغی لِلعاقِلِ اَن یُقیمَ عَلی الخَوفِ اِذا وَجَدَ
اِلی اِلّاَمنِ سَبیلا.
شایسته عاقل نست که باترس زندگی کند
درحالی که به سوی ایمنی راهی دارد.
It is not suitable for a wise man to live
in fear when he has some way
to security.
بیناکه زراه وچاه باشدآگاه
ازوعجب است اگرکه افتد درچاه
باترس نشایدکه کندعاقل زیست
آنجاکه بسوی ایمنی دارد راه
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 940
لایَکونُ الصّدیقُ صَدیقاََحَتّی یَحفُظَ اَخاهُ
فی غَیبَتِهِ وَنِکبَتِهِ وَ وَفاتِهِ .
دوست دوست نمی شود مگربشرط آن
که دوست خودرادرغیبت او ,وبدبختی
و وفات او حفظ کند.
A friend is not a good friend unless he
respects his friend,s rights in his
absence , in his misfortune and
after his death.
آن است به عهد دوستی ثابت وسخت
کاو باتومددکند چو گشتی بدبخت
عیبت نکند بیان چو گشتی غایب
مالت نخورد چوبستی ازدنیا رخت
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م .الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 939
لایَکُنِ المُحسِنُ وَالمَسیِ ءُ اِلَیکَ سَواءُ فَاِنّ ذلِکَ
یَزهَدُ المُحسِن فِی الاِحسانِ وَ یُتابِعُ
المُسِی ءُ اِلی الاِسائَهِ .
مبادابدکارونیکوکاردرنظرت یکسان باشند
زیرا دراین صورتنیکوکارازنیکوئی کناره
گیردوبدکاردرکارزشت اصرارورزد.
You must not regard a good man
and a bad man equally for the former
gives up good behavior and the
latter follows evil doing .
درجامعه گر بدگهرونیکوکار
یکسان آیند خلق رادرانظار
این سخت ز کارخیر گردد نادم
وان نیک به کارزشت ورزد اسرار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م .الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 938
لایُعابُ الرّجُلُ بِاخذِحَقِّهُ وَ اِنّما یُعابُ بِاَخذِمالَیسَ لَهُ .
خواستن حق برای کسی عیب نیست خواستن
چیزی که حق او نیست عیب است .
A man cannot be blamed for demanding
his right but he should be blamed for
asking what is not his right.
گردرپی حق خویش مردی برخاست
براونتوان عیب گرفتن که خطاست
زان مرداگر که عیب گیرند رواست
کاو آنچه که نیست حق وی خواهد خواست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 937
لایَصغُرَنَّ عِندَکَ الرّایَ الخَطیرُ اِذا اَتاکَ بِهِ الرّجُلُ الحَقیرُ.
فکربزرگی راکه ازمرد کوچکی تراوش کند
نباید کوچک شماری .
Do not underestimate a useful advice just
because is is given by an
unimportant person.
گرمرد , خردوراست وصاحب تدبیر
هرکس که بود نصیحتش رابپذیر
گرپندبزرگی دهدت مرد حقیر
کوچک مشمارش وازآن بهره بگیر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 936
لایَشبِعُ المومِنُ وَاخاهُ جائعُ .
مردخداتابرادرش گرسنه است خودراسیرنمی سازد.
A true believer will not eat fully as long
as his brother is hungry.
آن مردخداست کاو بود خیراندیش
خیردگران زخیرخودخواهد بیش
خودتاشکم برادرش گرسنه است
برخوان ننشیند ازپی سیری خویش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 935
لا یَستَحِییَنَّ اَحَدُکُم اِذاسُئِلَ عَمّا لایَعلَمُ اَن یَقولَ لااَعلَمُ .
هیچ یک از شما وقتی جیزی را که نمی داند
ازو بپرسندنباید شرم داشته باشد
ازاینکه بگوید نمی دانم .
No one of you must feel ashamed to admit
his ignorance when he is asked about what he
does not know.
گربربندی دهان خویش ازگفتار
بهزانکه بگوئی سخنی ناهنجار
چیزی که ندائی , چو بپرسند ازتو
برگو که نمی دانم وزین شرم مدار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 934
لایُدرِکُ اللهُ جَلّ جَلالُهُ العُیونُ بِمُشاهدِهِ العَیانِ لکِن
یُدِرکُهُ القُلوبُ بِحِقایِقِ الایمان .
چشم های ما بامشاهده ظاهرخدا را نمی توانند
دید بلکه دل ها از راه حقایق ایمان
به خدا می رسند .
One eyes cannot see God by manifest
observation but our hearts can perceive
Him through faith.
هرجند خدا بهرمکانی است پدید
بادیده سر نمی توان اورادید
تنهادل ما ازره ایمان ویقین
شایدکه تواند به خداوند ر سید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 933
لایَخلوا النّفسُ مِن اَمَلِِِِ حَتّی تَدخُلَ فِی الاَجَلِِ.
