هدیه ... آتین آتینی .

  

 
 
Atin Atini
 
 
 
روزی مردی به خونه اومد و دید که دختر سه ساله اش قشنگترین و گرونترین کاغذ  
 
کادوی  موجود در کمد اون رو تیکه تیکه کرده و با اون یه جعبه کفش قدیمی رو تزیین  
 
کرده !!! مرد دخترک رو بخاطر اینکار تنبیه کرد و دختر کوچولو اون شب با گریه به  
 
رختخواب  رفت و خوابید..فردا صبح وقتی مرد از خواب بیدار شد و چشاش رو باز کرد ، دید  
 
 
که دخترک بالای سرش نشسته و ج...عبه تزیین شده رو به طرف اون دراز کرده!! مرد  
 
تازه  یادش اومد که امروز ، روز تولدشه و دختر کوچولوش اون کاغذ رو برای تزیین کادوی  
 
تولد اون استٿاده کرده. با شرمندگی دخترش رو بوسید و جعبه رو از اون گرفت و درش رو  
 
باز کرد. اما در کمال تعجب دید که جعبه خالیه !!! مرد دوباره به دخترش پرخاش کرد که : «  
 
جعبه خالی که هدیه نمیشه!! باید توش یه چیزی میذاشتی !!!». دخترک با تعجب به  
 
صورت پدرش خیره شد و گفت : « اما این جعبه خالی نیست. من دیشب هزار تا بوس  
 
توش  گذاشتم تا هروقت دلت برام تنگ شد یکی از اونا رو برداری و استٿاده کنی از اون  
 
روز  به بعد ، پدر همیشه اون جعبه رو همراه خودش داشت و هروقت دلتنگ دخترش می  
 
شد در اون رو باز می کرد و با برداشتن یه بوسه آروم می گرٿت. هدیه کار خودش رو  
 
کرده  بودا ...

 

امروز با قرا ن . ترجمه شعری قران نامه مجد.

 

•احقاف :

وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ  

  ﴿ 15 ﴾     جزء 26 

 

و انسان را[ نسبت ]به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم .مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد .و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سى ماه است ، تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد، مى گوید> :پروردگارا، بر دلم بیفکن تا نعمتى را که به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس گویم و کار شایسته اى انجام دهم که آن را خوش دارى ، و فرزندانم را برایم شایسته گردان ، در حقیقت ، من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان پذیرانم.

 

 And We have commended unto man kindness toward parents. His mother beareth him with reluctance, and bringeth him forth with reluctance, and the bearing of him and the weaning of him is thirty months, till, when he attaineth full strength and reacheth forty years, he saith: My Lord! Arouse me that I may give thanks for the favor wherewith Thou hast favored me and my parents, and that I may do right acceptable unto Thee. And be gracious unto me In the matter of my seed. Lo! I have turned unto Thee repentant, and lo! I am of those who surrender (unto Thee).

 

15. Et Nous avons enjoint à l'homme de la bonté envers ses père et mère: sa mère l'a péniblement porté et en a péniblement accouché; et sa gestation et sevrage durant trente mois; puis quand il atteint ses pleines forces et atteint quarante ans, il dit: ‹ Seigneur! Inspire-moi pour que je rende grâce au bienfait dont Tu m'as comblé ainsi qu'à mes père et mère, et pour que je fasse une bonne oeuvre que Tu agrées. Et fais que ma postérité soit de moralité saine, Je me repens à Toi et je suis du nombre des Soumis›.

سفارش بکردیم ما بربشر

نمائید نیکی به مادر. پدر

که مادربسی رنجها دیده است

که خودباربردست وزائیده است

که سی ماه کامل به زحمت دچار

بدادست شیرو ببردست بار

که تاطفل برسن رشدش رسید

چهل ساله شد نور عقلش دمید

پس آنگه سزد او گوید او برخدا

خدایا به من نعمتی کن عطا

که برخوان نعمت که بگشاده ای

من و والدین مرا داده ای

شوم شاکروشکر گویم مدام

به حمد ت گشایم زبان صبح وشام

مراکن موفق به کاری گران

که خشنودی توست درآن نهان

خود اطفال من رانکوکارساز

که برتومراهست روی نیاز

که تسلیم گشتم به آئین تو

مسلمان شدم . دین من دین تو . 


