مولاعلی(ع)- 321
اَلعاقِلُ مَن وَضَعَ الاَشیاءَ مَواضِعَها, اَلجاهِلُ ضِدّذلِک .
داناهمه چیز را بجایخود نهدونادان برخلاف آن است .
An intelligent man puts everything in its
right place but the ignorant man acts
in the contrary.
آن کارکه باحکم خرد بود رواست
وان کارکه ازبی خردی بود خطاست
دانا عملش بجابودهرچه بود
نادان عملش هرآنچه باشد بیجاست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 320
اَلعاقِلُ مَن اَحرَزَاَمرَهُ .
عاقل آن است که اساس کارخودرامحکم کند.
A wise man is one who fixes his affairs firmly.
.
بی فکر اگر کسی به کارآغازد
خودراوسط کار برنج اندازد
عاقل هرجابکارمی پردازد
زآغازاساس کار محکم سازد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م .الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 319
اَلعاقِلُ مَن اَتّهَمَ رَایَهُ وَلَم یَثِق بِکُلِّ ما تَسَوّلَ لَهُ نَفسُهُ .
عاقل کسی است که رای خودراصحیح نداندو
بهرچه درنظرش خوب جلوه کند دل نبندد.
A wise man does not believe the soundness
of his judgement and does not depend on
whatever appears good to him
عاقل بود آنکس که نباشدخودسر
برصت رای خود ندارد باور
هرگز نخورد فریب ودل درندهد
برهرچه که دلفریب آید به نظر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
.
مولاعلی - 318
اَلعاقِلُ لایَتَکَلِّم اِلّابِحاجَهِِ اَوحُجّهِِ وَلایَشتَغِل اِلّابِصلاحِ آخِرَتِهِ .
عاقل لب به سخن بازنمی کند مگر هنگامی که نیازی
به سخن بااستدلال باشد وخودرامشغول نمی کند
مگربه اصلاح اموراخرت خود.
A wiseman does not talk except when he needs to speak or
to argue ; and does not involve himself in anything except when
trying to save his other world
عاقل بجز آن زمان که اوراست نیاز
هرگز نکند لب به سخن گفتن باز
جزدرپی رستگاری روز جزا
هرگز نفتد به زحمت وسوز وگداز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
.
=
مولاعلی (ع) - 317
اَلعاقِلُ اِذاسَکَتَ فَکَر وَاِذانَطَقَ ذَکَرَوَاِذانَظَرَاِعتَبَرَ.
خردمند هنگامی که خاموش است فکر می کند و
وقتی زبان می گشاید به ذکرخدا می پردازد و چون
می نگرد عبرت می گیرد.
A wise man thinks when he is silent , praises
God when he speaks and takes a lesson from
whatever he sees.
آن راکه خدای عقل داده است وخرد
خاموشی او بفکرکردن گذرد
درذکرخداست چو ن زبان بگشاید
عبرت گیرد چو کاردنیا نگرد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 316
اَلعارِفُ مَن عَرَفَ نَفسَهُ فاعتَقَها.
عارف کسی است که نفس خودرابشناسد وآزادش کند.
A sage man is one who recognize his own
mind and frees it.
عارف نبود آن که فریبی دادش
هرجیز که خوب ودلفریب افتادش
عارف بود آنکه نفس خود بازشناخت
وزهرچه که قید بود کردآزادش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
-
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 315
اَلظّلمُ یُزِلّ القَدَم وَیَسلِبُ النّعَم وَ یَهلِکُ الاُمَم .
ستم پارادچارلغزش سازد , نعمت هاراسلب کند
و مردم رادرورطه هلاکت اندازد.
Tyranny causes the feet to slip . spoils
the effluence and destroys the people.
ظلم ازهمه چیز بازدارد مارا
سازد همه جادچارلغزش پارا
ازبین برد جمله نعمت هارا
آرد بستوه مردم دنیارا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 314
اَلفَقرُ بِالحُزمِ وَالحَزمُ بِالتجارِب .
پیروزی بسته به دور اندیشی و دوراندیشی نتیجه تجربه است .
Man's triumph depends on his prudence
and prudence is the result of experience.
درعرصه زندگی زهر فتح وشکست
بسیارتوان تجربه آورد بدست
پیروزی ما بسته به دوراندیشی است
دوراندیشی نتیجه تجربه است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 313
اَلطاعَهُ مَتجَرُرابِِح .
پرستش یزدان مال التجاره سودمندی است .
God - worshiping is like a profitable merchandise.
بردرگه حق هرکه سرآورد فرود
اززحمت خود کاست به راحت افزود
زیراکه پرستش خداوند بزرگ
ماند به تجارتی که بس دارد سود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 312
اَلضمائِرُالصّحاحُ اَصدَ قُ شَهادَهُ مِنَ الاَلسُنُ الفِصاحِ.
هنگام گواهی , دلهای پاک راستگوترازبان های شیوا هستند.
Clear hearts are more truthful in testimony
than eloquent tongues .
آنجاکه گواهی ازکسان خواهی خواست
وانجاکه سخن زکس نخواهی جز راست
گفتارگواهی که دلش پاک بود
به ازسخن آنکه زبانش شیواست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 311
اَلصّدیقُ اَقرَبُ الاَقارِب .
دوست نزدیکترین خویشاوندان است .
A good friend is like the nearest relative.
خویش تو اگر که یاورت نیست عدوست
دلبستگیت به همچو خویشی زچه رو.ست
آنکس که ترا زجان ودل باشد دوست
نردیکترین وبهترین خویش تو اوست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف ز ائر
==
مولاعلی (ع) - 310
اَلصّدقُ یَنجیکَ وَاِن خِفتَهس ؛ اَلکِذبُ یُردیکَ وَاِن اَمِنتَهُ .
سخن راست ترانجات بخشداگرچه ازگفتن آن پرواداری
ودروغ ترا نابود می کند اگرچه ازگفتن آن خودراایمن پنداری .