جان آدمی تادم مرگازآرزو خالی نمی شود.
Man,s soul is not cleared from desires , until
he is dead.
تاجان داری شیفته آمالی
دلبسته اکتساب جاه ومالی
تامرگ نکرده جام عمرت راپر
جان تو زآرزو نگردد خالی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 932
لایَحولُ الصّدیقُ الصَّدوقُ عَنِ المَوَدّهِ وِان جُفِیَ .
دوست صادق ازدوستی روی برنمی تابد
هرچندکه جفا بیند.
A sincere friend will not turn away from
your friendship even when
.you hurt him
آن دوست که صادق است وبامهرووفا
باتست همیشه برسر صلح وصفا
ازدوستی توبرنمی تابد روی
هرچندکه بیند زتو او جوروجفا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 931
لایَحمِدحامِدُُ الّارَبّهُ ؛لایَلمُ لائِمُُ اِلّانَفسَهُ .
کسی اگر می ستاید بایدخدای خودرابستاید
واگرسرزنش می کند باید نفس
خودراسرزنش کند.
One must not praise any one but God; and
must not blame anyone
but himself.
آن مرد که عاقل است ودانا باید
بیهوده زبان به مدح وذم نگشاید
گرعیب کند , زنفس خود گیرد عیب
وربستاید, خدای رابستاید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 900....930
مولاعلی (ع ) - 930
لایَترُکُ النّاسُ شیَئاََمِن دینِهِم لِاصلاحِ دُنیاهُم الّافَتَحَ اللُهُ
عَلیَهمِ ماهِوَ اَضّرُمِنهُ .
مردم چیزی ازدین خودبرای آبادی دنیای خود
نمی دهند مگر آن که خداونددرعوض چیزی
زیان آورتر ازآن رابرایشان روادارد.
People may not lose anything of their
faith to obtain worldly things unless
God allots to them something more
detrimental than that.
ازدین خود آن بنده دنیاپرور
چیزی ندهدبرای دنیا به هدر
چزاین که خداوند مبین روز دگر
چیزدهدش ازآن زیان آورتر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 11:28 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع)- 929
لایَترُکَ النّاسُ شَیئاََ مِن دُنیاهُم لِاصلاحِ اخِرَتِهِم
اِلاّعَوّضَهُمُ اللهُ سبُحانَهُ خَیراََ مِنهُ .
مردم ازمال جهان چیزی برای دنیای دیگر خود نمی دهند
مگراین که خداوندبالاترازآن رابه آنان عوض دهد.
People may never give up anything of this world
for the next, unless God gives them back
something better than that.
ازمال جهان کسی زابناء بشر
چیز ندهد برای دنیای دگر
جزآن که خداوند بدو درمحشر
بخشد به عوض چیزی ازآن بالاتر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 11:17 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 928
لافَقرَلِعاقِلِِ , لاغَناءَ لِجاهِلِِ .
هرکه داناست مسکین نیست , اگر چه تنگدست باشد
وهرکه نادان است منعم نیست اگر چه ظاهراداراباشد.
A savant man is not poor even if he lives in
poverty ; and an ignorant one is not rich even
if he lives wealthy life.
مسکین نبودهرآنکسی کاو داناست
هرچندکه تنگدست وبی برگ ونواست
منعم نبود هرانکه باشد نادان
هرچندکه درنظربظاهر داراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 11:8 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 927
لاغِناءَ کالغُنوعِ .
هیچ دارائی بهتر ازفناعت نیست .
No wealth is better than contentment.
آن کس که حریص وآزمند دنی است
پابند به دیوخوئی واهرمنی است
بارزوی کم بسازومحتاج مباش
کان مردکه قانع است پیوسته غنی است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 11:1 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 926
لاعَیشَ لِسَیِی ءِ الخُلقِ .
بدخو اززندگی خوش محروم است .
An ill-tempered man cannot
enjoy happy life.
آنگاه که برتو آور دخشم هجوم
پیش ازهمه کس کنی توخودرامغموم
می کوش که خوی خویش راخوب کنی
کززندگی خوش است بدخو محروم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 10:55 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 925
لاعَقلَ مَعَ شَهوَه .
عقل باشهوترانی سازگاری ندارد.
Wisdom does not accord with pleasure.
آن مردکه ترک هوشیاری نکند
باید که هوای میگساری نکند
عاقل نرود درپی شهوت ز یرا
شهوت باعقل سازگاری نکند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 10:48 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی(ع) - 924
لاشَئی ءَ اَحسَنُ مِن عَقلِِ مَعَ عِلمِِ وَعِلمِِ مَعَ حِلمِِ
وَحِلمِِ مَعَ قُدرَه .