چشم مادر. آتین آتینی .

‎ 
  Atin Atini
 
 
یک پسر کوچک از مادرش پرسید : چرا گریه می کنی؟
مادرش به او گفت: زیرا من یک زن هستم...
پسر بچه گفت: من نمی فهمم!
مادرش او را در آغوش گرفت و گفت: تو هیچگاه نخواهی فهمید!
بعدها پسر کوچک از پدرش پرسید: چرا مادر بی دلیل گریه می کند؟
...
پدرش تنها توانست به او بگوید : تمام زنها برای هیچ و پوچ گریه می کنند!
پسر کوچک بزرگ شد و به یک مرد تبدیل گشت ولی هنوز نمی دانست چرا زن هابی دلیل گریه می کنند?

بالاخره سوالش را برای یک فرشته مطرح کرد و مطمئن بود که فرشته جواب را می داند

او از فرشته پرسید: چرا زن ها به آسانی گریه می کنند؟
فرشته گفت خدا زمانی که زن را خلق کرد می خواست که او موجود به خصوصی باشد بنابراین شانه های او را آن قدر قوی آفرید تا بار همه دنیا را به دوش بکشد و همچنین شانه هایش آن قدر نرم باشد که به بقیه آرامش بدهد ...
به او یک نیروی درونی قوی داد تا توانایی تحمل زایمان بچه هایش را داشته باشد وقتی آن ها بزرگ شدند توانایی تحمل بی اعتنایی آن ها را نیز داشته باشد!
به او توانایی داد که در جایی که همه از جلو رفتند نا امید شده اند او تسلیم نشود و همچنان پیش برود به او توانایی نگهداری از خانواده اش را داد حتی زمانی که مریض یا پیر شده است بدون این که شکایتی بکند ...

به او عشقی داده که در هر شرایطی بچه هایش را عاشقانه دوست داشته باشد حتی اگر آنها به او آسیبی برسانند . به او توانایی داد که شوهرش را دوست داشته باشد و از تقصیرات او بگذرد و همیشه تلاش کند تا جایی در قلب شوهرش داشته باشد به او این شعور را داد که درک کند. یک شوهر خوب هرگز به همسرش آسیب نمی رساند اما گاهی اوقات توانایی همسرش را آزمایش می کند و به او این توانایی را داد که تمامی این مشکلات را حل کرده و با وفاداری کامل در کنار شوهرش باقی بماند و در آخر به او اشک هایی دادم که بریزد این اشک ها فقط مال اوست و تنها برای استفاده اوست در هر زمانی که به آنها نیاز داشته باشد او به هیچ دلیلی نیاز ندارد تا توضیح دهد چرا اشک می ریزد
فرشته گفت: زیبایی یک زن در چشمانش نهفته است زیرا چشم های او دریچه روح اوست و در قلب او جایی که عشق او به دیگران در آن قرار دارد 

فقر. آتین اتینی . .

  • Atin Atini
     
  •  
  • روزی یک مرد ثروتمند ، پسر بچه کوچکش را به یک روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند ، چقدر فقیر هستند . آنان یک روز یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند .
    در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسر بچه پرسید : نظرت درباره مسافرتمان چی بود ؟
    پسر پاسخ داد : عالی بود پدر !
    پدر پرسید : آیا به زندگی آنان توجه کردی ؟...

    پسر پاسخ داد : فکر می کنم !
    و پدر پرسید : چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟
    پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا . ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد . ما در حیاطمان فانوس هایی تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند . حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود ، اما باغ آنها بی انتهاست !
    در پایان حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه کرد : متشکرم پدر که من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم !!!!

فهرست سوره های قرا ن به نظم .