The truth saves you even if you are afraid
to tell it; the lie destroys you even if you feel
safe when telling it .
یابی زبلانجات اگر گوئی راست
هرچند ترازراست گفتن پرواست
دررنج ومصیبت افتی آخرزدروغ
هرچندکنون ایمنی ازرنج تراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 309
اَلصّدِقُ فَضیلَهُ ؛اَلکِذبُ رَزیلَه .
راستگوئی فضیلت ودروغ گوئی پستی است .
Truthfulness is a virtue; falsehood ,a vice.
رنج است وعذاب راه کج پیمودن
باراست روی توان زرنج آسودن
فضل است وشرف زراستگویان بودن
پستی است لب خود به دروغ آلودن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
=
مولاعلی (ع) - 308
اَلصّبرُعَلی طاعَهِ اللهِ اَهونَ مِنَ الصّبرِعَلی عُقوبَتِهِ .
صبردرطاعت خداوند سهل ترازصبردرعقوبت اوست .
Patience is worshiping God is
easier than bearing His punishment.
گرتاب عبادتت نباشد ای مرد
کی تاب عذاب حشر خواهی آورد
صبرازپی طاعت خداسهل تراست
زان صبر که درعقوبتش باید کرد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 307
اَلصَبرُعَلیَ الفَقرِمَعَ العِزِّاَجمَلُ مِنَ الغِنی مَعَ الذّل .
شکیبائی دربی چیزی که قرین عزت است
بهتر ازتوانگری که همراه باخواری باشد.
To be patient in poverty with honor
is better than richness with debasement.
کن شکرکه جابه قلب مردم داری
وزروی تونیست خلق رابیزاری
بی چیزی اگرقرین عزت باشد
بهتربود ازتوانگری باخواری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 306
اَلصّبرُصَبران ؛صَبرُعَلی ماتُحِبُّ وَصَبرُعَلی ماتُکرُهُ .
صبربردوگونه است :
صبربرای چیزی که دوستش داری
وصبربخاطرچیزیکه ازآن بیزاری.
There are two kinds of patience for acquiring
whatever you like and patience for
getting rid of whatever you dislike.
درزحمت نامرادی ودشواری
بیدکه دوگونه صبر راتاب آری
صبرازپی آنکه دوستش می داری
صبرازغم آنکه دشمنش پنداری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 305
اَلسّکوتُ عَنِ الاَحمَق اَفضَلُ جَوابِهِ
ازپاسخ بی خرد لب فروبستن بهترین پاسخ اوست .
Silence is the rest answer to a fool.
گفتار درست ازتهی مغزمجو
هریاوه که گفت بشنو وهیچ مگو
ازپاسخ بی خرد ببندی گرلب
خاموشی تست بهترین پاسخ او
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 304
اَلزّینَهُ بِحُسنِ الصّواب لابِحُسنِ الثّیاب .
پیرایه آدمی به کردارنکوست نه به جامه زیبا.
People's true ornament is good deed
and not beautiful dress.
گرخوی تو خوب وگوهرت والانیست
ازبهر تو درقلب خلایق جانیست
پیرایه وزیوری که زیبنده ماست
کردارنکوست جامه زیبانیست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 303
اَلرِضاءُ غناءُ , اَلسّخَطُ عَناءُ .
خرسندی بی نیازی وناخرسندی رنج وزحمت است.
Contentment brings freedom from want
and dissatisfaction brings trouble.
بایدکه به هرچه حق بما کرده عطا
خرسند شد وسپاس آورد بجا
خرسندی خلق بی نیازی آرد
ناخشنودی مصیبت ورنج وبلا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 302
اَلرّجُلُ بِفَطنتِهِ لابِصورتِه .
اعتبارمرد به هوش وخرداوست نه چهره او .
A man's credit depends on his intelligence not his countenance.
گرعلم وکمال وعقل درانسان نیست
درمرتبه هیچ برتر ازانسان نیست
چیزی که کند ارزش مارامعلوم
هوش وخرداست چهره تابان نیست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 301
اَلدّهرُیُخلِقُ الاَبدانَ وَیُجدِدُ الامال وَیُدنی اَلمَنیّهَ وَیُباعِدُالاُمنیّه .
گیتی تن ارا می آفریند وآرزوهاراتازه میکند ؛ مرگ
رانزدیک وآرزوهارادورمی سازد .
The world creates bodies and refreshes
desires ; brings forth the death and
expels the aspirations .
گیتی به تن امروز روان بخشد وزور
فرداکند اوهمین بدن رادرگور
امروز دلت زآرزو سازدپر
فردا زدل تو آرزو سازد دور
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 300
اَلدّولَهُ تَرُدّ خَطاءَ صاحِبِها صَواباََوَصَوابَ ضِدِهِ خَطاءُ .
عیب توانگرهنروخوبی تهیدست بدی بشمارآید.
A richman's defect appears like virtue and
a poor man's goodness is deemed bad.
هرجاکه شود نفوذثروت بسیار
یکباره کند چشم بصیرت راتار
هرعیب توانگران هنر جلوه کند
هرخوب تهیدست بد آید به شمار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 299
اَلّدنیا مِنتَقِلَهُ فانیَه وَاِن بَقیتُ لَکَ لَم تَبقِ لَها.
جهان فنا ناپذیراست ومال جهان
برجای نمی ماندواگر هم برای توبجاماند. توبرای
آن بجا نمی مانی .
The world is inconstant and worldly wealth
transient, even if it reains for you.
دنیا نه ثبات است به کارش نه بقا
اخرهمه چیزاین هان است فنا
ورمال جهال بهر توبرجا ماند
هرگز توبرای آن نمانی برجا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 298
اَلدّنیااَمَدُ, اَلاخِرَهُ اَبَدُ.
این دنیا راپایانی است وآن دنیاراپایانی نیست .
This world has an end but the other has none.
آن کس که جدا زپرتو ایمان نیست
دلبسته این جهان بی بنیان نیست
این دنیارازپی رسد پایانی
وان رنیارابه هیچ رو پایان نیست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 268.....297
مولاعلی (ع) - 297
اَلخَیرُ اَسهَلُ مِن فِعلِ الشّرِ.