چیزی بهتزازخردمندی بادانائی ودانائی باشکیبائی
وشکیبائی باتوانائی نیست .
There is nothing better than wisdom
with knowledge , knowledge with tolerance
and tolerance with power.
بهترزهمه مردم دنیاباشد
آن مرد خردمند که دانا باشد
درخشم نیاید وشکیبا باشد
هرچند به هرکارتوانا باشد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 10:43 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 923
لاذُخرکَالعِلمِ .
گنجی مانند دانش نیست .
There is no treasure like knowledge.
ازشهدادب هرکه به کامش قند است
پیوسته ز حال وروز خود خرسند است
گنجی به گرانبهائی دانش نیست
دولتمنداست هرکه دانشمنداست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 10:34 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 922
لادَواءَ لِمَشعوفِ بِدائِهِ , لاشِفاءَ لِمَن کَتَمَ طَبیبَهُ دائَهُ .
برای کسی که به دردخود خوش است دوائی نیست
وکسی که درد خودراازطبیب بپوشدشفانخواهد یافت .
There are no remedy for a man who is
happy with his diseases ; and , no recovery
for one who hides his disease from
the doctor.
آن راکه به درد خودرضاخواهد بود
هردردکه هست بی دواخواهدبود
وانکاوزطبیب درد خود می پوشد
کی بهروی امید شفاخواهد بود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آذر 1393ساعت 10:30 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 921
لاخَیرَفی قَومِِ لَیسوا بِناصِحین وَ لایُحِبّونَ النّاصِحین .
ازکسانی که نه خیر می خواهند و نه
خیرخواهان را دوست دارند خیری نصیب
نمی شود.
You can not expect anything good from
those who neither are well - wishers nor like the
persons who wish well.
آنکا ونه اثرزخیرخواهی دراوست
نه مردم خیرخواه رادارد دوست
زانجاکه به هیچ رو ندارد خیری
مانند گلیست کش نه رنگ است ونه بوست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 22:29 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 920
لاخَیرَفِی السّکوتِ عَنِ الحَقِّ کَمااَنّهُ لاخَیرَ
فِی القَولِ بِالباطِل .
خاموش ماندن ازحق گوئی خوب نیست
همچنانکه باطل گوئی خوب نیست .
To keep silent from speaking the truth
is as bad as to talk falsely.
اندرپی حق باش وحقیقت جوئی
دوری کن ازاین که راه باطل پوئی
خوش نیست خموش ماندن ازگفتن حق
آنگونه که خوب نیست باطل گوئی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گر دآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 22:20 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 919
لاحُلَلَ کَالادابِ.
هیچ زیوری بهترازادب نیست .
No ornament is better than politeness.
اخلاق پسندیده بود یاورمرد
این است گواه پاکی گوهرمرد
بایدکه به حسن ادب آراست شد
زیراادب است بهترین زیور مرد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 22:12 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 918
لاتُوَخِّر اِنالَه المُحتاجِ اِلی غَدِِ فَاِنّکَ لاتَدری ما
یَعرُضُ لَکَ وَ لَهُ فی غَدِِ.
دلجوئی محتاج رابه فردامیفکن زیرامعلوم نیست
که فردا برای تو و او چه پیش آید.
Do not postpone helping a needy may ; for you
do not know what will happen to him and
you tomorrow.
درراه کرم اگر نهی پاچه شود
وردورکنی غمی زدلها چه شود ؟
دلجوئی محتاج به فردامفکن
چون نیست تراعیان که فرداچه شود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م .الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 22:7 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 917
لاتُوتِیَ البُیوتَ الاّمِن اَبوابِها وَ مَن اَتاها مِن غَیرِ
اَبوابِهاکانَ سارقَاََ.
بدرون خانه جزادرآن راه نمی توان یافت وهرکه
جزازراه درواردشوددزد است .
A house can not be entered into except
by its door ;and any one who tries
to enter into it by anyother
way is a thief.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 19:26 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 916
لاتَنظُرالی مَن قالَ وَ انظُر اِلی ماقالَ .
منگرکه گوینده کیست ,بنگر که گفتارش چیست .
Do not mind who the speaker is , mind what
he is saying.
تحقیرکسی به جامه ژنده مکن
برطاهر خلق هیچگه خنده مکن
هرجاکه کسی لب به سخن بازکند
گفتارببین , نظربه گوینده مکن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآور ی: م.الف زائر
=
مولا علی (ع) - 915
لاتَنالُ الصِحّه اِلّابِالحَمیَّه .
تندرستی جز باپرهیز حاصل نمی شود
Health can not be obtained except
by abstinence.