  

تقد یم به قرآن  پژوهان عزیز

                             

 فهرست  سوره های قرآن مجید به نظم        

                                                 

  م.ا.زائر

 

لعن  بسیــــــــار  به  شیطان  رجیـــــــــــــم

بِسمِ  اَلله وَ  آن ربِّ رَحیــــــــــــــــــــــــــــم

چارده  سوره وصد در قـــــــــــــــــــــرآ ن

شده ازسوی  خداونــــــــــــــــــــد بیــــــان

این کتابی است که بی شک وگمــــــــــــان

باشد آن  راهبـــــــــــــــــــــــر متقیـــــــا ن

 ازتروخشک همه کر ده  بیــــــــــــــــــان

نیست  ناگفتـه وپنهــــــــــــــــــــان درآ ن

سوره ها ذکر کنـــــــــــــــــم  بااشعـــــــار

تاکه خوانــــــــــــی وبگیـــــر ی تو به کار

فاتحه  . البقر ه . در آغــــــــــــــــــــــا ز

آل عمران ونسا . انســـــــــــــــان ســـــاز

پنجمین مائده و شش انعــــــــــــــــــــا م

اهل اعراف  به  امیــــــــــــــــدِ تمــــــا م

گویدانفـــــــــــــــــال زجنگ وپیکــــــــار

که شودچیره یکی صد به هـــــــــــــزار

توبه ویونس  واندرپـــــــــــــــــی هـــــود

یوسف ورعد هم  ازآن معبـــــــــــــــو د

بت شکن  دشمن ظلـــــــــــــــــم ابراهیم

نارشد سرد برآن قلب سلیـــــــــــــــــــــم

حجرو نحل است وپس ازآن اســـــــــــــرا

همه آیات دل انگیز خـــــــــــــــــــــــــدا

کهف و پس مریم و بیستم طـــــــــــــــه

انبیـــــــــــــــا بیست و یکم ازبشــــــری

الحج والمومنــــــــــــــون دیگر نـــــور

کرده فرقان . شعرا جان مســـــــــــــرور

نمل وآنگه قصص  است ای جانــــــــان

عنکبوت . روم  بود  پس  لقمـــــــــــان

سجده . احزاب وسبا . هم فاطـــــــــــــر

یاسین و صافات و ص پس زُمـّـــــــــر

غافروفصّلـت است  ازتبیــــــــــــــــــان

شورا وزُخرُف  وهم  الدخــــــّــــــــان

بعد ازآن جاثیه و احقــــــــــــاف است

زخدا سوی بشر الطاف  اســــــــــــت

بی نیازاست محمــّــــد زاوصــــــا ف

فتح و حجرات و سپس ســــــوره ق

ذاریات . طور بود نجــــم وقمـــــــــر

که دهد شرح مکافات سقـــــــــــــــر

پنچ و پنجاه که الرّحمــــــــن اســت

واقعه  خاستن  انســــــــــان اســــت

الحدید . مجادله بعد الحشـــــــــــــــــر

ممتحنه .صف و پس جمعه به نشــــر

شصت وسه منافقون وصف نفاق

پس  تغابن که بود قبـــــل طـــلاق

تحریم والمُلک و القلــــــــم اســـت

که قلم دشمن  ظلم وستم  اســــــت

دیگر الحاقه . معــــارج هفــــــتاد

نوح وجن است  تو بسپــار به یاد

المزمل بود و مدّ ثــــــــــر است

القیامه که جهانی دگــــــــر است

دهر هفتادوشش اســـت ازقر آن

مرسلات است ونبا یوم گـــــران

نازعات است وعبس از پی آن

بعد تکویر ز تغییر جهـــــــــان

انفطار آمده و مطفّفیــــــــــــن

انشقاق است وبروج است ببین

طارق وبعد بود الاعلـــــــــــی

غاشیه . فجروبلَــَـــد شهرخــدا

شمس ولیل آمده والضحـّـــــی

انشراح .تین و قسم برسینـــــا

علق وامر خدا برخوانـــــــــدن

قد رورحمت به زمین افشاندن

بیّنه آمد ه وپس زلـــــــــــزال

عادیات. قارعه وزن اعمـــــال

التکاثر بود العصــــرزمـــــــان

بی عمل غرق زیان است انسان

هُمََزه عیب زن هرزه زبــــــــان

که بود دردل آتش ســــــــوزان

بعد فیل است وقریش واکنـــون

آمده سوره نغــــــــز ماعـــون

کوثراز فاطمه آورده سخـــــــن

کافرون.نصرولهب آن دشمــن

بعدازاخلاص وفلق درپایـــــــان

ناس و هشــــدار زشر شیطان.