نیکی ازبدی آسان تراست .
Doing good is easier than doing evil.
نیکی به مذاق روح همچون شکر است
بیدادوبدی مایه خون جگراست
آن مرد که خیرخواه نوع بشراست
نیکی زبرایش ازبدی سهل تراست .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 296
اَلحُرّیّه مُنَزّهَهُُ مِنَ الغلِ ِوَالمَکر.
دامن آزادگی ازلکه نیرنگ وخیانت پاک است .
Freedom is clear of deceit and treason.
ازهرقیدی چو مر دباشد عاری
کم درپی حیله افتد ومکاری
فارغ بود آزادگی وحریت
ازحیله ونیرنگ وخیانتکاری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 295
اَلحازِمُ مَن حَنّکتُهُ التّجارِبُ وَهَذّبتُهُ النّوائِب .
دوراندیش کسی است که تجربه هااوراپخته سازد
وسختی هارااورااصلاح کند.
A prudent ma is the one who enlightens
himselfby experience and corrects
his deeds by difficulties.
آنست بصیروعاقل ودور اندیش
کاوپندزهر تجربه گیردکم وبیش
چون گمرهی ومحنتش آیددرپیش
کوشدپی آنکه راست سازد ره خویش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع)- 294
اَلجَهلُ مَوتُ .
نادانی مرگ است .
Ignorance is like death.
آنکس که خردندارد ونادان است
دردیده عقل چون تن بی جان است
زانجای که همچومرده باشد نادان
نادانی ومرگ بی گمان یکسان است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 293
اَلجوعُ خَیرُمِن ذُلِ الخُضوع .
رنج گرسنگی بهتز ارگردن خم کردن درپیش مردم است .
The pain of hunger is better than the
humiliation of bowing before people and asking.
گررنج گرسنگی نهی برتن خویش
وزضعف رسی به ساعت مردن نخویش
صدره به ازآنکه بهریک لقمه نان
اندربرخلق خم کنی گردن خویش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م .الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 292
اَلجَمالُ الظّاهِر حُسنُ الصّورَه ؛ اَلجَمالُ الباطِن حُسنُ السّریرَه .
زیبائی ظاهرخوبروئی وزیبائی باطن خوشخوئی است .
A pretty face is an outward beauty ; and
a good character , the inward one.
چون داده خداروی ترانیکوئی
باخوی نکونیز بکن دلجوئی
زیبائی ظاهری است گرخوشروئیی
زیبائی باطنی بود خوشخوئی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
=
مولاعلی (ع) - 291
اَلجاهِلُ مَن جَهَلَ قَدرَه .
نادان کسی است که ارزش خودرانداند.
An ignorant man is one who does
not know his worth.
آنکس که شماردهمه راسرورخود
پیش همه نیزخم نماید سرخود
نادان وسبکسراست آنکس که چوطفل
غافل باشد زارزش گوهر خود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 290
اَلتّوفیقُ عِنایَه .
پیروزی عنایت خداوند است .
Success is God's favor.
کس لطف خدای تانگردد یارش
آسان نشود به هیچ رو دشوارش
ازجمله عنایات خداوند بزرگ
پیروزی هرکسی است اندرکارش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 289
اَلتّواضُعُ سُلّمُ الشَّرَفِ .
فروتنی نردبان بزرگی وعزت است .
Humbleness is like a ladder to honor.
آن کس که دچارکبرونخوت باشد
ازاوهمه راملال ونفرت باشد
افتادگی وفروتنی دربرخلق
بهرتو چونردبان عزت باشد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 288
اَلبِطالَهُ یوقِفُ الحُرّالعَزیزِمَوقِفَ العَبدِ الذّلیلِ وَیُذهِبُ
بَهاءُالوجهِ وَیَمحَقُ الرِّزقَ .
بیکاری آزاده ی عزیزرابنده ی خوارسازد ,روشنی
رخسارراببرد ورزق راکم کند.
Idleness debases and enslaves a
respectful man , wipes out brightness of the
face and diminishes the livelihood.
بیکاری وسستی وبطالت ای یار
آزادعزیزراکند بنده خوار
هم تیره کند رخی که باشد روشن
هم کم کند آن رزق که باشد بسیار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 287
اَلبُشرُاَوّلُ البِرِّ, اَلطَّلاقَهُ شیمَهُ الحُرّ.
گشاده روئی نخستین قدم نیکی وروانی گفتارروش آزادمرد است .
Cheerfulness is the first step of being good
and glibness is the way of a free man.
خوشخوئی ونیکروئی ودلجوئی
باشدچونخستین قدم نیکوئی
رسم وره مردمان آزاده دل است
آزاد سخن گفتن وشیرین گوئی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 286
اَلبَشارَهُ حَبالَهُ المَوَدّهِ .
خوشروئی رشته دوستی است .
Cheerfulness is the cord of friendship.
باخنده وخوشزبانی و خوشخوئی
تابتوانی زخلق کن دلجوئی
خوشروئی کن که دوست دارندت خلق
چون رشته دوستی بود خوشروئی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 285
اَلایّام تُوضِحُ السّرائِرالکامِنهِ .
ایام آخر هررازی راکه درپرده است فاش می سازد.
Time will open all secrets at last .
کارتوچه فخرآورد ای دوست چه عار
پیوسته نماند آن نهان ازانظار
ایام هرآن رازکه درپرده بود
ازپرده برون می فکند آخر کار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 284
اَلاِنصافُ یَستدیمُ المُحَبَه .
انصاف سبب دوام دوستی است .
Fairness makes friendships last long.
آن راکه نه انصاف ونه حسن ادب است
گردوست ز دستش نگریزد عجب است
درباره دوستان خود منصف باش
انصاف دوام دوستی راسبب است .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 283
اَلاَمانیّ تَعمی عُیونُ البَصائِر.
آرزوها چشمان بازهربینائی رامی بندد .