کس رانشود سپید بختی حاصل
گربرنکندزهرسیه کاری دل
بیماربه پرهیز اگر تن ندهد
هرگز نشودبه تندرستی نائل
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م . الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 19:18 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 914
لاتَلتَبِس بِالسّلطانِ فی وَقتِ اِضطِرابِ الاُمورِعَلَیهِ
فَاِنّ البَحرَ لایَکادُ یَسلَمَ راکِبَهُ مَعَ سُکونِهِ فَکَیفَ
لایَهلُکَ مَعَ اِختِلافِ رِیاحِهِ وَاضطِرابِ اَمواجِهِ ؟.
وقتی که کارامیر آشفته ودیگرگون است باید ازاو
برحذر بود زیرادریا که هنگام آرامش وسکون برای
کشتی نشینان خطردارد چگونه باوزش بادهای
ناموافق وتلاطم امواج خطرناک نباشد؟
Beware of the sovereign at the time of evil
convulsion.If the voyager is not always
safe even on a calm sea; how will be escape
death when sea is agitated with unfavourable
winds and raging waves?.
احوال امیر اگر که دیگرگون است
هرکس که نیدیشد ازاو مجنون است
دریاکه سکون اوخطرها د ارد
پیداست که هنگام تلاطم چون است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 19:10 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 913
لاتَقومُ حِلاوَهُ اللّذَهِ بِمرارَهِ الافاتِ .
شیرینی لذت به تلخی محنت هائی که
ازآن ببارمی آید نمی ارزد.
Sweetness of pleasure is not worth the
bitterness of its consequent pains.
شب تابه سحرآنکه باده می پیماید
چون روز شد ازخماردررنج آید
شیرینی لذات نمی ارزد هیچ
برتلخی محنتی کز آنها زاید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 18:55 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 912
لاتَقولَنّ ماتَسوکَ جَوابُهُ .
هرگز سخنی مگوی که پاسخش توراناگوارباشد.
Never say anything which has
an unpleasant answer.
آن کزپی ناسزالب ازهم بگشاد
هرکس که شنید ؛ ناسزا پاسخ داد
باهیچ کسی مگوی هرگز سخنی
کزپاسخ آن دل توگردد ناشاد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 18:47 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 911
لاتَفرَحَنّ بِسِقطَهِ غَیرِکَ فَانّکَ لاتَدری مایَحدِثُ بِکَ الزّمانُ .
ازافتادن دیگری دل خودراشادمکن زیرانمی دانی
زمانه برای تو چه پیش می آورد.
Do not rejoice at another,s downfall, for you
do not know what will
happen to yourself.
گیتی که سحر برسرگل تاج نهاد
درشب سروتاج هردو راداد بباد
زافتادن دیگری مکن دل راشاد
کزمسند خودنیزتو خواهی افتاد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 18:40 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 910
لاتَغلِق باباَ یُعجِزُکَ اِفتتاحُهُ .
مبند دری راکه نتوانی گشود.
Do not close a door that you are
unable to open.
آن کارکه آرد ضرر آغازمکن
وان سازکه سوز ددل وجان سازمکن
آن درکه دگرگشودنش نتوانی
دست ازپس بستنش زهم بازمکن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 18:31 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 909
لاتَغتّمّ بِالفَقرِ وِ البَلاءِ فَاِنّ الذّهَبَ یُجَرّبُ بِالنّار
وَ المُومِنَ یُجَرّبُ بِالبَلاءِ .
ازبی چیزی وسختی غمگین مباش زیراطلارا
به آتش آزمایند و مومن رابه رنج وبلا.
Do not grieve in affliction ; for the gold is
tried by fire and a God-worshiper
by misfortune.
گردورجهان برتو ستم داشت روا
آرام وصبور باش وکن شکر خدا
آنسان که به آتش آزمایند طلا
مومن شود آزموده بارنج وبلا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م . الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 13:13 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی(ع ) - 908
لاتَغیَرَنّ بِمجامَلَهِ العدوِ فَاِنّهُ کَالماءِ وَ اِن اُطیلَ
اِسخانُهُ بِالنارِلَم یَنفَع مِن اِطفائِها.
به جرب زبانی دشمن فریفته مشو زیرا
او مانند آب است که هرچند ازآتش گرمی ببیند
از فرونشاندن آتش بازنماند.
Do not let your enemy deceive you by his
flattery for he is like the water which
does not stop extinguishing the fire
despite its best.
مشنو چو کندخصم تملق آغاز
زیراکه به آب ماند آن افسونساز
آب ازآتش هرآنچه گرمی بیند
ازکشتن آتش او نمی ماند باز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 13:3 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 907
لاتُغالِب مَن لاتَقدِرُعَلی رَفعِهِ .
باکسی که قدرت ازمیان بردنش رانداری ستیزه مکن .
Do not fight against one whom you are
unable to defeat.
