مشاعره 231
دیوانه تاشدم زغمت درقفای من
آن طفل کو که دامن اوپرزسنگ نیست
صغیراصفهانی
=
تلخی محنت ما قصه کوتاهی بود
ماصبورانه کشیدیم ودرازش کردیم
سیدحسن حسینی
=
معانی هرگز اندر حرف ناید
که بحر بیکران درظرف ناید
لاادری
=
دیوانه چون طغیان کند زنجیروزندان بشکند
اززلف لیلی حلقه ای درگردن مجنون کنید
هوشنگ ابتهاج
=
دیوانه شو وگرنه به جان وسرت قسم
آسان نگردد ازمدد عقل مشکلی
یزدان بخش قهرمان
=
یاگوشه ای وزمزمه عاشقانه ای
یامحفلی وصحبت یاریگانه ای
لاادری
=
یامن ناصبور راسوی خود ازوفاطلب
یاتوکه پاکدامنی مرگ من ازخداطلب
اهلی شیرازی
=
باخیال دوست صحبت داشتن خوش دولتی ست
می برم غیرت برآن عاشق که تنها می شود
صائب تبریزی
=
دیوانه محبت جانانه ام هنوز
دست ازدلم بدارکه دیوانه ام هنوز
پژمان بختیاری
=
زان می که داد حسن ولطافت به ارغوان
بیرون فکند لطف مزاج ازرخش به خوی
حافظ
=
گردآوری : م.الف زائر
میلاد مظهر عصمت و نجابت، حضرت فاطمه معصومه(س) رو به شما تبریک میگم باعث افتخار شما هم به من سر بزنین خععععععععععععلی ممنون
96516