Desires cover the eyes of claear -sighted persons.
تااین همه آرزوست دردل مارا
پیوسته خوریم غصه دنیا را
آمال زیاد و آرزوهای دراز
بسته است دوچشم بازهربینارا
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 282
اَلامانَهُ ایمانُ , اَلبَشاشَهُ اِحسانُ .
درستی پایه دینداری وگشاده روئی طریق نیکوکاری است .
Righteousness is the basic of faith and
cheerful ness the wa of goodness.
درکارمباش ازدرستی عاری
کاین است اساس وپایه دینداری
باروی گشاد ه باش وباخوی نکو
کاین نیزبود طریق نیکوکاری
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 281
اَلاعتِبارُمُنذِرُناصِح .
عبرت گرفتن ازکارجهان ماراپندمیدهد وبرحذرمی دارد.
The world advises and warns you
by givbing examples.
گوئی درودیوارگشوده است دهان
تاباتو بگوید سخن ازدورزمان
عبرت که بگیرد کسی ازکارجهان
پندی است به بهترین زبان گشته بیان
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 280
اَلاَدبُ صُورهُ العَقلِ .
ادب جمال خرداست .
politeness is the good face of intelligence.
دوری نکند کسی گر ازآنچه بداست
انسانی نیست بلکه چون دیو ودداست
عاقل نبرد زیاد آئین ادب
زیراکه ادب جمال عقل وخرداست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 279
اَلاَحمَقُ غَریبُُ فی بَلَدَتِهِ وَمُهانُ بَینَ اَعِزّهِ .
بی عقل در شهرخویش چون بیگانه ودرمیان کسان خود خواراست.
A fool is like a stranger in his own city
and despised among his own relatives .
آن کس که زتورعقل وبینش عاری است
مردم همه رازصحبتش بیزاری است
بی عقل به شهر خویش چون بیگانه است
دربین کسان خود نصیبش زاری است
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 278
اَلاِحسانُ یَستَرِقُّ الاِنسانَ .
احسان انسان رابنده می کند.
Charity enslaves men.
روشن زفروغ مردمی کن جان را
وزلکه عیب پاک کن دامان را
ازدست مده مروت واحسان را
کاین بنده ی مهرتوکند انسان را
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
=====
مولاعلی (ع) - 277
اَلاِحتِمال قَبرُ العُیوب
بردباری گور عیب هاست
patience is the burial place for all defects.
چون بهر کمال روی در جهد آری
درکارخود ازنقص اثرنگذاری
باکوشش وصبر می توانی کم کم
هرعیب که داری زمیان برداری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==مولا علی (ع) - 276
اَکرِم عَشیرَتکَ فَاِنّهُم جَناحُکَ الّذی بِهِ
تَطیرُوَاَصلُکَ الّذی اِلَیهِ تَصیرُوَ یَدُکَ اَلّذی بِهاتَصولُ
Respect your relatives for they are like the wings with which you
can fly, like the origin to which you refrer and like your
hand by which you take .
پیوسته به احترام خویشان پرداز
چون اصل تواند وسویشان آئی باز
چوندست تواند ومی کنندت یاری
چون بال تواند ومی دهندت پرواز
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 275
اَکثَرُمَصارِعِ العُقولِ تَحتَ بُروقِ المَطامِع .
بیشترتباهی عقل ازتاثیر طمع است
The mind is often corrupted by cupitity.
هرمرغ اگر چه سخت باشد هشیار
دردام شود ازطمع دانه دچار
پای طمع وآزچو آید درکار
چشمان بصیرت وخردگردد تار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 274
اَکثَرُالنّاسِ حُمقاََ اَلفَقیرِالمُتَکَبِّر
ازهمه بی خردتر مرد تهی دستی است که مغرور ومتکبرباشد
The most foolish person is the one
who is poor and arrogant.
آن کس که نه زربرای وی مانده نه زور
آن به که کندزخویش نخوت رادور
آنکس زهمه است بی خردتر که بود
دستش تهی وسرش پرازبادغرور
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 273
اَقویَ الوَسائِلِ حُسنُ الخَصائِل .
قوی ترین دستاورد اخلاق پسندیده است .
There is no means stronger than good character.
بدکارمباش و ازبدی کن پرهیز
وزآنچه بود نشان پستی بگریز
اخلاق پسندیده ورفتارنکو
ازبهر ترقی ست بهین دستاویز
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 272
اَفضَلُ النّاسِ عَقلاََ اَحسَنَهُم تَقدیراََلِمعاشِهِ
وَاَشَدّهُم اِهتِماماََ بِاِصلاحِ مَعادِه .
The wisest man is the one who can live
the best life in this world and win good
rewards in the other.
آنکس به دوعالم سرفخرافرازد
کزروی خرد به کارخود پردازد
هم رشته زندگی کندمستحکم
هم توشه آخرت مهیاسازد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولا علی (ع) - 271
اَفضَلُ المالِ مااستُرِقَّ بِهِ الاَحرارُ.
بهترین مال آن است که بابخشیدن آن آزادگان رابنده سازد.
The best wealth is that which , by granting
it, you can possess free men.
مالی است نکوکه مردم دولتمند
آزادکنند بنده باآن ازبند
وان مال نکوترکه بدان بابخشش
ازادان راچو بنده خویش کنند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولا علی (ع) - 270
اَفضَلُ الزّهدِ اِخفاءُ الّزُهد.
بهترین طریق پارسائی پنهان داشتن آن است .
The best form of chastity is to avoid showing it.
ازعالم دین گرت جدائی باشد
زان به که عبادتت ریائی باشد
درچرده خدای راستایش کردن
آئین درست پارسائی باشد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 269
اَفضَلُ الاَدبِ اَن یَقِفَ الاِنسانُ عِندَحَدّهِ ِوَلایَتَعَدّی قَدرَهُ .
بهترین رسم ادب آن است که آدمی ازحد خود پافراتر نگذارد.
the best form of politeness
exceeding beyond your limits.