کاری چونسنجیده گرفتی درپیش
کارتوشود خراب وحال تو پریش
باهرکه بود به زور بازو زتو بیش
گرپنچه زنی ,رنجه کنی , پنجه خویش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 12:51 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 906
لاتُعنِ قَویّاََ عَلی ضَعیفِ ؛لاتُوثِر دَنیّاََعَلی شَریفِ .
توانارابرضد ناتوان کمک مکن وفرومایه رابه مرد
بزرگوار اختیارمده .
Do not help a strong person against a
weak one; and do not give a mean man authority
.over a generous one
هرگز به توانا مکن امدادی یار
تااین که به ناتوان رساند آزار
هرگز به فرومایه مددگارمشو
تااین که کندبزرگواری راخوار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 12:45 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 905
لاتَعُدّنَّ غَنیّاََ مَن لَم یَرزُق مِن مالِهِ .
دارانبایدشمردکسی راکه ازدارائی خود
بهره ای نرساند .
One whose wealth is not profitable
to others , must not be
reckoned as rich.
آن مرد که اهل بخشش وجود وسخاست
ورهیچ ندارد , به نظرچون داراست
وان منعم راکه تنگ چشم است وبخیل
دارانتوان شمرد , زیراچو گداست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 11:24 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 904
لاتَعِدتَعجَزُعَن الوَفاءِ بِهِ .
وعده ای مده که به آن وفانتوانی کرد.
Make no promise that you can not fulfill.
درقول توگرنباشد ازفضل اثر
دیگر سخن تو کس نداردباور
آن کارکه ازعهده تو ساخته نیست
برعهده خویش اگر نگیری بهتر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 11:16 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع ) - 903
لاتُعادوافی مالاتَعرِفونَ فَاِنّ اَکثَرَالعِلمِ فیما لاتَعرِفونَ .
باچیزی که نمی دانید دشمنی نورزید چون دانش
بیشتر درچیزی است که نمی دانید.
Do not fight agaisnt what you do not
know because knowledge mostly lies in
what you are not aware of.
شایسته آن نیست که روگردانید
ازهرچیزی که درک آن نتوانید
چون بیشتر آنچه راکه دانش خوانید
بسته است به آنچه اندران نادانید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 11:11 توسط امیرثابت قدم
|
آرشیو نظرات
مولاعلی (ع) - 902
لاتُعاجِلِ الذّنبِ بِالعُقوبَهِ وَاجعَل بَینَهُماالِلعَفوِ مَوضِعاََ.
دردادن کیفرگناه شتاب مکن ومیان این دوجائی
رابرای بخشش بگذار.
Do not haste to requite an offence ; but
leave room for pardon.
دردادن کیفرگناهان زنهار
تعجیل مکن که آرد افسوس به بار
مابین گناه وکیفرآن ای یار
جائی زبرای عفو باقی بگذار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 901
لاتُضیعُنّ حَقّ اَخیکَ اِتِکالاََعَلی مابَینَکَ وَ بَینَهُ
فَلَیسَ هُولَکَ بِاَخِِ مااَضَعتُ حَقُّهُ .
حق دوستت را به اتکاء دوستی که میان تو و اوست
ضایع مکن زیرا وقتی چنین کردی دیگر
دوست تو نخواهد بود.
Do not trample upon the rights of your friend
under the pretext of intimacy exciting between
you and him ; for as long as you disregard his
rights he is not your friend.
بردوست زنی طعنه وداری امید
کاوازتو بدوستی نخواهد رنجید
غافل که چوکاخ دوستی بی پی شد
کم کم بسرت خراب خواهد گردید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 900
لاتَضمَن مالاتَقدِرُعَلی القِیامِ بِهِ .
کاری راکه ازعهده آن برنمی آئی برعهده مگیر.
Do not undertake anything which
you can not do.
گردرنظرم ضعیف باشی وزبون
به زانکه بسی دورغگو باشی ودون
برعهده مگیر هیچگه کاری را
کزعهده انجام نیائی بیرون
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 870.....899
مولاعلی (ع ) - 899
لاتُصَدق من یقابل صدقک بتکذیبه .
راستگو مخوان کسی راکه درمقابل راستگویئ
تو دروغگویت می خواند.
Do not deem truthful a man who
considers you a liar.
شهدارچه دهی به آن که چون بستاند
َآن شهد زدست تو , چو زهری داند
توصادق وراستگو مخوان آنکس را
کاولاف زن ودروغگویت داند.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) -898
لاتَصحَبنَ اَبناءَ الدّنیا فَِانّکَ اِن اَقلَلتَ استَعلوکَ
وَاِن اکثَرتَ حَسَدوکَ .
بااهل جهان دوستی مکن زیرااگر فقیرشوی
برتو برتری می جویند واگر داراشوی
برتورشک می ورزند.
Do not make friendship with the people
too much ; for they try to gain superiority
over you when you are impoverished ; and show
jealousy towards you when
you are wealthy.
