افشین علا,
به مناسبت شهادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب (س)
"بر سر گودال خون"
نه تنها از دمت ای شیر حق! روباه رسوا شد
که یلدای ستم با خطبه ای کوتاه رسوا شد
چنان مات سخن کردی دمشق و کوفه را ای زن
که در شطرنج ها تا روز محشر، شاه رسوا شد
چه گفتی بر سر گودال خون ای باطن زهرا؟
که ابتر تا ابد از بانگ "یا جداه" رسوا شد
سفر با خاطرات رنج هایت زهر شد بر من
به یاد آن اسیری تا قیامت راه رسوا شد
به شوق دیدن خورشید بر نی خفته ات، سر را
چو بیرون بردی از محمل، از آن رو ماه رسوا شد
به ابرو خم نیاوردی، چه ها دیدی؟ چه ها کردی؟
که با دستت ستم در حسرت یک آه رسوا شد
عبیدان ستم را تا ابد بی آبرو کردی
نپنداریم ما تنها عبیدالله رسوا شد...
افشین علاء
نیمه رجب
اردیبهشت ٩٥
تهران