تاخلق به حق خویش تن درندهند
ازرنج تعدی وتجاوز نرهند
ازبهرکسان نکوترین رسم ادب
آن است که پازحد فراتر ننهند
=
ترجمه شعری وانگلسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 268
اَعوَنُ الاَشیاءِ عَلی تَزکیَهِ العَقلِ التَعلیم .
آموختن علم برای صفادان عقل بهترین مددکاراست .
The best help to purify the mind is learning.
هرجای که علم عقل رایارافتاد
بس عقده که ازکارفروبسته گشاد
روعلم بیاموز که بایاری علم
آئینه عقل راصفاخواهی د اد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی(ع)- 260.....267
مولاعلی(ع) - 267
اَعظَمُ الخِیانَهِ خیانَهُ الامّه .
بزرگترین خیانت ؛خیانت همراهان است .
Greatest treason is that of your own men.
سخت است که دوست بهر خود بگزینی
وزدشمنی اش به رنج وغم بنشینی
درپیش توبدترین خیانت آنست
کزقوم خودوکسان خود می بینی
=
نرجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 266
اَعظَمُ الجَهل مُعاداهُ بالقادِرِوَمُصادَقَهُ بِالفاجِر و الثّقَهُ بِالغادِرِ.
بزرگترین نادانی دشمنی بانیرومند ودوستی با
بدکارودل بستن به خائن است .
Enmity with a powerful men , friend ship whit a
debauchee and confidence in a treacherous are signs of
greatest foolishness.
ازغایت جهل است سرازکف داد ن
بامردقوی چنگ . به جنگ افتادن
بامردم بدکارودغل دوست شد ن
برخائن وحیله باز دل بنهادن
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 265
اَصلِح سَریزَتَکَ یُصلِحُ اللهُ عَلانیتَک .
باطن خودرانیکو کن تاخداظاهرترا نیکو گرداند.
Correct yourself inwardly and God will correct your outwards .
گرپاک شود قلب تو وخاطرتو
حق نیزشود یارتو وناصر تو
توباطن خودنکوی کن تاکه خدا
نیکوی کند زندگی ظاهر تو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 264
اَشَدّالنّاسِ نِدامَهُُ عِندَ المَوتِ اَلعُلَماءُغَیرُعامِلین .
پشیمان ترین مردم درروز مرگ داشنمندانی هستند
که به نصایح خود عمل نمی کنند.
The most repentant person when dying is the
learned man who does not practice his own advices.
آن روز که مرگ پاگذارد درپیش
دانی چه کسی راست اسف ازهمه بیش ؟
دانشمندی که گفت بسیارولی
خودهیچ عمل نکرده برگفته خویش
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 263
اَسوَءُالنّاسِ حالاََمَنِ اِنقَطعتَ مادتَهُ وَ بَقِیَت عادَتُهُ .
بدحال ترین مردم کسی است که نیروی او ازمیان رفته
ولی عادت اوهنوز برجاست .
The most unhappy man is the one whose strength
is gone but his habits have remained.
بیش ازهمه آنکسی است دربند بلا
کاوگشته ضعیف وپیروافتاده زپا
نیروی هوسبازی او رفته زدست
عادات نکوهیده او مانده بجا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 262
اُذکُرواعِندالمَعاصی ذَهابَ اللّذاتِ وَبَقاءَ تَبِعاتِ .
هنگام گناهکاری به یاد داشته باشید که خوشی ها
می روند واثرات آنهامی ماند.
When committing sins keep in mind that
all pleasures go soon and their consequences remain.
هرجا به گناه تن دهی بی پروا
وندر ره عیش ونوش بگذاری پــا
یاآرکه لذات نماند اما
آثاربدش زیادماند برجا
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
اِذامَلَکُ الاَراذِلُ هَلَکَ الاَفاضِل .
چون خسان به مسند عزت رسند بزرگان ازمسند عزت فرو افتند .
When rascals get honorable positions
honorabe men will be ousted.
چون باخردان به چنگ نادان افتند
دررنج ومشقت فراوان افتند
خردان وخسان چونکه به مقصد برسند
ازمسند خویشتن بزرگان افتند
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 260
اِذالَم تَنفَعُ الکِرامَه فَلاِهانَهُ اَحزَمُ وَاِذالَم یَنجَعُ السَوطُ فَالسّیفُ اَحکَم .
وقتی که عزت نهادن سودی ندهدخوارداشتن بهتر و
هنگامی که تازیانه کاری ازپیش نبرد شمشیر بهتراست .
When respect is of better to disdain; and when the
whip does not work better to take up the sword.
عزت جونهادی وندیدی یاری
خوب است که خفت بدهی یاخواری
چون کاربه تازیانه ازپیش نرفت
خوبستکه شمشیر گران برداری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 239......259
مولاعلی (ع) - 259
اِذافَسَدَ الزّمان سادَ الّلئام .
وقتی که زمانه خراب شود تنگ نظران به سروری می رسند.
When the circumstances of the time are bad
fortune favors bad people.
دردفترگیتی چو ورق برگردد
هرنقش بشکل ورنگ دیگر گردد
چون دورزمانه سفله پرور گردد
هرسفله تنگ چشم سرور گردد
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 258
اِذاطَلَبتَ الغِناءَ فَاطَلِبهُ بِالقِناعَه .
اگر بی نیازی می طلبی جویای قناعت باش.
If you want to be free from want , be content.
هرچند فقیر وبی بضاعت باشی
آزادی اگر اهل مناعت باشی
دارائی وبی نیازی ازمی طلبی
آن به که پی گنج قناعت باشی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 257
اِذاشابَ الجاهِلُ شَبّ جَهلُهُ وَاِذاشابَ العاقِلُ شَبَّ عَقلُهُ .
وقتی که نادان پیرشود نادانی او جوان می گردد و هنگامی
که دانا پیرشود دانائی او جوان می شود.
When an ignorant gets old ignorance grows
youngerbut when a wise man gets old
his wisdom grows younger.