بردوستی اهل جهان دل مسپار
زانروکه ترانمی شود کس غمخوار
جوید به تو برتری چو شدکارت زار
ورزد به تورشک چون شود بختت یار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م . الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 897
لاتَصحَب مَن یَحفَظُ مَساویکَ وَ یَنسی فَضائِلَکَ .
باکسی که عیوب ترابه خاطرمی سپارد
و حسن های ترا فراموش میکند دمساز مشو.
Do not associate with one
who remembers your defects and
forgets your good points.
دمساز مباش ای خداوند خرد
باآن که فقط عیب ترامی نگرد
هرعیب که داری تو بخاطر سپرد
هرحسن که داری تو زخاطر ببرد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 896
لاتُشعِرقَلبَکَ الهَمّ عَلی مافاتَ فَیشغَلُکَ
عَنِ الاِستِعدادِلِما هُواتِِ .
برای آنچه ازدست رفته هم و غم بدل راه مده
زیرا افسوس برگذشته از اندیشه برای آینده
ترا باز می دارد.
Do not feel your heart with past sorrow; for
this prevents you from making preparation for
the future.
اندرپی آنچه رفته ازدست متاز
وزداغ گذشته سینه پرسوز مساز
منشین به غم گذشته کاین سوزو گداز
زاندیشه اینده ترا دارد باز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 895
لاتُشرِکَنّ فی رَایِکَ جِباناََ یُضعِفُکَ عَن الامر
وَیُعظِمُ عَلَیکَ مالَیسَ بِعَظیمِِ .
ترسنده دل رادررای خود شریک مکن زیراترادرکار
سست می کند وآنچه راکه بزرگ نیست در
نظرت بزرگ جلوه می دهد.
Do not let a coward participate in making a
decision for you ; since he weakens
your will and magnifies what is
not really big.
ترسنده دلان که ترس رایارکنند
درشور چو رای خویش اظهارکنند
آندرنظرتو موررامارکنند
تصمیم تراسست بهرکارکنند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 894
لاتُسِی ءُ اِلی مَن اَحسَنَ اِلیَکَ فَمَن اَساءَ اِلی
مَن اَحسَنِ اِلَیهِ فَقَدمَنَعَ الاِحسانَ .
درحق کسی که باتونیکی کرده بدرفتاری مکن
زیراکسی که چون نیکی بیند بدی کند درراه
نیکوکاری سدی می شود.
Do not mistreat a man who has behaved you
well , for he who answers a good deed with
a bad one obstructs benevolence.
زنهارچوازکسی ببینی یاری
بااونکنی زجهل بدرفتاری
آنکس که بدی کند چو نیکی بیند
سدی شود اندرره نیکوکاری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع )- 893
لاتَسئیءُ الّلفظَ وَاِن ضاقَ عَلَیکَ الجَوابُ .
سخن زشت برزبان میاور اگرچه به
پاسخ کسی درمانی .
Do not use an indecent language even
when you are helpless in answering
somebody.
تندی مکن و مپوی تابتوانی
آن ره که خلاف ادبش می دانی
هرگز سخن زشت میاور به زبان
هرچند به پاسخ کسی درمانی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 892
لاتَسرِعَنَّ اِلیَ الغَضَبِ فَیَتَسلَّطَ عَلَیکَ بِالعادَه.
زودخشمناک مشو زیرابه خشم خوی خواهی گرفت .
Do not get angry too soon; for you will be
habituated to it .
هرکس به تو بهردوستی آرد رو
رخ برتابد چو تند باشی بااو
گرزود به هزچیز کسی گیردخشم
بس زود به خشم , طبع او گیرد خو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گرد آوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 891
لاتَسرَعَنّ اِلی اَرفَعِ مَوضِعِ فِی المَجلِسِ .
درنشستن به صدر مجلس شتاب مکن .
Do not hurry to take the
best place in a party.
گردور شوی تاکه فراخوانندت
زان به که روی پیش وبه پس رانندت
مشتاب که جابه صدرمجلس گیری
جائی بنشین که برنخیزانندت
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 890
لاتَستَکثِرَنّ مِن اِخوانِ الدّنیا فَانّکَ اِن عَجَزتَ
عَنهُم تَحَوّلوااَعداءُ وَ اِنّ مَثَلَهُم کَمَثَلِ
النّارِکَثیرُها یُحرِقُ وَ قَلیلُها یَنفَعُ .
بسیاردوست مگیر زیرااگرنتوانی همه راخرسند سازی
باتودشمن شوندودرحقیقت به آتش مانندکه
زیادش می سوزاند وکمش سود می رساند .
Do not try to win too many of
earthly friends : for if you can not keep them
satisfied they will turn against you.
Friends are like fire which is useful
when it is little and incendiary
when too much .
