مشاعره 270
توراگربه دل ای مه زمن غباری هست
مراهم ازستمت چشم اشکباری هست
چشمه ایروانی
=
توراگرنفسی ماند جزکه عشق مکار
که چیست قیمت مردم ؟ هرآنچه می جوید
مولوی
=
درجستجوی چون تونگردیم که دانیم
مانند توئی درهمه دنیا نتوان یافت
محمود غلامشاهی
=
تورابرای وفای تو دوست می دارم
وگرنه دلبر پیمان شکن فراوان است
معینی کرمانشاهی
=
تورابه آینه داران چه التفات بود
چنین که شیفته ی حسن خویشتن باشی
هوشنگ ابتهاج - سایه
=
یک گره ازکارکس نگشوده ای درزندگی
آخراین سرپنجه ازبهر چه کارت داده اند؟
طائی شمیرانی
=
درجلوه گاه حسن تو ای سروخوش خرام
هرجاسهی قدی بود ازپافتاده است
ابوتراب جلی
=
تورابه دل غم بی همزبانی شمع است
مگرحکایت پروانه رانمی دانی
رضاثابتی
=
یک گل خندان ندیدم من که برگردش نبود
اشک شبنم , ناله ی بلبل , فغان باغبان
نظام وفا
=
نکته هارفت وشکایت کس نکرد
جانب حرمت فرو نگذاشتیم
حافظ
=
گردآوری : م.الف زائر