بی عقل چو پیزوناتوان می گردد
برنائی جهل او عیان می گردد
اما چو خردمند به پیری برسد
عقل وخردش بازجوان می گردد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 256
اِذاسادَ السّفَلُ خابَ العَمَلُ .
وقتی که کوتاه فکران به سروری رسند کارها تباه می گردد.
When narrow - minded persons reach high positions
all affairs will be corrupted .
هرگوشه کسی چو پروراند خاری
دیگر نه گلی ماند ونه گلزاری
چون کارفتد به دست کوته فکران
البته تباه می شود هرکاری
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
مولاعلی (ع) - 255
اِذاحَلّتِ التقدیرُِ بَطَلَتِ التَدبیرُ.
هرچا پای نقدیر پیش آید تدبیرباطل گردد.
With predestination prudence is of no use.
آنجا که قضا نیست ترایارونصیر
سعی تو به هیچ رونداردتاثیر
هرجابه میان پای گذارد تقدیر
برهم خورد آنچه نقشه ریزد تدبیر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 254
اِذاحَسُنَ الخُلق , لَطَفَ النّطق .
چون اخلاق خوب شود گفتارنیز لطیف می گردد.
When character is good speech is pleasant too.
گرقلب کسان کشیده سوی تو شود
ازبهر ره ورسم نکوی تو شود
چون خوب وظریف خلق وخوی توشود
شیرین ولطیف گفتگوی تو شود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 253
اِذااتَفقّهَ الرفیع تَواضَعَ , اِذااتَفَقّهَ الوَضیعَ تَرفَعّ َ.
مرد بزرگ چون علم آموزد خودراکوچک سازد و کوچک
چون به کسب دانش پردازد به بزرگی رسد.
When a great man learns he feels humble and when a little man
acquires knowledge he feels great.
هرمزد بزرگ کوچکی آغازد
آنگه که دل ازعلم منور سازد
هرآدم کوچک به بزرگی برسد
آنگه که به دانش وهنر پردازد
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری م .الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 252
اِذااَحسنتَ القَولَ فَاحسِنِ العَمَلَ لِتَجمَعَ بِذلِک بَینَ مَزیَهّ اللّسان وَفَضیلَهِ الاِحسان .
چون گفتارخودراخوب کردی کار خودرانیز خوب کن تابرتری
زبان وفضلیت نیکوکاری را فراهم آورده باشی .
When yolu have beautified your manner
of speaking also correct your behavior in order to
acquire virtues of both good speech and good deeds .
چون خوب وخرد پسندشد گفتارت
میکوش که خوب نیر گردد کارت
تابرتری زبان شیرین ترا
همسنگ شود نکوئی رفتارت
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآور ی: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 251
اِذااَبیضَ اَسودَک ماتَ اَطیَبکَ .
هنگامی که موی تو سپیدشود خوشیهای
تو نیز به پایان می رسد.
When your black hair whitens your
good moods will be lost.
تافرجوانی است تراپشت وپناه
برجسم تو هم ضعف نمی یابد راه
گیتی چوکندموی سپیدتو سیاه
هرحال خوش تومی شود نیز تباه
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 250
اَدَلّ شَیئیِِِ عَلی غَزارَهِ العَقلِ حُسنُ التّدابیرِ.
بهترین دلیل بسیاری عقل , تدبیرواندیشه نیکوست .
The reason for an efficient is good thinking.
تافکر کسی چو فکرت دیوانه است
نتوان گفتن که عاقل وفرزانه است
چو ن خوب ترین دلیل بسیاری عقل
اندیشه وتدبیرخردمندانه است
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری م . الف زائر
:==
مولاعلی (ع) - 249
اِختَرمِن کُلّ شَیئیِِ جَدیدَهُ وَمِنَ الاخِوانِ اَقدَمُهمُ .
ازهرچیزی تازه ترش رابگزین وازمیان دوستان دیرینه ترین آنان را.
Select among everything the newest but
among friends the oldest.
آن دوست که آزموده ومعتبراست
بهرتو گرانبهاترازگنج زر است
ازهرچیزی تازه ترش رابگزین
وزیاروندیم هرکه دیرینه تراست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 248
اُحلُم تَوَقّر.
بردباری پیشه کن تاموقرمانی .
Be tolerant in order to keep your dignity.
خشم تونشانی است زخود بینی تو
پرخاش تو حاصل بدآینی تو
آرامش وبردباری ازدست مده
تاکم نشود وقاروسنگینی تو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف ز ائر
==
مولاعلی (ع) - 247
اَحسنِ اِلی المَسئیِ تَملِکهُ .
باکسی که بدی می کند نیکی کن تااورا ازآن خود سازی
ِDo good to one who has done evil to you and , in
this way, you will possess him.
ازکس به تو گرزیان رسیده است نه سود
بسیارمشو تنگدل وناخشنود
باهرکه بدی کند تو نیگی می کن
تاپیش تو آرد سرتسلیم فرود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م .الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 246
اِحذَرواصَولَهَ الکَریمِ اِذاجاعَ وَشَرّاللّئیمِ اِذاشَبِعَ .
برحذرباشید ازصولت کریم چون گرسنه شود و گزندلئیم چون سیر گردد.
Beware of a corageous man when he is hungry , and
an avaricious man when he is satisfied .
پرهیز کن ازلئیم دون طبع شریز
آنگاه که بی نیازکردیده وسیر
وزصولت آنکه رادمرداست ودلیر
آنگه که گرسنه گشت ومسکین وفقیر
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
-
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 245
اِحذَراللّئیم اِذااَکرَمتَهُ وَ الرذلَ اِذااَقدَمتَهُ وَالسُفلَه اِذارَفَعتَهُ .
برحذرباش ازتنک نظروقتی اوراگرامی داشتی وازناکس
هنگامی که اوراپیش انداختی وازپست هنگامی
که بلند پایه اش ساختی .