هرچندکه دوست بهتر ازگنج زراست
چون گشت زیاد مایه دردسراست
آری , مثل دوست به آتش ماند
بهر توکمش نفع وزیادش ضرراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م .الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 889
لاتَستَصغِرَنّ عَدواََ وَِ اِن ضَعَفَ .
دشمن راکوچک مشماراگرچه ناتوان باشد.
Do not despise your enemy even
if he is weak.
هرچندکه دشمن تو خردافتد وخوار
خاورش منگر بچشم وخردش مشمار
خاراست بسی خردوبه چشمت چو رود
روز توسیاه سازدو حال تو زار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 888
لاتَستَحیی مِن اِعطاءِ القَلیلِ فَاِنّ الحُرمانَ اَقَلُّ مِنهُ .
ازبخشش کم شرم مدار چون نومیدی ازآن کمترباشد.
Do not be ashamed of giving
a little ; because disappointment
is less than that.
می کوش که بهرکه باشدمضطر
هرگونه که ممکن است باشی یاور
ازبخشش کم شرم مکن زانکه بود
کم دادنت ازهیچ ندادن بهتر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 887
لاتَخَف اِلّاذَنبَکَ وَلاتَرجَ اِلّا رَبّکَ .
بیم مدارمگر ازگناه خودوامیدوارمباش مگر به خدای خود.
Do not be afraid of anything
but of your sin; and , hopeful of
anyone but God.
اندرره شیطان لعین پامگذار
جزبردریزدان مبین روی میار
الازگناه خویشتن بیم مکن
الابه خدای خویش امید مدار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 886
لاتَخافواظُلمَ رَبِّکُم وَلکِن تَخافواظُلمَ اَنفُسِکُم .
ازظلم خداوند نترسید بلکه ازظلم خودبترسید.
Do not fear God,s cruelty ; but be
afraid of you own,s.
ازوسوسه نفس بداندیش بترس
زین گرگ درنده خوی چون میش بترس
انکس که ستم باتوکند درخودتست
ازقهرخدامترس , ازخویش بترس
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولا علی (ع ) - 885
لاتُحَدِّث بِماتَخافُ تَکذیبَهُ .
چیزی مگوکه می ترسی آن رادروغ انگارند.
Do not say what you fear that it may be
regarded as a falsehood.
خواهی که ترا دروغگو نشمارند
آن گوی که خلق راستش پندارند
هرگزسخنی مگو که خود می ترسی
آنرا چو شنیدند دروغ انگارند.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 884
لاتَثقِنّ بِعهدِمَن لادینَ لَهُ ؛لّاتَمتَحنّ ودَّکَ مَن لاوَفاءَ لَهُ .
به پیمان کسی که دین ندارداعتمادمکن
وکسی راکه وفاندارد دوست مشمار.
Do not rely on the promise of any one who has
no faith ; and , do not make friendship whit
anyone who is not loyal.
آن مرد که دین نباشد وایمانش
هرگز مکن اعتماد برپیمانش
وانکس که برون زحلقه مهرووفاست
ازحلقه دوستان برون گردانش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 883
لاتَتَکَلّمنَ اِذالِم تَجد لِلکلامِ مَوقِعاََ.
هرجاکه سخن گفتن نشاید,سخن گفتن نباید.
Do not speak when you find it untimely.
هرجاکه نشایدت سخن کرد آغاز
لب درپی گفتارمکن ازهم باز
خاموش نشین که شمع تاخاموش است
جان وتن اوست دورازسوز وگداز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
===
مولاعلی (ع ) - 882
لاتَتّخِذَنّ عَدوّ صَدیقِکَ صَدیقاََ.
دوست مگیر آن راکه بادوست دشمن است .
Do not consider your friends,s enemy
as your friend .
آن راست سز اکه یارخود پنداری
کاوباتو وبایارتو داردیاری
وان مردکه درحق رفیق تو عدوست
حق است اگرش رفیق خود نشماری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولا علی (ع) - 881
لاتَامَنُ مَجالِسَ الاَشرارِغَوایِلَ البَلاءِ .
مجالس بدکاران ازگزند بلاها ایمن نیست .
Gatherings of the debauchees
are not safe from mishaps.
هرجای که آتشی ومشتی خاراست
افروختن وسوختنی درکاراست
زانخانه که جای مردمی بدکاراست
بگریزکه اندرآن بلا بسیاراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
==
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 880
لاتَاسَ عَلی مافاتَ وَلاتَفرَح بِما هُواتِِ .
برآن جیزی که گذشته افسوس مخور
وبخاطرچیزی که نیامده دلشادمباش .
Do not grieve for any thing which is gone ; and
do not be glad for anything which has not
come yet.
پابند جهان سست بنیاد مباش
وزبهرکم وبیش به فریاد مباش
برهرچه گذشته است افسوس مخور
وزهرچه نیامده است دلشادمباش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولا علی (ع ) - 879
لااَشجَعَ مِن بَریءِِ.