Beware of an avaricious man , when you respect him, a rascal when you
dignify him, and a villain when you promote him
بگزیز اگرکه عاقل واستادی
زان تنگ نظرکه عزتش بنهادی
وان سفله که درپیش فکندی اورا
وان پست که پایه بلندش دادی.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآروی : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع)- 244
اِحذَرِالغَفلَه فَِانّها مِن فَساد الحِسّ.
ازغفلت بپرهیز چون غفلت نشانه بی حسی است .
Avoid negligence; for it is a sign of unfeelingness.
درراه دوچشم خویش بگشای درست
تاپای تو در نلغزد ازگام نخست
ازغفلت واهمال بپرهیز ای مرد
چون غفلت تو نشان بی حسی تس
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 243
اِحذَرالشّریز عِندَ اِقبالِ الدّولَه لِئلّا یُزیلَها عَنکَ
وَعِندَ اِدبارِها لِئلّا یُعینَ عَلیکَ .
ازشریر درهرحال بپرهیز , درخوشبختی برای ایتکه
ترا بدبخت نسازد ودربدبختی بای اینکه بزیان توکاری نکند .
Beware of evil in any case so that he does not
spoil your happiness , if you are prosperous and
does not do anything against you if your are helpless.
گرادبارست قسمتت وراقبال
پرهیز کن ازشریر, تادرهر حال
گرخوشبختی ترا نسازد بدبخت
وربدبختی , ترانسازد پامال
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م . الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 242
اِحذَرالزّایلِ الشّهی وَالفانیَ المَحبوب .
بپرهیز ارآنچه گواراست ولی لذت آن زود ازمیان می رود
وانچه دلرباست ولی زود نابود می شود .
Avoid anything which is pleasaat but its pleasure soon
passes away and something which
is favorite but moral.
بگریز زهرچه دل شود زان خشنود
امانکند دوام وگردرد نابود
وزهرچه گوارا بود ولذت بخش
لیکن زمیان می رود آن لذت زود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 241
اِحذرالجُبنَ فَاِنّهُ عارَوَمَنقَصَهُ .
ازترس بپرهیز چون ترس نقصان وتنگ است .
Avoid cowardice ; for it is a deficiency and a disgrace.
درراه , متاب روی ازهرسنگی
یکباره مکن فرارازهرجنگی
درزندگی ازتر س بپرهیز که ترس
هم نقصائی است بهرما ,هم ننگی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 240
اِحذرِالاَحمَقَ فَاِنّ مُداراتِهِ تُعنیکَ َوموافِقَتَهُ تَردیکَ وَمُخالِفَتهِ
تُوذیکَ وَمُصاحَبَتَهِ وَبالُ عَلَیکَ .
ازبی خرد بپرهیز چونرمی اورتورامی رنجاند وسازش او هلاک سازد
وناسارگاری اوبیازارد ودوستی اوبرای تو عذابی باشد.
Avoid to associate with a fool man whose mildness is
annoying , his collusion dangerous , his disagreement
hurting and his friend ship troublesome.
بگریز زاحمق که دلت بگدازد
هم سازش او قرین رنجت سازد
هم دشمنی اش به لب رساند جانت
هم دوستی اش به زحمتت اندازد
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 239
اِجمَلوا فی الخَطابِ , تَسمَعوا جَمیلُ الجَواب .
نیکو گویید تاپاسخ نیکو بشنوید
Say good words if you want to hear good answer.
بایدکه به راه ناروائی نروی
تاآنکه دچار نارواهم نشوی
خوبی میکن که باتوخوبی بکنند
نیکو میگوی تاکه نیکو شنوی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 220...238
مولاعلی (ع) - 238
اِجعَلوا کُلَّ رَجائِکُم لِلهِ سُبحانَهُ وَلاتَرجوا اَحدُاِسواهُ فَاِنّه غَیراللِه الِاخابَ .
روی امید به درگاه خداوند بزر گ آورید وجزاوبه دیگری
امیدوارنباشید چون آنکه به غیر خداامید داشته باشد ناامیدگردد.
Do not hope anything from anyone
but God; or else , will be disappointed.
کن روی به درگاه خداوند مجید
وزغیرخدامدار هرگز امید
هرکس که امیدش به کسی جز به خداست
نومید وندامت زده خواهدگردید
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 237
اِجعَل مِن نَفسکَ عَلی نَفسِکَ رَقیباََ.
ضمیرخودرامراقب کردارخودکن .
Assign your own self to supervise your deeds .
ای دوست اگرکه طالب خودباشی
بایدهمه جامواظب خودباشی
بهتر زتو ازحال توکس آگه نیست
آن به که توخود مراقب خود باشی
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 236
اِجعَل زَمانَ رَخائِک عُدّهُ لِایّامِ بَلائِک .
درروزگاررفاه وعیش خودرابرای زمان تنگدستی آماده کن .
In the days of tranquility make preparations
for the time of difficulty.
هرگاه که دست فتنه آتش افروخت
آن مردکه وبینشی یداشت نسوخت
درروزرفاه وعیش بایدچیزی
ازبهرزمان تنگدستی آموخت .
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع ) - 235
اِتّقوااللهَ حَقّ تُقاتِهِ وَاسعوافی مَرضاتِهِ وَاحذَروماحَذرَکُم مِن اَلیمِ عَذابِهِ .
ازخشم خداوند بیندیشید ودرخشنودی او بکوشید وازآنچه
شماراباتهدید به عذاب خود برحذرد اشته است حذرکنید.
Beware of God"s wrath , try to please Him and
avoid whatever He has warned you of its punishment.
ازخشم خداوند بیندیش ای مرد
شودرره خشنودی اوراهنورد
تاازسخطش رهی , حذرکن همه وقت
ازآنچه که فرموده حذربایدکرد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
=
مولاعلی (ع) - 234
اِتّقوا الحِرصَ فَاِن مُصاحِبَهَُ رَهینُ ذُلّ ِوَعَناءِِ.
ازحرص بپرهیزید چون حریص پیوسته گرفتار خواری ورنج است .
Avoid aviddity for a greedy man is always distressed based .
طماع حریص اگر که یابد صدگنج
ازحرص بود هنوز درتاب و شکنج
ازحرص بپرهیز که پیوسته حریص
درمعرض خواری بود و ورطه رنج
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
کردآوری : م.الف زائر
اِتّقوااَشرارَالنّساءِ وُکونوامِن اَخیارِهِنَّ عَلی حَذرِ.
اززنان بدخو بپرهیزید واززنان نیکخو برحذرباشید.
Avoid bad women and beware of good ones .
زن , گرچه منور است هرمحفل ازاو
خواهی نکشی عذاب , برکن دل ازاو
بدخوی اگر بود زدستش بگریز
خوشخوهم اگر هست مشو غافل ازاو
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م. الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 231
اَبَرّکُم اَتقیکُم .
نکوکارترین شما پارساترین شماست .
One who is most pious is most benefactor.
نیکی بجزاین نیست که باشی بیزار
ازهرچه بداست وآورد ننگ به بار
آنکس که زجمله پارساتر باشد
ازجمله نکوکارترآید بشمار
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 230
اِبذَلَ لِصدیقِکَ وَلِمعارِفِکَ مَعونَتَکَ وَلِکافَهِ النّاسِ بُشرَکَ .
بادوست وآشنا مددکار وباهمه مردم گشاده روباش.
Be helpful to your friend and acquaintance ; and
cheerful to all people.
همواره مده به خلق زحمت چو مگس
پویسته به هرکسی مزن نیش چو خس
بادست گشاده کن کمک بایاران
باروی گشاده کن سخن باهمه کس
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 229
آفَهُ الهَیبَهِ المَزاح .
آفت وقار وهیبت مرد ,شوخی است .
Joking spoils man's dignity.
آن کس که به فکر شوخی اندرهمه جاست
دیگرنه دروغ اوشناسند نه راست
چون گشت مزاح وشوخی مرد فزون
کم کم زوقاروهیبتش خواهد کاست
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی ( ع) - 228
آفَهُ النّعَمِ اَلکُفرانُ .
آفت نعمت ها ناسپاسی است .
Ungratefulness spoils affluence.
هرچیز که قدرش زنظرخواهد رفت
بیهوده زغفلت به هدرخواهد رفت
هرنعمت حق که شکر آن رانکنی
یک روز زدست تو بدرخواهد رفت
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 227
آفَهُ القُضاهِ الطّمَعُ .
آفت قاضیان آزو طمع است .
Cupidity corrupts judges .
قاضی که حریص مال شد ازآغاز
ای بس که زطی راه حق ماند باز
درکارقضاطمع زقاضی خوش نیست
چون آفت قاضیان طمع باشد وآز.
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 226
آفَهُ العُمرانِ جَورُ السّلطانِ .
آفت آبادی بیداد است .
Cruelty is a setbak to social development.
جانی که زبندظلم آزاد نشد
رماند به ورطه غم وشادنشد
شهری که رها زدست بیداد نشد
ویران شدو هیچگاه آزاد نشد
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 225
آفَهِ العُلماءِحُبُّ الرِیاسَه .
آفت دانشمندان ریاست خواهی است .
Love of authority coorupts the erudites .
بهرتو, گرت معرفت وآگاهی است
سودای مقام , مایه گمراهی است
دانا نشود شیفته جاه ومقام
چون آفت عالمان ریاست خواهی است
=
ترجمه شعری و انگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 224
آفَهُ العَقلِ اَلهَوی , آفَهُ النّفسِ الوَلهُ بِالدّنیا.
آفت خرد هوسناکی وآفت جان دنیا طلبی است .
Sensuality is a damage to wisdom and mammonism
is the bane of the soul.
تاسوی سراب حرص وآزیم دوان
ازرنج همیشه ایم بی تاب وتوان
آز وهوس است آفت هوش وخرد
دنیا طلبی است آفت روح وروان
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 223
آفَهُ الشَرَفِ اَلِکبر.
آفت عزت وبزرگی , خود خواهی است .
Arrogance spoils nobility.
زانجاکه ترامقام برتخت بود
پرخاش مکن برآنکه بدبخت بود
ازبهر بزرگی تو وعزت تو
خواخواهی وکبر, آفتی سخت بود
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری: م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 222
آفَهُ الذّکاءِاَلمَکر.
آفت زیرکی حیله گری است .
The bane of smartness is deceitfulness.
آنکاوزفریب و کجرهی نیست بری
خودنیز بسی خورد فریب ازدگری
ازحیله ومکرزیرکان بیزارند
چون آفت زیرکی بود حیله گری
=
ترجمه شعر ی وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
مولاعلی (ع) - 221
اِنّ اوقاتَکَ اَجزاءُ عُمرِک َ فَلاتُنفِذلَکَ وَقتاََفی غَیرِمایُنجیکَ .
اوقات تو جزءایام حیات توهستند پس وقت خودراجز درراه نجات خودصرف مکن .
Your times are parts of your life ; so, do not spend
them except for your salvation.
اوقات توجزئی است زایام حیات
مگذارعبث تلف شود این اوقات
ایام گرانبهای خودصر ف مکن
چزدرپی راهی که بود راه نجات
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر
==
مولاعلی (ع) - 220
اِنّ الیلَ وَالنَّهارَیَعمَلان فیک فَاعمَل فیهِما وَیاخُذان ِمِنکَ فَخُذمنِهُما.
چون روز وشب ترابکارمی بندند تونیزآنهارابه کارببر
وچون ازعمربرتومی گیرن تو نیزازآنان بهره برگیر.
As days and nights occupy your life , you better use
them; and as the y take your time , you better take
benefit from them.
چون بهره وراست ازتو ایام مدام
پیوسته توهم بهره ببر ازایام
ازعمر تو چون زمانه برمی گیرد
بایدتوهم اززمانه برگیری کام
=
ترجمه شعری وانگلیسی
ابوالقاسم حالت
=
گردآوری : م.الف زائر