هیچ کس ازبی گناه دلیرترنیست .
No one is more brave than an innocent person.
باکش زگناه نیست لوح سیهی
هرگزبه دل او نبرد ترس رهی
گستاخ ترودلیرترنتوان یافت
رانکس که نکرده هیچ جرم وگنهی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م .الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 878
کَیفَ یَهدی غَیرَهُ مَن یَضِلُّ نَفسَهُ .
کسی که خودگمراه است چگونه دیگری رارهبری کند.
How can be who is misled himself lead others.
آن مرد که خودروانه درراه خطاست
گردم زصواب می زند روی ریاست
آن کچروشی که خود زگمراهان است
کی راهبری تواند اندرره راست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 877
کَیف یَهتَدیِ الضّلیلُ مَعَ غَفلَهِ الدّلیلِ ؟.
آنجاکه راهنما غافل باشد گمراه چگونه راه راست رابازیابد؟
How can a lost man find the right way
when his leader is neglectful.
بیدادکند چوپیشوا ازآغاز
دست همه پیروان شودنیز دراز
آنجای که رهبراست غافل ازراه
گمراه چگونه راه خودیابد باز؟
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م .الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 876
کَیفَ یَعرِفُ غَیرُهُ مَن یَجهَلُ نَفسَهُ .
کسی که خودرانمی شناسد دیگری راچگونه بشناسد.
One who does not know himself how
can he know others.
آزآن که بحال خود نپرداخته است
اگاهی حال غیرکی ساخته است
خوی دگری چگونه بشناسد نیک
آنکاو خودراهنوز نشناخته است ؟
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م . الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 875
کَیفَ یَانِسُ بِاللهِ مَن لایَستوحِشُ مِنَ الخَلقِ ؟.
کسی که ازصحبت خلق رمیده نیست چگونه
بادوستی خداخوی گیرد.
How can a man become attached to God
while he is not detached from people.
آنکاو پی دنیاست دوان ازهمه سوی
بردرگه دادارکجاآرد روی
آن کس که رمیده نیست ازصحبت خلق
بادوستی خدا چسان گیرد خوی؟
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 874
کَیفَ تَفرَحُ بِعُمرِِ تَنقُصُهُ الساعاتُ .
چگونه دلشادهستی بعمری که هرساعتی بگذرد
ازآن کم می شود .
How can you be happy in this life that
grows shorter which the passage
of every hour.
جاوید توچون نمانی اندرعالم
چند ازپی عیش خودکنی جوروستم ؟
دلشادچگونه ای به عمری که شود
هرساعت ازان بقدریک ساعت کم
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 873
کَیفَ تَبقی فی حالَتِکَ وَالدّهرُ مُسرِعُ فی اِحالَتِکَ .
توبحال خود چگونه مانی درحالی که گیتی می کوشد
تادیگرگونت کند.
How can you remain in the same position
while the world tries to change you .
روزی رود این جوانی ازدست برون
وین تن که تواناست شود پیروزبون
توکی مانی بحال خودچون گردون
کوشد که به تندی کندت دیگرگون
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 872
کُن وَصیَ نَفسِکَ وَافعَل فی مالِکَ ماتُحِبُّ اَن
یَفعَلُهُ فیهِ غَیرُکَ .
وصی نفس خودباشوبامال چنا ن کن که
دوست داری دیگری باآن کند.
Be self executor of your will and spend your
wealth for salvation as you wish your
heirs do .
خودباش وصی خویش ازهرنظری
وردرکفت امروز بود سیم وزری
بخشش کن ازآن چنانکه خواهی فردا
بخشد پی آمرزش روحت دگری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 871
کُن لَیّناََ مِن غَیرِضَعفِِ ,شَدیداََمِن غَیرِعَنفِِ .
نرم باش ولی سست وزبون مباش ؛سخت باش
ولی درشتی مکن .
Be mild but not weak ; be firm
but not harsh.
باخلق به لطف ومهربانی پرداز
لیکن خودرازبون وافتاده مساز
شونرم ولی مباش سست اندرکار
شو سخت ولی مکن درشتی آغاز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 870
کُن لِدُنیاکَ کَاِنّکَ تَعیشُ اَبَداََ وَکُن لِاخِرَتِکَ کَاَنّکَ تَموتُ غَداََ.
درکاردنیا چنان باش که گوئی جاودان خواهی زیست
ودرکارآخرت جنان کن که گوئی فرداخواهی مرد.
Arrange the affairs of this world in such a
way as if you will live eternally; and
work for the next world in such a way as if
you will die tomorrow.
کن کارجهان چنانکه هرکس نگریست
گویدکه مگر تو جاودان خواهی زیست
وانسان پی آخرت برو کزعمرت
گوئی یکروز بیشتر باقی نیست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر